
استان زنجان
استان زنجان كه آنرا «فلات زنجان» نيز مينامند در ناحيه مركزي شمال غرب ايران واقع شده است . زنجان ، ابهر و خدابنده شهرستان هاي استان زنجان را تشكيل ميدهند . استان زنجان از دو منطقه كوهستاني و جلگهاي تشكيل شده است . مناطق كوهستاني آن كه اغلب قلل مرتفع دارند در نواحي شمالي شهرستان زنجان قرار دارند و مناطق جلگهاي يا دشتهاي آن نيز ساير نقاط استان را در بر ميگيرد . در ناحيه جنوبي زنجان ، دشت آبرفتي نسبتاً مسطح و وسيعي وجود دارد كه به ارتفاعات سلطانيه در شمال و ارتفاعات قيدار در جنوب محدود ميشود . در استان زنجان رودخانههاي متعددي جريان دارند كه مهمترين و پرآبترين آنها رودخانه «قزل اوزن» است . در آبان ماه 1375، استان زنجان 900890 نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 62/47 درصد در نقاط شهري و 37/52 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . نسبت جنسي جمعيت استان 3/101 است . تاريخ و فرهنگ استان زنجان يكي از نواحي تاريخي سرزمين ايران است . آثار دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تا اوايل هزاره سوم قبل از ميلاد) در اين منطقه شناسايي شده است . استقرارهاي انساني منطقه ايجرود زنجان در هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد حكايت از شكوفايي و تداوم تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد . ارزيابي آثار نقوش سياهرنگ در روي سفالهاي نخودي مكشوفه ، ارتباط و ادامه تمدنهاي تپه حصار دامغان ، تپه سيلك كاشان و ايجرود زنجان را نشان ميدهد . بارزترين آثار دوره تاريخي (هزاره دوّم ق.م تا قرن هفتم ميلادي) ، نوعي سفال خاكستري رنگ سياه است كه با همزماني مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه مطابقت دارد . ظروف سفالي قوري مانند با لوله نسبتاً بلندي كه با مراسم تدفين اموات ارتباط داشت ، در كليه قبور اين دوره كشف شده است . طبق مدارك آشوريها ، اين منطقه در قرن نهم ق. م «آنديا» نام داشته و به احتمال ضغيف اقوام ساكن آن با اقوام لولوبيها و گوتيهاي دامنههاي زاگرس ارتباط داشتهاند . سكههاي دريك و ريتون كه در خدابنده كشف شده از آثار دوران حكومت هخامنشي است . در دوران اشكانيان و ساسانيان ، درههاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيشتري برخوردار بود . از مهمترين اثر اين دوران ميتوان به آتشكده تشوير اشاره نمود . دوران اسلامي (از قرن هفتم تا نوزدهم ميلادي برابر قرن اول تا چهاردهم هجري) با فتح ايران در زمان خلافت عثمان آغاز ميشود . متون و آثار موجود نشان ميدهد كه اين منطقه در سراسر دوران اسلامي به ويژه در قرون چهارم تا هشتم هجري قمري در دوران حكومت لنگريان ، سلجوقيان و ايلخانيان از شكوفايي اقتصادي ، فرهنگي و هنري جالب توجهي برخوردار بوده است . يكي از دلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي ، رونق اقتصادي اين منطقه در قرون هفتم و هشتم هجري قمري بوده است . اين منطقه در حمله مغول آسيب فراوان ديد ، ولي در دوره سلطان محمد خدابنده ، سلطانيه به بزرگترين پايتخت دولت ايلخاني و سرزمين اسلامي تبديل شد . به فرمان اولجاتيو ، بارويي به دور سلطانيه كشيده و در وسط آن ، قلعه بزرگي ساخته شد . اولجاتيو گنبد بزرگي بعنوان مقبره خود بنا كرد كه همان گنبد معروف خدابنده است . در زمان اولجاتيو ، شهر سلطانيه بعد از تبريز يكي از مهمترين شهرهاي ايلخانان بود پس از انقراض حكومت ايلخاني به دست سربداران در قرن نهم هجري قمري ، منطقه زنجان نيز ، در فتنه تيمور لنگ بشدت تخريب شد . در دوران حكومت صفويه و قاجاريه ، بويژه در دوران حكومت شاه طهماسب و آغا محمدخان قاجار ، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در زنجان برقرار بوده است . استان زنجان تحت تأثير ناهمواريها و تماس غير مستقيم با تودههاي هواي مرطوب غربي و شمالي ، دو نوع آب و هواي متفاوت دارد : آب و هواي كوهستاني زمستانهاي سرد و پر برف و تابستانهاي معتدل دارد و آب و هواي گرم و نيمه مرطوب منطقه طارم عليا تابستانهاي گرم و زمستانهاي ملايم دارد و رطوبت و ميزان بارندگي آن نيز بالا گزارش شده است . ميزان بارندگي در بهار و زمستان بيشتر از ساير فصول است . مدت ماههاي خشك استان نسبتاً زياد و بادهاي سرمه (مه) و گرم ، مهمترين بادهاي استان هستند . فصل بهار و تابستان ، مناسبترين زمان سفر به اين استان است .

