عضویت در خبرنامه

سیستم پکیج همکاران

تبدیل تاریخ

هتل ها

معرفی ایران

استان گلستان

استان گلستان

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان

استان لرستان

استان لرستان

استان مازندران

استان مازندران

استان چهارمحال و بختیاری

استان چهارمحال و بختیاری

استان کرمانشاه

استان کرمانشاه

استان گلستان

استان گلستان

استان‌ گلستان‌ با مساحتي‌ 22000 كيلومتر مربع‌ در ناحيه‌ جنوب‌ شرقي‌ درياي‌ خزر واقع‌ شده‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ كشوري‌ در سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ گلستان‌ عبارتند از : بندر تركمن ‌، علي‌آباد ، بندر گز ، كردكوي ‌، گرگان ‌، گنبد كاووس‌ و مينودشت ‌. شهر گرگان‌ مركز استان‌ گلستان‌ مي‌باشد . استان‌ گلستان‌ از لحاظ‌ ناهمواري‌ به‌ دو قسمت‌ جلگه‌اي‌ و كوهستاني‌ تقسيم‌ مي‌شود . امتداد و جهت‌ رشته ‌كوه‌هاي‌ البرز ، مانند ديواري‌ مرتفع‌ و طولاني ‌، خط‌ ساحلي‌ و جلگه‌هاي‌ كناره‌اي‌ درياي‌ خزر را محصور كرده ‌است‌ و شيب‌ زمين‌ از ارتفاعات‌ به‌ سوي‌ جلگه‌ و درياي‌ خزر كاهش‌ مي‌يابد . در قسمت‌ جلگه‌هاي‌ سواحل ‌جنوبي‌ و شرقي‌ درياي‌ خزر ، در اثر حركات‌ زمين‌ ساختي‌ و بادهاي‌ محلي ‌، تپه‌هاي‌ ماسه‌اي‌ ساحلي‌ تشكيل‌ شده ‌و سد طبيعي‌ و كم‌ ارتفاعي‌ بين‌ جلگه‌ و دريا پديد آمده‌ است ‌. در البرز شرقي‌ ، جهت‌ و امتداد رشته‌ كوه‌ها به‌ سوي ‌شمال‌ شرق‌ است‌ و به‌ تدريج‌ از ارتفاع‌ آن‌ها كاسته‌ مي‌شود . رشته‌ كوه‌ جنوبي ‌، آن‌ "ابر كوه‌" است‌ كه‌ بلندترين‌ نقطه‌ آن‌ در "قله‌ شاوار" به‌ 3945 متر مي‌رسد . رشته‌ كوه‌ شمالي‌ آن‌ "شاهكوه‌" است‌ كه‌ به‌ صورت‌ ديواري‌ در مقابل ‌جلگه‌ گرگان‌ قرار دارد و ارتفاع‌ آن‌ در قله‌ "پيرگرد" به‌ حدود 3204 متر مي‌رسد . استان‌ گلستان در سال‌ مذكور ، حدود 1426000 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است ‌. كه‌ از اين‌ تعداد 29/41 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 71/58 درصد در نقاط‌ روستايي‌ و عشايري‌ سكونت‌ داشته‌اند . سابقه‌ سكونت‌ و استقرار جماعت‌هاي‌ انساني‌ در ناحيه‌ گرگان‌ به‌ هزاره‌ قبل‌ از ميلاد مي‌رسد . شهر باستاني‌ جرجان‌ كه‌ اينك‌ آثار آن‌ در نزديكي‌ شهر گرگان‌ فعلي‌ به‌ جا مانده‌ است ‌، در گذشته‌ يكي‌ از شهرهاي‌ مهم ‌ايران‌ بود كه‌ در مسير جاده‌ ابريشم‌ نيز قرار داشته‌ است ‌. گرگان‌ امروزي‌ كه‌ در گذشته‌ استرآباد نام‌ داشت ‌. يكي‌ از شهرهاي‌ قديمي‌ ايران‌ است ‌. تركمن‌ها در شمال‌ استان‌ بويژه‌ در شهرهاي‌ گنبد و بندرتركمن‌ زندگي‌ مي‌كنند . اقدام‌ ديگري‌ از جمله‌ بلوچ ‌، ترك ‌، افغان‌ و ارمني‌ نيز در استان‌ گلستان‌ زندگي‌ مي‌كنند كه‌ بسياري‌ خصايص‌ قومي‌ و فرهنگي‌ خود را حفظ‌ كرده‌اند . مردم‌ اين‌ استان‌ در شهرستان‌هاي‌ گنبد و بندر تركمن اكثراً سني‌ مذهب‌ و در ساير شهرستان‌ها شيعه‌ دوازده‌ امامي‌ هستند . استان‌ گلستان ‌، با توجه‌ به‌ موقعيت‌ جغرافيايي ‌، تحت‌ تأثير عرض‌ و ارتفاع‌ جغرافيايي ‌، رشته‌ كوه‌هاي ‌البرز ، دوري‌ و نزديكي‌ به‌ دريا ، بيابان‌هاي‌ جنوبي‌ تركمنستان ‌، وزش‌ بادهاي‌ محلي‌ و ناحيه‌اي‌ و پوشش‌ متراكم‌ جنگلي‌ قرار دارد و آب‌ و هواي‌ گوناگوني‌ دارد . شمال‌ شرقي‌ استان ‌، به‌ ويژه‌ در شرق‌ درياي‌ خزر و حد فاصل‌ گرگان‌ رود تا مرز تركمنستان ‌، به‌ علت‌ دوري‌ از اثرات‌ درياي‌ خزر ، كاهش‌ ارتفاعات‌ البرز شرقي‌ ، وسعت‌ جلگه ‌ساحلي‌ و نزديكي‌ به‌ بيابان‌هاي‌ قره‌ قوم‌ و قزل‌ قوم‌ (در جمهوري‌هاي‌ آسياي‌ ميانه‌) خشكي‌ و گرماي‌ هوا مواجه ‌است‌ و دورترها به‌ نيمه‌ خشك‌ (نيمه‌ بياباني‌) تبديل‌ مي‌شود . در اين‌ منطقه ‌، ميزان‌ بارندگي‌ سالانه‌ اندك‌ است‌ و به‌ علت‌ كاهش‌ رطوبت‌ هوا ، گرماي‌ آن‌ افزايش‌ مي‌يابد و اختلاف‌ شديدي‌ بين‌ دماي‌ شب‌ و روز و دماي‌ سردترين‌ و گرم‌ترين‌ ماههاي‌ سال‌ به‌ وجود مي‌آيد . در منطقه‌ جنوب‌ غرب‌ استان‌ به‌ علّت‌ نزديكي‌ به‌ ارتفاعات ‌، از جمله‌ در شهرهاي‌ كلاله‌ و مينودشت‌ ، تغييرات‌ ديگري‌ در آب‌ و هواي‌ استان‌ ايجاد مي‌شود و با افزايش‌ و اعتدال‌ دما ، شرايطي‌ مشابه‌ آب‌ و هواي‌ معتدل‌ مرطوب‌ خزري‌ پديد مي‌آيد .

