عضویت در خبرنامه

سیستم پکیج همکاران

تبدیل تاریخ

معرفی ایران

استان اصفهان

استان اصفهان

استان هرمزگان

استان هرمزگان

استان مرکزی

استان مرکزی

استان خراسان جنوبی

استان خراسان جنوبی

استان خوزستان

استان خوزستان

استان گیلان

استان گیلان

استان اصفهان

استان اصفهان

استان هرمزگان

استان هرمزگان

استان‌ هرمزگان‌ با 8/68475 كيلومتر مربع‌ مساحت‌ در جنوب‌ ايران‌ و در شمال‌ خليج‌ فارس‌ قرار دارد . تنگه‌ هرمز يكي‌ از حساس‌ترين‌ و حياتي‌ترين‌ راه‌هاي‌ آبي‌ عصر حاضر در قلمرو سياسي‌ اين‌ استان‌ واقع‌ شده ‌است ‌. بندرعباس ‌، بندر لنگه ، ميناب ‌، رودان ‌، قشم‌ ، جاسك‌ ، حاجي‌ آباد و ابوموسي‌ شهرستان‌هاي‌ استان ‌هرمزگان‌ را تشكيل‌ مي‌دهند . بخش‌ عمده‌ استان‌ هرمزگان‌ را مناطق‌ كوهستاني‌ در برگرفته‌ است ‌.  رشته‌ كوه‌ زاگرس‌ از سمت‌ شمال‌ شرقي‌ به ‌جنوب‌ شرقي‌ استان‌ امتداد يافته‌ و به‌ تپه‌ ماهورهاي‌ آهكي ‌، شني‌ و به‌ زمين‌هاي‌ پست‌ ساحلي‌ موازي‌ خليج‌فارس‌ و درياي‌ عمان‌ منتهي‌ مي‌گردد . جمعیت استان در آبان‌ ماه‌ 1375 ، استان‌ هرمزگان‌ 1062155 نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 80/41 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 74/57 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌ و بقيه‌ غير ساكن‌ بوده‌اند . نسبت‌ جنسي‌ جمعيت ‌استان‌ 106 است‌ .  تاريخ‌ استان‌ هرمزگان‌ با تاريخ‌ و جغرافياي‌ خليج‌ فارس‌ درهم‌ آميخته‌ است ‌. تاريخ‌ مكتوب‌ بندر هرمز از زمان‌ اردشير بابكان‌ آغاز مي‌شود . گروهي‌ معتقدند كه‌ آباداني‌ بندر هرمز بين‌ سال‌هاي‌ 241-211 ميلادي‌ روي ‌داده‌ و بعنوان‌ يكي‌ از مهم‌ترين‌ مراكز دادوستد شرق‌ معروف‌ شده‌ است ‌. در سال‌ 750-661 ميلادي‌ منطقه ‌خليج‌ فارس‌ جزو خلافت‌ امويه‌ و سپس‌ جزو خلافت‌ عباسي ، ميلادي 1285 – 750 ، بود . در اواخر قرن‌ هشتم‌ ميلادي‌ كه‌ دادوستدهاي‌ دريايي‌ رونق‌ به‌ سزايي‌ داشت ‌، گروهي‌ از مورخين‌ ، راه‌ دريايي ‌خليج‌ فارس‌ را با اهميت‌تر از جاده‌ معروف‌ ابريشم‌ و يا يك‌ مسير مهمي‌ از آن‌ مي‌دانند در سال‌ 1497 ميلادي ‌، براي‌ اولين‌ بار استعمارگران‌ غربي‌ به‌ فرمانروايي‌ «واسكودوگاما» در بنادر خليج‌ فارس‌ پياده‌ شدند .  