استان مازندران
استان مازندران ۶۴۵۴۶ كيلومتر مربع مساحت دارد و از اين نظر يازدهمين استان ايران است . براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375 ، شهرستانهاي استان مازندران عبارتاند از : بهشهر ، ساري ، قائمشهر ، بابل ، بابلسر ، آمل ، نور ، تنكابن ، رامسر ، محمود آباد ، نكا ، چالوس ، نوشهر و سوادكوه . شهرستان ساري مركز استان مازندران است . درياي مازندران (خزر) در شمال ، استان تهران و سمنان در جنوب و استانهاي گيلان و گلستان به ترتيب در غرب و شرق استان مازندران قرار گرفتهاند . استان مازندران از نظر طبيعي به دو قسمت جلگه ساحلي و كوهستاني تقسيم ميشود . رشته كوههاي البرز مانند ديواري مرتفع نوار ساحلي و جلگهاي كنارهاي درياي خزر را محصور كرده است . در اثر نسيم مداوم دريا و بادهاي محلي در سواحل جنوبي و شرقي درياي خزر ، تپههاي ماسهاي تشكيل شده و سدي طبيعي و كم ارتفاع بين دريا و جلگه پديد آمده است . اين استان در سال 1375 ، حدود 2206800 نفر جمعيّت داشته است كه از اين تعداد حدود ۴۶ درصد در نقاط شهري و ۵۴ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . درباره تاريخ باستاني استان مازندران اطلاع زيادي در دست نيست و اساساً وضعيت اقليمي مانع ماندگاري ابنيه و آثار تاريخي شده است . در جلگههاي ساحلي مازندران آثار معتبري از ادوار قبل از اسلام به دست نيامده و حتي از شهرهاي معتبر صدر اسلام هم به جز آمل ، ساري و لاهيجان يادگاري به جا نمانده است . بعد از غلبه آرياييها و مهاجرت بوميان ، ساكنان جديد پس از مدّتها زير فرمان هخامنشيان قرار گرفتند . در سال 30 هجري قمري ، در زمان خلافت عثمان ، «سعدبن عاص» حاكم كوفه سواحل طبرستان ، رويان و دماوند را به تصرف خود در آورد . در زمان خلافت ابوجعفر منصور (158 - 136 ه.ق) دوّمين خليفه عباسي ، مردم طبرستان براي چندين بار سر به شورش برداشتند . سرانجام در سال ۱۶۷ هجري قمري ونداد هرمز سلسله مستقلي در طبرستان تأسيس كرد . در سال 426 هجري قمري ، سلطان مسعود غزنوي از طريق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات فراواني به آن سامان وارد آورد . در سال 606 هجري قمري طبرستان به دست سلطان محمّد خوارزمشاه تصرف شد . سپس مغولان بر اين ناحيه حكومت كردند و سرانجام توسط تيموريان بساط حكمراني آنان برچيده شد . بعد از درگذشت امير تيمور ، سادات مرعشي (850 - 807 ه.