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان

استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ با 179۵۵79 كيلومتر مربع‌ مساحت ‌، پس‌ از استان‌ خراسان‌ بزرگترين‌ استان ‌كشور است‌ و شهرستان‌هاي‌ آن‌ عبارتند از : ايرانشهر ، چابهار ، خاش ‌، زابل ‌، زاهدان ‌، سراوان‌ و نيك‌ شهر . شهر زاهدان‌ مركز استان‌ است‌ . اين‌ استان‌ از دو ناحيه‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ و در سمت‌ شرق‌ با كشورهاي‌ پاكستان‌ و افغانستان‌ مرز مشترك‌ دارد . در قسمت‌ جنوب‌ با درياي‌ عمان‌ و از قسمت‌ شمال‌ و شمال‌ غرب‌ با استان‌ خراسان‌ و در قسمت‌ غرب‌ با استان‌ كرمان‌ و استان‌ هرمزگان‌ همجوار است ‌. استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ از نظر موقعيت‌ طبيعي‌ در اواخر دوران‌ سوم‌ زمين‌ شناسي‌ در اثر جنبش‌هاي ‌كوه ‌زايي‌ از دريا جدا شده‌ و از آن‌ پس‌ ابتدا با رسوبات‌ آهكي‌ از نوع‌ دريايي‌ و سپس‌ از رسوباتي‌ با مواد نسبتاً درشت‌ و نرم‌ روي‌ هم‌ انباشته‌ شده‌ است‌ . قسمت‌ جنوبي‌ استان‌ كه‌ به‌ مكران‌ معروف‌ است ‌، يكي‌ از مناطق‌ در حال‌ فرو نشستن‌ تدريجي‌ است‌ و علّت‌ آن‌ نيز ضخامت‌ زياد رسوبات‌ رس‌ ماسه‌اي‌ دوران‌ سوم‌ است ‌. ارتفاعات ‌استان‌ به‌ دوران‌ دوم‌ و سوم‌ زمين ‌شناسي‌ تعلّق‌ دارد و سنگ‌هاي‌ آن‌ اغلب‌ آهكي‌ و گچي‌ است . بعضي‌ از كوه‌هاي ‌اين‌ استان‌ (مانند آتشفشان‌ تفتان‌) به‌ اواخر دوران‌ سوم‌ و اوايل‌ دوران‌ چهارم‌ تعلّق‌ دارد . ارتفاعات‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ جزو رشته‌ كوه‌هاي‌ مركزي‌ ايران‌ و شامل‌ ناهمواريهاي‌ شرق‌ چاله‌ لوت‌ و ارتفاعات‌ ديواره‌ شرقي‌ و جنوبي‌ چاله‌ جازموريان‌ است ‌. پهناي‌ كوهستان‌ها از شمال‌ به‌ جنوب‌ افزايش‌ مي‌يابد و در فاصله‌ ايرانشهر - كوهك‌ به‌ بيشترين‌ حد خود مي‌رسد . اين‌ ناهمواريها شامل‌ دو قسمت‌ كوه‌هاي‌ سيستان‌ و كوه‌هاي‌ بلوچستان ‌است ‌. اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 722579 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 12/46 درصد در نقاط ‌شهري‌ و 75/52 درصد در نقاط ‌روستايي‌ سكونت‌ داشته‌ و بقيه‌ غيرساكن‌ بوده‌اند . استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ به‌ لحاظ‌ خصوصيات‌ طبيعي‌ و پيشينه‌ اسكان ‌، از دو منطقه‌ كاملاً متمايز سيستان‌ و بلوچستان‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. سيستان‌ امروزي‌ قسمت‌ شمال‌ استان‌ است ‌. مورخين‌ بناي ‌سيستان‌ را به‌ گرشاسب‌ يكي‌ از نوادگان‌ كيومرث‌ نسبت‌ داده‌اند . ناحيه‌ مذكور به‌ دليل‌ موقعيت‌ خاص‌ استراتژيكي ‌و جغرافيايي‌ در تمام‌ دوران‌ تاريخي‌ از اهميّت‌ به‌ سزايي‌ برخوردار بوده‌ است ‌. كتيبه‌هاي‌ بيستون‌ و تخت‌ جمشيد سيستان‌ را يكي‌ از ممالك‌ شرقي‌ داريوش‌ ذكر كرده‌اند . نام‌ سيستان‌ از "سكا" كه‌ يكي‌ از اقوام‌ آريايي‌ بود ، گرفته ‌شده‌ است ‌. "سكاها" در حدود سال‌ 128 پيش‌ از ميلاد سيستان‌ را به‌ تصرف‌ خود در آورده‌اند . در عصر ساسانيان ‌تا قرن‌ اوّل‌ اسلام‌ ولايت‌ سيستان‌ موقعيت‌ ممتازي‌ به‌ دست‌ آورده‌ بود . در زمان‌ اردشير بابكان‌ ، سيستان‌ جزو متعلقات‌ دولت‌ ساساني‌ به‌ شمار مي‌آمد و در سال‌ 23 هجري‌ قمري ‌، اعراب‌ مسلمان‌ به‌ اين‌ سرزمين‌ دست‌ يافتند و سرانجام‌ در زمان‌ معاويه‌ مردم‌ اين‌ خطه‌ به‌ اطاعت‌ كامل‌ اعراب‌ درآمدند . اولين‌ فرمانرواي‌ معروف‌ اين‌ سرزمين‌ "يعقوب‌ ليث‌ صفاري" بود . سيستان‌ تا چند قرن‌ تحت‌ سلطه‌ امراي ‌صفاري‌ باقي‌ ماند . صفاريان ‌، سامانيان ‌، غزنويان‌ و سلجوقيان‌ هر يك‌ مدّتي‌ اين‌ سرزمين‌ را تحت‌ سلطه‌ خود داشته‌اند . در زمان‌ مغولان ‌، خرابي‌هاي‌ زيادي‌ در سيستان‌ بوجود آمد . در سال‌ 914 هجري‌ قمري ‌، شاه‌ اسماعيل‌ صفوي‌ سيستان‌ را تصرف‌ نمود و در زمان‌ حكومت‌ نادر شاه ‌، اختلاف‌هاي‌ داخلي‌ سبب‌ خرابي‌هاي‌ زيادي‌ در اين‌ سرزمين‌ شد . قديمترين‌ نام‌ بلوچستان‌ "مكا" است‌ و به‌ مرور مكران‌ تبديل‌ شده‌ است ‌. مكران‌ به‌ قسمت‌ جنوبي‌ بلوچستان‌ گفته‌ مي‌شود . كلمه‌ بلوچستان‌ نيز از زماني‌ به‌ اين ‌سرزمين‌ اطلاق‌ شد كه‌ بلوچ‌ها در آن‌ سكونت‌ اختيار كردند . طبق‌ آثار بدست‌ آمده‌ از تپه‌هاي‌ بلوچستان ‌، تاريخ‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ 3000 سال‌ پيش‌ از ميلاد مي‌رسد . در زمان ‌خلافت‌ خليفه‌ دوم ‌، اين‌ سرزمين‌ به‌ وسيله‌ اعراب‌ فتح‌ و يكي‌ از سرداران‌ عرب‌ به‌ حكومت‌ آن‌ منصوب‌ شد . در سال‌ 304 هجري‌ قمري‌ ، بلوچستان‌ به‌ وسيله‌ ديلمان‌ فتح‌ شد . سلجوقيان ‌، بلوچستان‌ را اشغال‌ نمودند و بلوچستان‌ تابع‌ كرمان‌ شد . بعد از حكومت‌ نادر ، بلوچستان‌ اسماً جزو ايران‌ بود و حكومت‌ محلي‌ مستقلي‌ نداشت ‌. در زمان‌ محمّدشاه‌ قاجار ناحيه‌ ايرانشهر به‌ تصرف‌ وي‌ درآمد ، پس‌ از آن‌ رفته‌ رفته‌ تمامي‌ نواحي ‌ساحلي‌ بلوچستان‌ زير سلطه‌ حكومت‌ مركزي‌ قرار گرفت ‌. مجموعه‌ اقوام‌ ساكن‌ در استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ همراه‌ با سنن‌ و شيوه‌هاي‌ خاص‌ زندگي ‌، به‌ تنهايي‌ يكي ‌از جاذبه‌هاي‌ بي‌ نظير و چشمگير منطقه‌ است ‌. دو ايل‌ مهّم‌ «براهويي‌ و بلوچ‌» در منطقه‌ سيستان‌ و بلوچستان ‌زندگي‌ مي‌كنند . نحوه‌ معيشت‌ و زيست ‌، الگوهاي‌ سكونت ‌، سنت‌ها و آداب‌ و رسوم‌ و سرانجام‌ ايل‌ راه‌ها از جمله‌ جاذبه‌هاي‌ فرهنگي‌ و ديدني‌ اين‌ شيوه‌ زندگي‌ است ‌. گروهي‌ از دانشمندان‌ و سخن‌سرايان‌ به‌ ايالت‌ سيستان‌ منسوب‌اند كه‌ به‌ آنان‌ سنجري‌ و سگزي‌ گويند . شعراي‌ به‌ نام‌ سيستان‌ عبارتند از : ابوالحسن‌ علي‌ بن‌ جولوغ‌ فرخي‌گزي ، ابوالفرج‌ سجزي ، قاضي‌ احمد و ابوسعيد سگزي‌ . در دوران‌ طلايي‌ سيستان‌ مشاهيري‌ از آن‌ برخاسته‌اند كه‌ عبارتند از : فرخي‌ سيستاني ‌، يعقوب‌ ليث‌ و رستم‌ . منطقه‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ با توجه‌ به‌ موقعيت‌ جغرافيايي ‌، از يك‌ طرف‌ تحت‌ تأثير جريان‌هاي‌ جوي‌ متعدد و از طرفي‌ ديگر تحت‌ تأثير فشار زياد عرض‌هاي‌ متوسط‌ قرار دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ پديده‌ مشهود اقليمي‌ آن‌ گرماست ‌. پديده‌ قابل‌ توجه‌ در وضعيت‌ هوا شناسي‌ اين‌ منطقه ‌، بادهاي‌ شديد موسمي ‌، طوفان‌ شن ‌، رگبارهاي ‌سيل‌آسا ، رطوبت‌ زياد و مه‌ صبحگاهي‌ است ‌. اين‌ استان‌ داراي‌ تابستان‌هاي‌ گرم ‌، طولاني‌ و زمستان‌هاي‌ كوتاه‌ است ‌. سردترين‌ شهر استان‌ ، زاهدان‌ و گرم‌ترين‌ شهر آن‌ ايرانشهر است ‌. نواحي‌ ساحلي‌ درياي‌ عمان‌ به‌ علّت ‌رطوبت‌ ناشي‌ از مجاورت‌ با دريا ، آب‌ و هواي‌ گرم‌ و رطوبت‌ نسبتاً بيشتري‌ دارد . استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ يكي‌ از خشك‌ترين‌ استان‌هاي‌ كشور محسوب‌ مي‌شود . ميزان‌ بارندگي‌ از شرق ‌به‌ غرب‌ استان‌ افزايش‌ مي‌يابد و در نواحي‌ ساحلي‌ استان‌ ميزان‌ رطوبت‌ نسبي‌ بسيار بالاست ‌. استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ از جهات‌ مختلف‌ در معرض‌ بادهاي‌ موسمي‌ و فصلي‌ است‌ كه‌ اهم‌ اين‌ جريانات‌ بادي‌ عبارتند از : باد 120 روزه‌ سيستان‌ (لوار) ، باد قوس ‌، باد هفتم‌ (گاوكش‌) ، باد نم‌ بي‌ يا باد جنوب ‌، باد هوشاك‌ ، بادهاي‌ مرطوب‌ و موسمي‌ اقيانوس‌ هند ، باد شمال‌ يا گوريچ‌ و باد غربي‌ يا گرد .