در سال‌ 1506 ميلادي‌ ، پرتغالي‌ها بعنوان‌ حفاظت‌ منافع‌ پرتغال‌ در برابر تجار مصري‌ و ونيزي ‌، جزيره‌ هرمز را محاصره‌ كردند . بندر هرمز در اين‌ زمان‌ كليد تجاري‌ خليج‌ فارس‌ محسوب‌ مي‌شد و راه‌ ادويه‌ از كنار همين‌ بندر در تنگه‌ هرمز عبور مي‌كرد شاه‌ اسماعيل‌ صفوي‌ درصدد اعاده‌ مالكيت‌ ايران‌ بر هرمز بود كه‌ به‌ سبب‌ گرفتاري‌هاي‌ ناشي‌ از جنگ‌ با عثمانيان ‌، موفق‌ به‌ راندن‌ پرتغالي‌ها نشد و با آنها پيماني‌ منعقد نمود .  كه‌ طي‌ آن‌ تسلط‌ پرتغالي‌ها برخليج‌ فارس‌ تا مدتي‌ تثبيت‌ شد . اما شاه‌ عباس‌ بزرگ‌ به‌ كمك‌ انگليسي‌ها ، به‌ حاكميت‌ پرتغالي‌ها در جزيره‌ هرمز و خليج‌ فارس‌ خاتمه‌ داد در سال‌ 1004 (ه.ق‌) هلندي‌ها ، تجارتخانه‌اي‌ در بندرعباس‌ تاسيس‌ كردند و رقابت‌ بين‌ هلند و انگليس‌ شدت‌ يافت ‌. در اواخر دوره‌ سلطنت‌ شاه‌ صفوي ‌، دولت‌ ايران‌ به‌ لغو معافيت‌ گمركي‌ واردات‌ و صادرات‌ هلندي‌ها اقدام‌ كرد . دولت‌ ايران‌ به‌ هلندي‌ها اجازه‌ داد كه‌ در هر نقطه‌اي‌ از ايران‌ به‌ تجارت‌ ابريشم‌ اقدام‌ كنند .  در همين‌ زمان‌ هلندي‌ها ، دژ مستحكمي‌ را در نزديكي‌ تجارتخانه‌ خود در بندرعباس‌ احداث‌ نمودند ميرمهنا حاكم‌ جزيره‌ خارك‌ و بندر ريگ‌ به‌ بهانه‌ عدم‌ پرداخت‌ اجاره‌ بها ، در سال‌ 1765 به‌ هلندي‌ها حمله ‌برد و آنها را از خليج‌ فارس‌ بيرون‌ راند . پس‌ از اين‌ ماجرا انگليس‌ در خليج‌ فارس ‌، شيخ‌ نشين‌هاي‌ متعدد كوچكي‌ را ايجاد نمود تا از اتحاد آنها در مقابل‌ خود جلوگيري‌ كند خليج‌ فارس‌ بعد از جنگ‌ جهاني‌ اول‌ به‌ عنوان‌ مهم‌ترين‌ كانون‌ نفت‌ و منبع‌ مهم‌ رشد صنايع ‌، اهميت ‌اقتصادي‌ و استراتژيكي‌ مهمي‌ يافت ‌.  موقعيت‌ استراتژيكي‌ استان‌ هرمزگان‌ موجبات‌ توجه‌ ويژه‌ به‌ اين‌ منطقه‌ را براي‌ دولت‌ها و كشورهاي‌ خارجي‌ الزامي‌ ساخت . استان‌ هرمزگان‌ در ناحيه‌ گرم‌ و خشك‌ ايران‌ قرار گرفته‌ و آب‌ و هواي‌ نيمه‌ بياباني‌ دارد . هواي‌ نوار ساحلي‌ استان‌ در تابستان‌ها بسيار گرم‌ و مرطوب‌ و در زمستان‌ها بسيار معتدل‌ است ‌. نزولات‌ جوي‌ استان‌ اندك‌ است ‌. رطوبت‌ نسبي‌ در نواحي‌ ساحلي‌ بسيار بالاست‌ .