ق) به مازندران برگشتند و بعنوان اميران باج گزار اين نواحي سلطنت كردند و در زمان سلطنت شاه عباس اوّل بطور كلي قدرت سادات مرعشي از بين رفت . با برچيده شدن بساط حكمراني حكومت ملوك الطوايفي طبرستان كه تا سال 1006 هجري قمري ادامه داشت ، امنيت اين منطقه به وسيله شاه عباس اوّل و سلاطين بعدي سلسله صفوي تأمين گرديد . در زمان نادرشاه براي مقابله با دشمنان ، به ويژه دشمنان شمالي و روسها ، در مازندران يك كارخانه كشتيسازي داير گرديد . در زمان فتحعلي شاه قاجار ، به منطقه سرسبز و دلانگيز مازندران ، به عنوان يك منطقه استراحتي - تفريحي توجه گرديد . در زمان سلطنت پهلوي منطقه مازندران مانند ساير مناطق كشور از راههاي ارتباطي برخوردار شد . شرايط مناسب محيطي و آب و هواي معتدل ، چشم اندازهاي زيباي طبيعي و نزديكي آن به تهران اين استان را به محل استراحت و تفريح بخش اعظم مردم كشور درآورده است . استان مازندران علاوه بر مردم بومي ، اقليتهاي بلوچ ، ترك ، كرد ، لر ، افغان ، گرجي و ارمني را نيز در خود جاي داده است كه هنوز كاملاً با اكثريت محلي تركيب نشده و بسياري از خصايص قومي و فرهنگي خود را حفظ كردهاند . از جمله بعضي تيرههاي ترك كه در قرون گذشته به منظور جلوگيري از هجوم تركمنها به اين نواحي كوچانيده شدهاند ، هم اكنون در مازندران حضور دارند . زبان طبري يا مازندراني ، بازمانده زبان ايرانيان قديم (پارسي ميانه) است كه ديرتر و كمتر از ساير زبانها تحت تأثير زبانهاي بيگانهاي چون مغول ، عربي و تاتاري قرار گرفته است . زبان مازندراني با لهجههاي مختلف در تمامي نواحي استان متداول است . ادبيات فولك مردم استان مازندران بسيار غني و جالب توجه است . دانشمندان و شاعران مشهوري از اين استان برخاستهاند كه از آن ميان به نيما شاعر معروف معاصر ايران و مازندران ميتوان اشاره كرد . استان مازندران تحت تأثير عرض جغرافيايي ، سلسله جبال البرز ، ارتفاع از سطح دريا ، دوري و نزديكي به دريا ، بيابانهاي جنوبي تركمنستان ، وزش بادهاي محلي و ناحيهاي و پوشش گياهي و جنگلي قرار دارد . به همين جهت آب و هواي مازندران در كانونهاي مختلف جغرافيايي متفاوت و گوناگون است و انواع آن عبارتند از : آب و هواي معتدل خزري ، كه تابستانهاي گرم و مرطوب و زمستانهاي معتدل و مرطوب دارد . آب و هواي معتدل كوهستاني ، كه زمستانهاي سرد با يخبندان و تابستانهاي معتدل و كوتاه دارد . آب و هواي سرد كوهستاني ، كه يخبندانهاي طولاني و زمستانهاي سرد و تابستانهاي كوتاه و خنك دارد . ريزشهاي جوي نواحي كوهستاني غالباً به صورت برف است كه تا اواسط دوره گرما نيز دوام ميآورد .