استان لرستان

استان لرستان

استان‌ لرستان‌ با 28559 كيلومتر مربع‌ مساحت‌ در غرب‌ ايران‌ قرار دارد . براساس‌ آخرين‌ تقسيمات ‌سياسي‌ و اداري‌ در سال‌ 1375، شهرستان‌هاي‌ استان‌ عبارتند از : خرم‌ آباد ، بروجرد ، اليگودرز ، دورود ، كوهدشت ‌، ازنا ، دلفان ‌، سلسله‌ و پلدختر ، شهرستان‌ خرم‌آباد مركز استان‌ لرستان‌ است ‌. اين‌ استان‌ از شمال‌ به ‌استان‌هاي‌ مركزي‌ و همدان‌ ، از جنوب‌ به‌ استان‌ خوزستان ‌، از شرق‌ به‌ استان‌ اصفهان‌ و از غرب‌ به‌ استان‌هاي ‌كرمانشاه‌ و ايلام‌ محدود است ‌. استان‌ لرستان‌ سرزمين‌ كوهستاني‌ است ‌. اشترانكوه‌ با 4050 متر ارتفاع‌ بلندترين‌ نقطه‌ استان‌ لرستان‌ است‌ و پست‌ترين‌ نقطه‌ آن‌ در جنوبي‌ترين‌ ناحيه‌ استان‌ واقع‌ شده‌ و حدود 500 متر از سطح‌ درياي‌ آزاد ارتفاع‌ دارد . اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 حدود 1584434 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ 56/53 درصد آن‌ در نقاط‌ شهري‌ و 26/45 درصد آن‌ در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . استان‌ لرستان‌ از مناطق‌ باستاني‌ ايران‌ است‌ و آثار ديرينه‌اي‌ را در خود جاي‌ داده‌ است ‌. اقوام ‌مهاجر در هزاره‌ سوم‌ و چهارم‌ پيش‌ از ميلاد در كوهساران‌ زاگرس‌ اسكان‌ يافته‌ و سرزمين‌ بين‌النهرين‌ (دو رود نواحي‌ امروزي‌) را تصرف‌ كردند . به‌ استناد نوشته‌هاي‌ كتيبه‌هاي‌ بابلي‌ ، آشوري‌ و ايلامي‌ ، ساكنان‌ كوهساران‌ زاگرس‌ طايفه‌هايي‌ مانند : لولوبي ‌، مانايي ‌، كاسي‌ ، گوتي ‌، آمادا و پارسوا بوده‌اند . انقراض‌ كاسي‌ها در هزاره‌ دوّم ‌پيش‌ از ميلاد ، با يورش‌ دولت‌ مقتدر ايلام‌ صورت‌ گرفت ‌. اسكندر مقدوني‌ در حمله‌ به‌ ايران‌ اين‌ نواحي‌ را تصرف‌ كرد . در دوره‌ ساسانيان ‌، پشتكوه‌ و پيشكوه‌ را شخصي‌ از خاندان‌ معروف‌ هرمزان‌ اداره‌ مي‌كرد . اعراب‌ در سال‌ 21 هجري‌ قمري ‌، پس‌ از فتح‌ حلوان‌ نواحي‌ شمالي‌ را گرفتند و در سال‌ 21 هجري‌ قمري‌ ، نهاوند و قسمت‌ جنوبي‌ لرستان‌ را نيز به‌ تصرف‌ خود در آوردند . در سال‌ 22 هجري‌ قمري‌ ، حسنويه‌ كرد اين‌ منطقه‌ را به‌ تصرف ‌خود درآورد و خاندان‌ او تا سال‌ 500 هجري‌ قمري‌ بر لرستان‌ تسلط‌ داشتند . همزمان‌ با استلاي‌ مغول‌ بر ايران ‌، لرستان‌ به‌ دو قسمت‌ لر بزرگ‌ و لر كوچك‌ تقسيم‌ شد . اتابكان‌ لر بزرگ‌ كه ‌اصلاً از كردان‌ شام‌ بودند ، از حدود نيمه‌ اول‌ قرن‌ هشتم‌ تا نيمه‌ اول‌ قرن‌ نهم‌ هجري‌ قمري‌ حكومت‌ كردند . اتابكان ‌لر كوچك‌ (1006 - 508 ه . ق‌) كه‌ چندين‌ امير معتبر داشتند ، موقعيت‌ خود را تا دوره‌ صفويه‌ حفظ‌ كردند و در سال‌ 1006 هجري‌ قمري‌ توسط‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ منقرض‌ شدند . پس‌ از آن‌ حكومت‌ لرستان‌ به‌ خاندان‌ اميري‌ به ‌نام‌ حسين محول‌ شد كه‌ تا اوايل‌ دوره‌ قاجار حكومت‌ كردند . از آن‌ پس ‌، حكومت‌ لرستان‌ را گاهي‌ حكام ‌بروجرد و زماني‌ حكام‌ شوشتر به‌ عهده‌ داشته‌اند . استان‌ لرستان‌ از نظر فرهنگي‌ نيز يكي‌ از مناطق‌ ويژه‌ ايران‌ است‌ كه‌ مجموعه‌اي‌ از سنن‌ ديرين‌ و باستاني‌ را پديد آورده‌ است ‌. برخي‌ از پژوهشگران ‌، لران‌ را شاخه‌اي‌ از نژاد ايراني‌ مي‌دانند كه‌ در نيمه‌ اوّل‌ هزاره‌ اول‌ پيش‌ از ميلاد از شرق‌ درياي‌ خزر با اين‌ منطقه‌ مهاجرت‌ كرده‌اند . مردم‌ لرستان‌ كنوني ‌، با بختياري‌ها و كردها پيوند نژادي ‌دارند . زبان‌ مردم‌ اين‌ استان‌ لفري‌ و لَكي‌ است ‌. لك‌ها بيشتر در كوهدشت‌ و الشتر و لرها در اطراف‌ خرم‌آباد مستقرند . گويش‌هاي‌ لري‌ و لكي ‌، دستوري‌ ويژه‌ و واژه‌هاي‌ بي‌ شماري‌ دارند . استان‌ لرستان‌ داراي‌ سه‌ نوع‌ آب‌ و هواي‌ متفاوت‌ است‌ كه‌ عبارتند از : آب‌ و هواي‌ ناحيه‌ سرد كوهستاني‌ كه‌ زمستان‌هاي‌ سرد و تابستان‌هاي‌ معتدل‌ دارد و مناطق‌ بروجرد ، دورود ، ازنا ، نورآباد و الشتر را در بر مي‌گيرد . آب‌ و هواي‌ ناحيه‌ معتدل‌ مركزي‌ كه‌ بهار آن‌ از اوايل‌ اسفند آغاز و تا ارديبهشت‌ ماه‌ ادامه‌ مي‌يابد و شهرستان‌ خرم‌آباد در قلمرو اين‌ ناحيه‌ قرار دارد . آب‌ و هواي‌ ناحيه‌ گرم‌ جنوبي‌ كه‌ به‌ علّت‌ تأثير بادهاي‌ گرم‌ خوزستان‌ ، تابستان‌هاي‌ گرم‌ و زمستان‌هاي‌ نسبتاً معتدل‌ دارد و پلدختر و ناحيه‌ پايي‌ در قلمرو اين‌ نوع‌ آب‌ و هوا قرار دارند .

استان مازندران

استان مازندران

استان‌ مازندران‌ ۶۴۵۴۶ كيلومتر مربع‌ مساحت‌ دارد و از اين‌ نظر يازدهمين‌ استان‌ ايران‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ در سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ مازندران‌ عبارت‌اند از : بهشهر ، ساري‌ ، قائم‌شهر ، بابل ‌، بابلسر ، آمل‌ ، نور ، تنكابن‌ ، رامسر ، محمود آباد ، نكا ، چالوس ‌، نوشهر و سوادكوه ‌. شهرستان‌ ساري‌ مركز استان‌ مازندران‌ است ‌. درياي‌ مازندران‌ (خزر) در شمال ‌، استان‌ تهران‌ و سمنان‌ در جنوب‌ و استان‌هاي‌ گيلان ‌و گلستان‌ به‌ ترتيب‌ در غرب‌ و شرق‌ استان‌ مازندران‌ قرار گرفته‌اند .  استان‌ مازندران‌ از نظر طبيعي‌ به‌ دو قسمت‌ جلگه‌ ساحلي‌ و كوهستاني‌ تقسيم‌ مي‌شود . رشته‌ كوههاي‌ البرز مانند ديواري‌ مرتفع‌ نوار ساحلي‌ و جلگه‌اي‌ كناره‌اي‌ درياي‌ خزر را محصور كرده‌ است ‌. در اثر نسيم‌ مداوم‌ دريا و بادهاي‌ محلي‌ در سواحل‌ جنوبي‌ و شرقي‌ درياي‌ خزر ، تپه‌هاي‌ ماسه‌اي‌ تشكيل‌ شده‌ و سدي‌ طبيعي‌ و كم‌ ارتفاع ‌بين‌ دريا و جلگه‌ پديد آمده‌ است ‌. اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 2206800 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد حدود ۴۶ درصد در نقاط‌ شهري‌ و ۵۴ درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند .  درباره‌ تاريخ‌ باستاني‌ استان‌ مازندران‌ اطلاع‌ زيادي‌ در دست‌ نيست‌ و اساساً وضعيت‌ اقليمي‌ مانع‌ ماندگاري‌ ابنيه ‌و آثار تاريخي‌ شده‌ است ‌. در جلگه‌هاي‌ ساحلي‌ مازندران‌ آثار معتبري‌ از ادوار قبل‌ از اسلام‌ به‌ دست‌ نيامده‌ و حتي‌ از شهرهاي‌ معتبر صدر اسلام‌ هم‌ به‌ جز آمل ‌، ساري‌ و لاهيجان‌ يادگاري‌ به‌ جا نمانده‌ است ‌. بعد از غلبه‌ آريايي‌ها و مهاجرت‌ بوميان ‌، ساكنان‌ جديد پس‌ از مدّتها زير فرمان‌ هخامنشيان‌ قرار گرفتند . در سال‌ 30 هجري‌ قمري ‌، در زمان‌ خلافت‌ عثمان ‌، «سعدبن‌ عاص‌» حاكم‌ كوفه‌ سواحل‌ طبرستان ‌، رويان‌ و دماوند را به‌ تصرف‌ خود در آورد .  در زمان‌ خلافت‌ ابوجعفر منصور (158 - 136 ه.ق‌) دوّمين‌ خليفه‌ عباسي ‌، مردم ‌طبرستان‌ براي‌ چندين‌ بار سر به‌ شورش‌ برداشتند . سرانجام‌ در سال‌ ۱۶۷ هجري‌ قمري‌ ونداد هرمز سلسله‌ مستقلي‌ در طبرستان‌ تأسيس‌ كرد . در سال‌ 426 هجري‌ قمري‌ ، سلطان‌ مسعود غزنوي‌ از طريق‌ گرگان‌ وارد طبرستان‌ شد و صدمات‌ فراواني‌ به‌ آن‌ سامان‌ وارد آورد . در سال‌ 606 هجري‌ قمري‌ طبرستان‌ به‌ دست‌ سلطان‌ محمّد خوارزمشاه‌ تصرف‌ شد .  سپس‌ مغولان‌ بر اين ‌ناحيه‌ حكومت‌ كردند و سرانجام‌ توسط‌ تيموريان‌ بساط‌ حكمراني‌ آنان‌ برچيده‌ شد . بعد از درگذشت‌ امير تيمور ، سادات‌ مرعشي‌ (850 - 807 ه.ق‌) به‌ مازندران‌ برگشتند و بعنوان‌ اميران‌ باج گزار اين‌ نواحي‌ سلطنت‌ كردند و در زمان‌ سلطنت‌ شاه‌ عباس‌ اوّل‌ بطور كلي‌ قدرت‌ سادات‌ مرعشي‌ از بين‌ رفت ‌. با برچيده‌ شدن‌ بساط‌ حكمراني‌ حكومت‌ ملوك‌ الطوايفي‌ طبرستان‌ كه‌ تا سال‌ 1006 هجري‌ قمري‌ ادامه ‌داشت ‌، امنيت‌ اين‌ منطقه‌ به‌ وسيله‌ شاه‌ عباس‌ اوّل‌ و سلاطين‌ بعدي‌ سلسله‌ صفوي‌ تأمين‌ گرديد .  در زمان‌ نادرشاه‌ براي‌ مقابله‌ با دشمنان‌ ، به‌ ويژه‌ دشمنان‌ شمالي‌ و روس‌ها ، در مازندران‌ يك‌ كارخانه‌ كشتي‌سازي‌ داير گرديد . در زمان‌ فتحعلي‌ شاه‌ قاجار ، به‌ منطقه‌ سرسبز و دل‌انگيز مازندران ‌، به‌ عنوان‌ يك‌ منطقه ‌استراحتي‌ - تفريحي‌ توجه‌ گرديد . در زمان‌ سلطنت‌ پهلوي‌ منطقه‌ مازندران‌ مانند ساير مناطق‌ كشور از راه‌هاي ‌ارتباطي‌ برخوردار شد . شرايط‌ مناسب‌ محيطي‌ و آب‌ و هواي‌ معتدل‌ ، چشم‌ اندازهاي‌ زيباي‌ طبيعي‌ و نزديكي‌ آن ‌به‌ تهران‌ اين‌ استان‌ را به‌ محل‌ استراحت‌ و تفريح‌ بخش‌ اعظم‌ مردم‌ كشور درآورده‌ است ‌.  استان‌ مازندران‌ علاوه‌ بر مردم‌ بومي ‌، اقليت‌هاي‌ بلوچ ‌، ترك ‌، كرد ، لر ، افغان ‌، گرجي‌ و ارمني‌ را نيز در خود جاي‌ داده‌ است‌ كه‌ هنوز كاملاً با اكثريت‌ محلي‌ تركيب‌ نشده‌ و بسياري‌ از خصايص‌ قومي‌ و فرهنگي‌ خود را حفظ ‌كرده‌اند . از جمله‌ بعضي‌ تيره‌هاي‌ ترك‌ كه‌ در قرون‌ گذشته‌ به‌ منظور جلوگيري‌ از هجوم‌ تركمن‌ها به‌ اين‌ نواحي‌ كوچانيده‌ شده‌اند ، هم‌ اكنون‌ در مازندران‌ حضور دارند . زبان‌ طبري‌ يا مازندراني ‌، بازمانده‌ زبان‌ ايرانيان‌ قديم‌ (پارسي‌ ميانه‌) است‌ كه‌ ديرتر و كمتر از ساير زبان‌ها تحت‌ تأثير زبان‌هاي‌ بيگانه‌اي‌ چون‌ مغول ‌، عربي‌ و تاتاري‌ قرار گرفته‌ است ‌.  زبان‌ مازندراني‌ با لهجه‌هاي‌ مختلف ‌در تمامي‌ نواحي‌ استان‌ متداول‌ است ‌. ادبيات‌ فولك‌ مردم‌ استان‌ مازندران‌ بسيار غني‌ و جالب‌ توجه‌ است ‌. دانشمندان‌ و شاعران‌ مشهوري‌ از اين‌ استان‌ برخاسته‌اند كه‌ از آن‌ ميان‌ به‌ نيما شاعر معروف‌ معاصر ايران‌ و مازندران‌ مي‌توان‌ اشاره‌ كرد . استان‌ مازندران‌ تحت‌ تأثير عرض‌ جغرافيايي ‌، سلسله‌ جبال‌ البرز ، ارتفاع‌ از سطح‌ دريا ، دوري‌ و نزديكي‌ به‌ دريا ، بيابان‌هاي‌ جنوبي‌ تركمنستان ‌، وزش‌ بادهاي‌ محلي‌ و ناحيه‌اي‌ و پوشش‌ گياهي‌ و جنگلي‌ قرار دارد .  به‌ همين‌ جهت‌ آب‌ و هواي‌ مازندران‌ در كانون‌هاي‌ مختلف‌ جغرافيايي‌ متفاوت‌ و گوناگون‌ است‌ و انواع‌ آن ‌عبارتند از : آب‌ و هواي‌ معتدل‌ خزري ‌، كه‌ تابستان‌هاي‌ گرم‌ و مرطوب‌ و زمستان‌هاي‌ معتدل‌ و مرطوب‌ دارد . آب‌ و هواي‌ معتدل‌ كوهستاني‌ ، كه‌ زمستان‌هاي‌ سرد با يخبندان‌ و تابستان‌هاي‌ معتدل‌ و كوتاه‌ دارد . آب‌ و هواي‌ سرد كوهستاني‌ ، كه‌ يخبندان‌هاي‌ طولاني‌ و زمستان‌هاي‌ سرد و تابستان‌هاي‌ كوتاه‌ و خنك‌ دارد . ريزش‌هاي‌ جوي نواحي‌ كوهستاني‌ غالباً به‌ صورت‌ برف‌ است‌ كه‌ تا اواسط‌ دوره‌ گرما نيز دوام‌ مي‌آورد .