استان آذربایجان غربی
استان آذربايجان غربي با احتساب درياچه اروميه حدود 43660 كيلومتر مربع مساحت دارد و در شمال غربي ايران قرار گرفته است . براساس آخرين تقسيمات كشوري ، شهرستانهاي اروميه ، بوكان ، پيرانشهر ، تكاب ، خوي ، سردشت ، سلماس ، شاهين دژ ، ماكو ، مهاباد ، مياندوآب ، نقده و سيهچشمه مجموع شهرستانهاي استان آذربايجان غربي را تشكيل ميدهند . استان آذربايجان غربي يكي از مناطق كوهستاني كشور است كه توپوگرافي متنوع و گستردهاي دارد . در سراسر ناحيه هم مرز آن با تركيه و عراق ، كوههاي مرتفع برفگيري از شمال به جنوب كشيده شده است . آبهاي حاصل از ذوب برف كوههاي مذكور بصورت رودخانههاي متعددي در درههاي منطقه جريان مييابد و به سه حوزه عمده درياچه اروميه ، گسل عظيم خوي و دره رود كلوي سرازير ميشوند . سه ناحيه فوق پستترين نقاط آذربايجان غربي به حساب ميآيد . استان آذربايجان غربي در آبان ماه 1375 حدود 2496320 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد 68/52 درصد در نقاط شهري و 31/47 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . استان آذربايجان غربي يكي از كانونهاي تمدن باستاني ايران است و قلعههاي متعدد تاريخي ، صدها تپه باستاني با آثار مكشوفه و ساير يادمانهاي تاريخي و ديني اين قدمت ديرينه را تائيد ميكنند . از طرف ديگر ، اين استان همواره زيستگاه مجموعهاي از اقوام و فرهنگهاي مختلف بوده است . هر يك از اين اقوام و فرهنگها به نحوي در هم تأثير گذاشته و از همديگر متأثر شدهاند وجود مساجد ، كليساها و ويرانه آتشگاهها ، گوياي بخشي از تاريخ تحولات ديني آن است . تشيع در اروميه و شهرهاي شمالي و تسنن در نواحي جنوبي استان از مذاهب عمده به شمار ميروند . ساير اقليتهاي آشوري و ارامنه به كليساهاي مسيحي وابستهاند . آذريها ، كردها ، آشوريها و ارامنه هر يك ويژگيهاي فرهنگي ، آداب و سنن مخصوصي دارند كه در نوع خود جالب توجه است . ذيلاً اجمالي از پيشينه تاريخي شهرستانهاي استان ذكر ميشود . استان آذربايجان غربي عمدتاً تحت تأثير جريان هواي مرطوب اقيانوس اطلس قرار دارد ، ولي در برخي از ماههاي زمستان تودههاي هواي سردي از طرف شمال هواي مديترانهاي آنرا متاثر كرده و موجب كاهش قابل توجه دما ميشود . براساس دادههاي آماري ايستگاههاي هواشناسي اروميه ، خوي ، ماكو و مهاباد ، درجه حرارت هوا در نقاط مختلف استان متفاوت است . متوسط درجه حرارت از 4/9 درجه سانتيگراد در ماكو تا 6/11 درجه سانتي گراد در مهاباد متغير است . متوسط درجه حرارت در اروميه 8/9 ، در خوي 8/10 ، در ماكو 4/9 و در مهاباد 6/11 درجه سانتي گراد است . به استناد همين گزارش حداكثر درجه حرارت در مرداد ماه حدود 34 و حداقل آن در دي ماه حدود 16- درجه سانتي گراد است . حداكثر تغيير گرماي تابستان 4 و سرماي زمستان 15 درجه ميباشد . شهرستانهاي اروميه و ماكو تابستانهاي گرم و زمستانهاي سرد دارد . شهرستان مهاباد تابستانهاي خشك و طولاني و زمستانهاي بسيار سرد دارد . شهرستان نقده و مياندوآب داراي هواي نيمه مرطوب با تابستانهاي ملايم و زمستانهاي سرد است .