استان چهارمحال و بختیاری

استان چهارمحال و بختیاری

استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ با 28559 كيلومتر مربع‌ وسعت‌ و در قلمرو مركزي‌ رشته‌ كوههاي‌ زاگرس ‌بين‌ پيشكوه هاي‌ داخلي‌ و استان‌ اصفهان‌ استقرار يافته‌ است ‌. اردل‌ ، بروجن ‌، شهركرد ، فارسان‌ و لردگان‌ 5 شهرستان‌ اين‌ استان‌ مي‌باشند . شهركرد مركز استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ است ‌. استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ در سال‌ 1375 حدود 761168 نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌ كه‌ 45 درصد آن‌ شهر نشين‌ ، 8/54 درصد روستانشين‌ و بقيه‌ غير ساكن‌ (كوچ‌ رو) بوده‌ است ‌. نسبت‌ جنسي‌ جمعيت‌ استان‌ 102 نفر مي‌باشد . تاريخ‌ سرزمين‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ با تاريخ‌ ايل‌ بختياري‌ در هم‌ آميخته‌ است ‌. بختياري‌ها شاخه‌اي‌ از طوايف‌ لر هستند كه‌ در تاريخ‌ ايران‌ به‌ «لر بزرگ‌» مشهور شده‌اند . ايل‌ بختياري‌ به‌ دو دسته‌ بزرگ‌ هفت‌ لنگ‌ و چهار لنگ‌ تقسيم‌ مي‌شود . قلمرو تابستاني‌ يا ييلاقي‌ چهار لنگ‌ها در شمال‌ منطقه‌ و هفت‌ لنگ‌ها در جنوب‌ آن ‌واقع‌ است ‌. منطقه‌ بختياري‌ گاهي‌ جزء استان‌ فارس‌ و زماني‌ جزء حكومت‌ خوزستان‌ بود . حيات‌ عشايري‌ بختياري‌ها و ويژگي‌هاي‌ ناشي‌ از اين‌ نوع‌ زندگي‌ اجتماعي‌ باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ آثار تاريخي ‌و باستاني‌ اندكي‌ در استان‌ بوجود آيد ، ولي‌ زيبايي‌هاي‌ طبيعي‌ آن‌ كم‌ نظير و جالب‌ توجه‌ است ‌، بطوريكه‌ هر بيننده‌اي‌ را مجذوب‌ مي‌سازد . تالاب‌هاي‌ دل‌انگيز و زيبا ، تفرجگاههاي‌ مصفا ، حواشي‌ سرسبز رودخانه‌ها ، گلزارهاي‌ بي‌ نظير ، چشمه‌هاي‌ آبگرم‌ و معدني ‌، آبشارهاي‌ فرحبخش‌ ، ارتفاعات‌ بلند ، برف‌ فراوان‌ زمستان‌ و دهها عنصر طبيعي‌ ديگر ، جلوه‌هاي‌ بسيار زيبا و ديدني‌ فراهم‌ آورده‌ و زمينه‌هاي‌ مساعدي‌ را براي‌ بهره‌ برداري‌هاي ‌گردشگاهي‌ و ورزش‌هاي‌ زمستاني‌ بوجود آورده‌ است‌ . استان‌ چهار محال‌ و بختياري‌ از لحاظ‌ آداب‌ و رسوم‌ و كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ يكي‌ از جالب‌ترين‌ مناطق‌ عشايري ‌ايران‌ است ‌. مراسم‌ ويژه‌ عشايري‌ در ارتباط‌ با زندگي‌ كوچ‌ و كوچ‌ نشيني ‌، انجام‌ مراسم‌ ويژه‌ در اعياد ملي‌ و مذهبي ‌، نحوه‌ ازدواج‌ و همسرگزيني‌ ، چگونگي‌ انجام‌ سوگ‌ها و عزاهاي‌ خصوصي‌ و مذهبي ‌، موسيقي‌ و رقص ‌بومي ‌، نوع‌ پوشش‌ زنان‌ و مردان‌ و ... از جمله‌ جاذبه‌هاي‌ فرهنگي‌ منطقه‌ محسوب‌ مي‌شوند . استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ در ناحيه‌ مركزي‌ سلسله‌ جبال‌ زاگرس‌ كه‌ از شمال‌ غربي‌ به‌ جنوب‌ شرقي‌ امتداد دارد واقع‌ شده‌ است ‌. بلندترين‌ استان‌ در ناحيه‌ غربي‌ با 4548 متر ارتفاع‌ در قله‌ زردكوه‌ بختياري‌ و پست‌ترين‌ نقطه‌ آن‌ در ناحيه‌ شرقي ‌چهارمحال‌ است‌ . كوههاي‌ استان‌ سرچشمه‌ اصلي‌ رودخانه‌هاي‌ دائمي‌ زاينده‌ رود و كارون‌ و در سراسر سال‌ پوشيده‌ از برف‌ هستند و جزو حوزه‌هاي‌ آبگير دائمي‌ ايران‌ به‌ شمار مي‌روند . به‌ دليل‌ شيب‌ ارتفاعات‌ بختياري ‌كه‌ از شمال‌ غربي‌ به‌ جنوب‌ شرقي‌ كشيده‌ شده‌اند ، همچنين‌ به‌ دليل‌ بلندي‌ عوارض‌ طبيعي ‌، موقعيت‌ جغرافيايي ‌و توپوگرافي ‌، آب‌ و هواي‌ استان‌ نسبتاً سرد است ‌. در ارتفاعات‌ بالاي‌ 2000 متر كه‌ مساحت‌ عمده‌ استان‌ را در برمي‌گيرد ريزش‌ برف‌ و باران‌ از اواسط‌ پاييز تا فروردين‌ ادامه‌ دارد ، ولي‌ در مناطق‌ پست‌ با بيش‌ از 40 درجه‌ حرارت‌ در تابستان ‌، حجم‌ نزولات‌ جوي‌ كمتر است‌ . فصل‌ سرما از اواسط‌ آبان‌ آغاز و 4 تا 5 ماه‌ ادامه‌ پيدا مي‌يابد . سردترين‌ ماههاي‌ سال‌ ، دي‌ و بهمن‌ است ‌. متوسط‌ درجه‌ حرارت‌ استان‌ 3/10+ درجه‌ سانتي‌گراد ، حداكثر مطلق‌ درجه‌ حرارت‌ 2/35+ و حداقل‌ مطلق‌ آن‌ 6/15- درجه‌ سانتي‌گراد مي‌باشد . ميزان‌ بارندگي‌ سالانه ‌426 ميلي‌متر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ 127 روز است ‌. از ارديبهشت‌ تا آبان‌ جزو ماههاي‌ خشك‌ و ماههاي‌ آذر ، دي ‌، بهمن‌ و اسفند جزو ماههاي‌ يخبندان‌ به‌ شمار مي‌رود .