استان هرمزگان
استان هرمزگان با 8/68475 كيلومتر مربع مساحت در جنوب ايران و در شمال خليج فارس قرار دارد . تنگه هرمز يكي از حساسترين و حياتيترين راههاي آبي عصر حاضر در قلمرو سياسي اين استان واقع شده است . بندرعباس ، بندر لنگه ، ميناب ، رودان ، قشم ، جاسك ، حاجي آباد و ابوموسي شهرستانهاي استان هرمزگان را تشكيل ميدهند . بخش عمده استان هرمزگان را مناطق كوهستاني در برگرفته است . رشته كوه زاگرس از سمت شمال شرقي به جنوب شرقي استان امتداد يافته و به تپه ماهورهاي آهكي ، شني و به زمينهاي پست ساحلي موازي خليجفارس و درياي عمان منتهي ميگردد . جمعیت استان در آبان ماه 1375 ، استان هرمزگان 1062155 نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 80/41 درصد در نقاط شهري و 74/57 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . نسبت جنسي جمعيت استان 106 است . تاريخ استان هرمزگان با تاريخ و جغرافياي خليج فارس درهم آميخته است . تاريخ مكتوب بندر هرمز از زمان اردشير بابكان آغاز ميشود . گروهي معتقدند كه آباداني بندر هرمز بين سالهاي 241-211 ميلادي روي داده و بعنوان يكي از مهمترين مراكز دادوستد شرق معروف شده است . در سال 750-661 ميلادي منطقه خليج فارس جزو خلافت امويه و سپس جزو خلافت عباسي ، ميلادي 1285 – 750 ، بود . در اواخر قرن هشتم ميلادي كه دادوستدهاي دريايي رونق به سزايي داشت ، گروهي از مورخين ، راه دريايي خليج فارس را با اهميتتر از جاده معروف ابريشم و يا يك مسير مهمي از آن ميدانند در سال 1497 ميلادي ، براي اولين بار استعمارگران غربي به فرمانروايي «واسكودوگاما» در بنادر خليج فارس پياده شدند . در سال 1506 ميلادي ، پرتغاليها بعنوان حفاظت منافع پرتغال در برابر تجار مصري و ونيزي ، جزيره هرمز را محاصره كردند . بندر هرمز در اين زمان كليد تجاري خليج فارس محسوب ميشد و راه ادويه از كنار همين بندر در تنگه هرمز عبور ميكرد شاه اسماعيل صفوي درصدد اعاده مالكيت ايران بر هرمز بود كه به سبب گرفتاريهاي ناشي از جنگ با عثمانيان ، موفق به راندن پرتغاليها نشد و با آنها پيماني منعقد نمود . كه طي آن تسلط پرتغاليها برخليج فارس تا مدتي تثبيت شد . اما شاه عباس بزرگ به كمك انگليسيها ، به حاكميت پرتغاليها در جزيره هرمز و خليج فارس خاتمه داد در سال 1004 (ه.ق) هلنديها ، تجارتخانهاي در بندرعباس تاسيس كردند و رقابت بين هلند و انگليس شدت يافت . در اواخر دوره سلطنت شاه صفوي ، دولت ايران به لغو معافيت گمركي واردات و صادرات هلنديها اقدام كرد . دولت ايران به هلنديها اجازه داد كه در هر نقطهاي از ايران به تجارت ابريشم اقدام كنند . در همين زمان هلنديها ، دژ مستحكمي را در نزديكي تجارتخانه خود در بندرعباس احداث نمودند ميرمهنا حاكم جزيره خارك و بندر ريگ به بهانه عدم پرداخت اجاره بها ، در سال 1765 به هلنديها حمله برد و آنها را از خليج فارس بيرون راند . پس از اين ماجرا انگليس در خليج فارس ، شيخ نشينهاي متعدد كوچكي را ايجاد نمود تا از اتحاد آنها در مقابل خود جلوگيري كند خليج فارس بعد از جنگ جهاني اول به عنوان مهمترين كانون نفت و منبع مهم رشد صنايع ، اهميت اقتصادي و استراتژيكي مهمي يافت . موقعيت استراتژيكي استان هرمزگان موجبات توجه ويژه به اين منطقه را براي دولتها و كشورهاي خارجي الزامي ساخت . استان هرمزگان در ناحيه گرم و خشك ايران قرار گرفته و آب و هواي نيمه بياباني دارد . هواي نوار ساحلي استان در تابستانها بسيار گرم و مرطوب و در زمستانها بسيار معتدل است . نزولات جوي استان اندك است . رطوبت نسبي در نواحي ساحلي بسيار بالاست .