استان کرمانشاه

استان کرمانشاه

پیشینه تاریخی شواهد و مدارک باستان شناختی نشان می دهد این منطقه از اولین زیستگاههای انسان به شمار می رفته و یکی از مراکز مهم جمعیتی در زاگرس میانی محسوب می شده است تمامی ادوار زندگی انسان از عهد حجر تا دوره های تمدنی پیش از تاریخ و سپس تا تشکیل حکومتهای بزرگ سیر تحول خود را در این محدوده طی کرده است . در هزاره چهارم ق . م استان کرمانشاه یکی از مراکز مهم تجاری و بازرگانی است . بازرگانان این منطقه با بازرگانان شوشی و بین النهرینی داد و ستد و تبادل کالا داشتند . در دوره ساسانی ، استان کرمانشاه بیش از هر دوره دیگری از اعتبار و رونق خاصی برخوردار بود . شهر یاران ساسانی به علت نزدیکی این منطقه به پایتخت آنها یعنی تیسفون ایام تابستان را در قصرهای ییلاقی این منطقه می گذراندند . موقعيت جغرافيايي استان‌ كرمانشاه‌ با مساحتي‌ معادل‌ 434,24 كيلومتر مربع‌ در غرب‌ ايران‌ واقع‌ شده‌ است ‌. براساس ‌آخرين‌ تقسيمات‌ اداري‌ و كشوري‌ در سال‌ 1375، شهرستان‌هاي‌ استان‌ كرمانشاه‌ عبارتند از : اسلام‌ آباد غرب ‌، پاوه‌ ، جوانرود ، سرپل‌ ذهاب‌ ، سنقر ، صحنه‌ ، قصر شيرين ‌، كرمانشاه ‌، كنگاور ، گيلان‌ غرب‌ و هرسين ‌. اين‌ استان‌ از شمال‌ به‌ استان‌ كردستان‌ ، از جنوب‌ به‌ استان‌هاي‌ لرستان‌ و ايلام ‌، از شرق‌ به‌ استان‌ همدان‌ و از غرب‌ به‌ كشور عراق‌ محدود شده‌ است ‌. جمعیت استان براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 ، جمعیت استان کرمانشاه بالغ بر 1778596 نفر است و حدود سه درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد . از این تعداد 35/59 درصد در نقاط شهری و 30/39 درصد در نقاط روستایی زندگی می کنند و بقیه غیر ساکن هستند . از جمعیت این استان 14/4 درصد در گروه سنی 65 ساله و بیشتر قرار دارند . 14/55 درصد بین 15 تا 64 ساله و 71/40 درصد کم تر از 15 ساله هستند . تاريخ و فرهنگ اقوام‌ مهاجر "گوتي‌ يا كاسي‌" در هزاره‌ سوم‌ و چهارم‌ قبل‌ از ميلاد در كوهساران‌ زاگرس‌ سكونت ‌داشتند و سرانجام‌ بين‌ النهرين‌ را تصرف‌ كردند . به‌ استناد كتيبه‌هاي‌ بابل ‌، آشور و عيلام‌ ، طوايفي‌ به‌ نام‌هاي ‌لولوبي ‌، گوتي‌ ، فايري‌ ، آمودا و پارسفوا نيز در دامنه‌هاي‌ زاگرس‌ ساكن‌ بوده‌اند . لولوبي‌ها يا لولوها اجداد لرها محسوب‌ مي‌شوند و در زمان‌هاي‌ گذشته‌ در ذهاب ‌، شهرزور و سليمانيه‌ زندگي‌ مي‌كرده‌اند . براي‌ نخستين‌ بار نام‌ ماد به‌ صورت‌ "آماده‌اي‌" در حملات‌ آشوريان‌ به‌ نواحي‌ كردستان‌ فعلي‌ ذكر گرديده‌ است‌ . بنابراين‌ مي‌توان‌ دريافت‌ كه‌ از هزار سال‌ قبل‌ از ميلاد قوم‌ ماد در دامنه‌هاي‌ زاگرس‌ سكونت‌ داشته ‌است ‌. غير از مادها ، دو طايفه‌ ديگر به‌ نام‌ پارس‌ها و كردها نيز در شمار ساكنان‌ دامنه‌هاي‌ زاگرس‌ ذكر شده‌ است ‌. ساخت‌ شهر كرمانشاه‌ به‌ بهرام ‌، شاه‌ ساساني‌ منسوب‌ است‌ كه‌ در روزگار پدر فرمانروايي‌ ايالت‌ كرمان‌ را داشت‌ و بدين‌ جهت‌ به‌ «كرمانشاه‌» لقب‌ يافته‌ بود . كرمانشاه‌ پس‌ از شكست‌ ايرانيان‌ در نهاوند به‌ تصرف‌ عرب‌ها درآمد . در قرن‌ چهارم‌ هجري‌ قمري‌ سلسله‌ كوچكي‌ از اكراد به‌ نام‌ حسنويه‌ در ولايت‌ غرب‌ استقلال‌ يافتند . مؤسس‌ اين‌ سلسله‌ ، نزديك‌ 50 سال‌ حكمفرمايي‌ كرد و قلعه‌ بزرگ‌ سرماج‌ را در مجاورت‌ دينور به‌ عنوان‌ مقر و محل‌ دفاين ‌و نفايس‌ خود قرار داد . در سال‌ 441 ه . ق‌ سلطان‌ طغرل‌ سلجوقي‌ صد هزار سپاهي‌ به‌ تسخير قلعه‌ سرماج‌ فرستاد و پس‌ از 4 سال‌ آن‌ را تسخير كرد . در دوره‌ سلجوقيان‌ ، كرمانشاه‌ شهري‌ آباد بود و خليفه‌ عباسي‌ براي‌ مقابله‌ با مسعود سلجوقي‌ بدين‌ شهر لشكر كشيد . در دوره‌ مغول‌ و در حمله‌ هلاكو به‌ بغداد ، اين‌ شهر آسيب‌ فراوان‌ ديد . اين‌ منطقه‌ در دوره‌ تيموريان ‌، در شمار بلاد همدان‌ به‌ شمار مي‌آمد و در قرون‌ نهم‌ و دهم‌ هجري‌ ، بارها مورد تهاجم‌ عثماني‌ها قرار گرفت ‌. به‌ گفته‌ سياحان‌ خارجي ‌، در روزگار صفويه‌ ، كرمانشاه‌ شهري‌ پرنعمت‌ و آباد بود و كاروانسراها و پل‌هاي‌ متعدد داشت ‌. خاصه‌ آن‌ كه‌ به‌ علّت‌ علاقه‌ شديد صفويه‌ به‌ اماكن‌ متبركه‌ و اهميّت‌ ارتباطي‌ آن‌ با كربلا و نجف ‌، اين‌ شهر رونق‌ فراوان‌ يافت ‌. در زمان‌ حكومت‌ نادر ، قلعه‌ قديمي‌ شهر ويران‌ و قلعه‌اي‌ ديگر ساخته‌ شد . كريمخان‌ زند ، كرمانشاه‌ را تصرف‌ كرد و بالاخره‌ كرمانشاه‌ در عهد قاجار مركز ولايات‌ غرب‌ و والي‌نشين‌ شد . محمّد علي‌ ميرزاي‌ دولتشاه ‌، فرزند فتحعليشاه ‌، براي‌ مقابله‌ با عثمانيها در شهر كرمانشاه‌ استقرار گرفت ‌. مردم‌ استان‌ كرمانشاه‌ همانند ديگر شهرهاي‌ ايران ‌، در جنبش‌ مشروطيت‌ ، نقش‌ فعالي‌ داشتند . كرمانشاه‌ در جنگهاي‌ جهاني‌ اوّل‌ و دوم‌ به‌ تصرف‌ قواي‌ بيگانه‌ درآمد . كرمانشاه‌ امروزي‌ استاني‌ آباد است‌ و مركز آن‌ شهر كرمانشاه‌ مي‌باشد . استان‌ كرمانشاه‌ از مناطق‌ كردنشين‌ سرزمين‌ ايران‌ است‌ . زبان‌ كردي‌ از خويشاوندان‌ نسبي‌ زبان‌ فارسي‌ است‌ و مشابهت‌هاي‌ فراوان‌ با قواعد دستوري‌ و ديگر خصوصيات‌ زبان‌ فارسي‌ دارد . زبان‌ كردي‌ گويش‌هاي‌ متفاوتي‌ دارد كه‌ از مهّمترين‌ آن‌ها مي‌توان‌ به‌ گويش‌هاي‌ كلهري‌ ، اورامي‌ ، سوراني‌ (جافي‌) ، لكي‌ و گويش‌ فارسي‌ اشاره‌ كرد . نژاد مردم‌ استان‌ كرمانشاه‌ آريايي‌ است ‌. بر بستر خصوصيات‌ قومي ‌، نژادي‌ ، زباني‌ و باورهاي‌ مذهبي‌ مردم‌ كرمانشاه‌ نظام‌ فرهنگي‌ مردم‌ استان‌ شكل‌ گرفته‌ و شاعران‌ و نويسندگان‌ مشهوري‌ از آن‌ برخواسته‌اند . نژاد کردهای کرمانشاه همچون کردهای کردستان آریایی تبار و از ساکنان قدیم فلات ایران هستند . در متون سومری و آشوری برخی از ساکنان زاگرس را (کرتی) (کارتی) و (کارد) یاد کرده اند و در منابع ارمنی واژه (کردوخ) بر آنها اطلاق شده است . برخی نیز بر این اعتقادند که این قوم یکی از شعبه های نژاد آریایی است که در هزاره دوم ق . م وارد ایران شدند و در کوه های زاگرس سکنی گزیدند . زبان اهالی کرمانشاه کردی است . زبان کردی که شاخه ای از زبان شمال غربی ایرانی میانه است . به دلیل داشتن ادبیات مکتوب اهمیت خاصی دارد . با این حال از زبانهای دیگر از جمله زبانهای عربی ، ارمنی ، ترکی و فارسی لغات بسیار در آن راه یافته است . سابقه تاریخی کردها موجب پیدایش گویشهای بی شماری شده است که برخی از آنها عبارتند از : گویش کردی کلهری ، گویش کردی اورامی ، گویش کردی سورانی ، گویش لکی مذهب اکثر قریب به اتفاق جمعیت استان کرمانشاه را مسلمانان شیعه تشکیل می دهند و در صدر نیز خواهران و برادران اهل تسنن هستند . گروهی نیز زیر پوشش بدعتهای دینی با نام اهل حق با حفظ آداب و مناسک و معتقدات دین کهن ایران باستان یعنی زردشتی و همچنین با التقاطی از اسلام به حیاط دینی خود ادامه میدهند . آب و هوا استان‌ كرمانشاه‌ در معرض‌ جبهه‌هاي‌ مرطوب‌ مديترانه‌اي‌ قرار دارد كه‌ در برخورد با هواي‌ سرد ارتفاعات‌ زاگرس ‌، به‌ برف‌ و باران‌ تبديل‌ مي‌شوند . در استان‌ كرمانشاه‌ چهار اقليم‌ متفاوت‌ قابل‌ تشخيص‌ است‌ اوّل‌ : "زمستان‌ ملايم‌ و تابستان‌ گرم‌ و خشك‌" كه‌ شهرستان‌هاي‌ قصرشيرين ‌، سرپل‌ ذهاب‌ و دهستان‌ از گله‌ در جنوب‌ غربي‌ جوانرود را شامل‌ مي‌شود . دوّم ‌: "زمستان‌ و تابستان‌ خنك‌" كه‌ شهرستان‌هاي‌ پاوه‌ و جوانرود و بخش‌ كرند از توابع‌ شهرستان‌ اسلام‌آباد غرب‌ را در بر مي‌گيرد . سوم ‌: اقليم‌ "نيمه‌ خشك‌ و استپي‌ خنك‌" كه‌ شهرستان‌هاي‌ سنقر و دهستان‌ پشت‌ دربند از توابع‌ شهرستان‌ كرمانشاه‌ را در برمي‌گيرد . چهارم‌ : اقليم‌ "نيمه‌ خشك ‌و استپي‌ گرم‌" كه‌ شهرستان‌هاي‌ كنگاور صحنه‌ و هرسين‌ را شامل‌ مي‌شود . به‌ طور كلي‌ استان‌ كرمانشاه‌ از نظر آب ‌و هوايي‌ به‌ دو منطقه‌ گرمسير (غرب‌) و سردسير در ساير نواحي‌ تقسيم‌ مي‌شود بادهاي‌ مهّم‌ استان‌ كرمانشاه‌ عبارتند از : "بادهاي‌ غربي‌" كه‌ رطوبت‌ نسبي‌ اقيانوس‌ اطلس‌ و مديترانه‌ را به ‌قلمرو اين‌ استان‌ منتقل‌ مي‌كند و موجب‌ بارندگي‌ مي‌شود . اين‌ باد بيشتر در فصل‌هاي‌ زمستان‌ و بهار مي‌وزد . "بادهاي‌ شمال‌" كه‌ در فصل‌ تابستان‌ مي‌وزند و در اعتدال‌ آب‌ و هواي‌ بخشي‌ از استان‌ و كاهش‌ گرماي‌ آن‌ مؤثراند و "باد سام‌ يا سموم‌" كه‌ تنها در منطقه‌ نوار مرزي‌ مي‌وزد و هواي‌ آن‌ را در تابستان‌ها بسيار گرم‌ و غير قابل‌ تحمل ‌مي‌سازد و زيان‌هاي‌ بسياري‌ به‌ بار مي‌آورد .

گالری کشورها

The Bernina Express Train on Top of ViaductView of the CastleFortress of DiraiyahStatue of Michael the Brave in BucharestRoman AmphitheatreBoats in Padstow Harbor
برای اطلاع از آخرین تورها کلیک کنید
item آب و هوا
item نرخ ارز
item ساعت کشور ها
item تبدیل تاریخ