استان اصفهان

استان خراسان شمالی
استان خراسان شمالى 28434 كيلومتر مربع مساحت دارد . آشخانه ، اسفراين ، بجنورد ، جاجرم ، شيروان و فاروج مجموع شهرستانهاى اين استان هستند . مركز استان خراسان شمالى ، شهرستان بجنورد است . استان خراسان شمالى از نظر موقعيت طبيعى به دو بخش شمالى و جنوبى تقسيم ميشود . بخش شمالى كوهستانى است كه در نواحى پست آن ، دشتهاى حاصلخيزى ايجاد شده و شرايط مناسبى براى توسعه كشاورزى و دامدارى فراهم آمده است . بخش جنوبى آن از دشتها و تپه هاى كم ارتفاع تشكيل شده كه با فقر پوشش گياهى مواجه است . استان خراسان شمالى در سال 1375 ، حدود 700000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد حدود 56 درصد در نقاط شهرى و 43 درصد در نقاط روستايى سكونت داشته و بقيه غير ساكن يا عشاير بوده اند . استان خراسان شمالى ، كه در گذشته بخشى از خراسان بزرگ بود ، همواره عرصه دايمى ظهور و سقوط قدرتها و حكومتها در تاريخ گذشته ايران بوده است . در اين سرزمين پهناور اقوام و حكومتهاى ترك و تازى و تاتار ، غز و قجر و قبچان ، مغول ، تركمن و افغان حوادثى بى شمار آفريده اند . جغرافيدانان قديم ، سرزمين ايران بزرگ (ايرانشهر) را به هشت اقليم تقسيم كرده بودند كه خراسان بزرگترين و آبادترين اقليم آن بوده است . اين استان در زمان ساسانيان بوسيله يك اسپهبد اداره ميشد كه به او «پادگوسبان» ميگفتند و چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند كه هر كدام يكى از چهار قسمت خراسان آن روز را اداره ميكردند . خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم ميشد كه هر قسمت آن بنام يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور ، مرو ، هرات و بلخ ناميده ميشد . در سال 31 ه.ق اعراب روانه خراسان شدند و طى همين دوره ساكنين خراسان به دين اسلام گرويدند . سرزمين خراسان تا سال 205ه.ق در تصرف خاندان بني عباس بود . ولى در سال 283 ه.ق سال 283ه.ق بدست طاهريان ، استقلال يافت و در سال 287 ه.ق جزو قلمرو سامانيان گرديد . در سال 384 ه.ق سلطان محمود غزنوى خراسان را متصرف شد و در سال 429 ه.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف كرد . سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد و تركان غزنوى ، سلطان سنجر سلجوقى را به سختى شكست دادند . در سال 552 خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد و در قرن هفتم هجرى قمرى بر اثر حملات مغولها ، اين سرزمين ضميمه متصرفات ايلخانان مغول گرديد . در قرن هشتم هجرى ، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند و در سال 873 ه.ق خراسان به تصرف امير تيمور گوركانى درآمد و شهر هرات نيز پايتخت اعلام شد . در سال 913 ه.ق خراسان به تصرف ازبكان درآمد . پس از مرگ نادرشاه افشار (1160 ه.ق) ، خراسان به تصرف افاغنه درآمد و در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت استعمار انگليس از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان ، سرانجام عهدنامه پاريس (1273 ه.ق) منعقد گرديد و ايران متعهد گرديد كه در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و در همين دوره خراسان به دو قسمت تقسيم شد : قسمت شرقى در افغانستان تحت الحمايه انگليس شد و قسمت غربى در تصرف ايران باقى ماند . به عبارت ديگر ، پرجمعيت ترين نواحى خراسان از ايران جدا شد . استان خراسان شمالى امروز از نظر جاذبه هاى طبيعى يكى از مناطق ديدنى ايران است . درياچه هاى كوچك چشمه هاى طبيعى و آب معدنى ، تفرجگاهها ، مناطق حفاظت شده ، ارتفاعات و قله ها و ... از جاذبه هاى اين منطقه به شمار مي روند . استان خراسان شمالى در ناحيه معتدل شمالى قرار گرفته و بطور كلى آب و هوايى متغير دارد . دماى هواى استان از سمت شمال به سمت جنوب افزايش مي يابد ، ولى از ميزان بارش سالانه آن كاسته ميشود . نواحى مرتفع استان آب و هواى سرد كوهستانى دارند . برخى مناطق بجنورد ، شيروان و نواحى جنوب آلاداغ و قسمتهايى از شهرستانهاى اسفراين و جاجرم داراى آب و هواى معتدل است .


