استان مرکزی

استان مرکزی

استان‌ مركزي با 29530 كيلومتر مربع‌ مساحت ‌، حدود 82/1 درصد از مساحت‌ كل‌ كشور را در برگرفته‌ است ‌. شهرستان‌هاي‌ استان‌ عبارتند از : آشتيان ‌، اراك ‌، تفرش ‌، خمين ‌، دليجان ‌، ساوه ‌، سربند و محلات ‌. شهرستان‌ اراك‌ مركز استان‌ مركزي‌ است ‌. اين‌ استان‌ از شمال‌ به‌ استان‌هاي‌ تهران‌ و قزوين ‌، از غرب‌ به‌ استان‌ همدان ‌، از جنوب‌ به ‌استان‌هاي‌ لرستان‌ و اصفهان‌ و از شرق‌ به‌ استان‌هاي‌ قم‌ و تهران‌ و اصفهان‌ محدود است‌ . استان‌ مركزي‌ در قلمرو شرقي‌ تقاطع‌ دو رشته‌ كوه‌ البرز و زاگرس‌ واقع‌ شده‌ است ‌. ناهمواريهاي‌ اين‌ استان‌ را قسمت‌هايي‌ از كوه‌هاي‌ مركزي‌ و پيشكوه‌هاي‌ داخلي‌ زاگرس‌ تشكيل‌ مي‌دهد . پست‌ترين‌ نقطه‌ استان‌ دشت ‌جنوب‌ ساوه‌ با 1200 متر ارتفاع‌ و بلندترين‌ نقطه‌ آن‌ قلّه‌ شهباز با 2288 متر ارتفاع‌ در رشته‌ كوه‌هاي‌ راسوند مي‌باشد . اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 1228800 نفر جمعيت‌ داشت‌ كه‌ از اين‌ تعداد 1/57 درصد در نقاط ‌شهري‌ و 9/42 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . باستناد منابع‌ تاريخي ‌، استان‌ مركزي در هزاره‌ اول‌ قبل‌ از ميلاد جزو ايالات‌ ماد بزرگ‌ بود كه ‌بتمام‌ قسمت‌ مركزي‌ و غربي‌ ايران‌ را در بر مي‌گرفته‌ و از كانون‌هاي‌ قديم‌ استقرارهاي‌ انساني‌ در فلات‌ ايران‌ به‌ شمار مي‌رود . در زمان‌ سلوكيان‌ اين‌ منطقه ‌، مخصوصاً قسمت‌ شمالي‌ آن‌ (دهستان‌ خورهه‌) مورد توجه‌ حكام‌ يوناني‌ قرار گرفت ‌. در زمان‌ خسرو پرويز - پادشاه‌ ساساني ‌- ايران‌ به‌ چهار بخش‌ به‌ نام‌هاي‌ باختر (شمال‌) ، خورآبان ‌(مشرق‌) ، نيمروز (جنوب‌) و خوربران‌ (مغرب‌) تقسيم‌ مي‌شد . استان‌ مركزي‌ در قلمرو خوربران‌ قرار داشت ‌. در قرون‌ اوليه‌ اسلامي‌ اين‌ منطقه‌ به‌ نام‌ ايالت‌ جبال‌ يا قهستان‌ تغيير نام‌ داد . اين‌ منطقه‌ در قرن‌ دوم‌ هجري‌ قمري ‌همراه‌ با همدان‌ ، ري‌ و اصفهان‌ به‌ نام‌ عراق‌ عجم‌ معروف‌ شد . در آغاز قرن‌ چهارم‌ هجري‌ قمري ‌، خورهه‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از شهرهاي‌ معروف‌ ايالت‌ جبال‌ بود . در اواخر همين‌ قرن‌ تفرش‌ به‌ عنوان‌ كانون‌ درجه‌ اول‌ شهري‌ و محلات ‌، خورهه‌ و خمين‌ به‌ عنوان‌ كانون‌هاي‌ مبادله‌ درجه‌ دوم‌ مطرح‌ بودند . شهرهاي‌ مذكور در دوره‌ صفوي‌ نيز آباد و فعال‌ بودند . در دوره‌ قاجار هسته‌ مركزي‌ اراك‌ فعلي‌ روي‌ به‌ آباداني‌ نهاد . در چند دهه‌ اخير با توسعه‌ راه‌آهن‌ و احداث‌ كارخانجات‌ متعدد ، به‌ مرور چهره‌ اين‌ منطقه‌ عوض‌ شد و بعد از تقسيمات‌ جديد كشوري‌ و ايجاد استان‌ تهران‌ و مركزي‌ ، اين‌ استان‌ به‌ مركزيت‌ اراك‌ به‌ وجود آمد . استان‌ مركزي‌ به‌ لحاظ‌ فرهنگي‌ و مذهبي‌ يكي‌ از كانون‌هاي‌ اصلي‌ تربيت‌ و پرورش‌ انديشمندان ‌، شعرا ، عرفا ، سياستمداران‌ و بزرگان‌ مذهب‌ شيعه‌ است ‌. از مشاهير ادبي‌ و فرهنگي‌ اين‌ سرزمين‌ مي‌توان‌ به‌ فخرالدين‌ عراقي ‌، اديب‌ الممالك‌ فراهاني ‌، ميرزا ابوالقاسم‌ قائم‌ مقام‌ ، عباس‌ اقبال‌ آشتياني‌ ، ميرزا تقي‌ خان‌ اميركبير ، قائم‌ مقام ‌فراهاني‌ ، پرفسور محمود حسابي‌ ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ امام‌ خميني‌ (ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ اراكي ‌(ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ آقا نورالدين‌ حسيني‌ (ره‌) ، ملا احمد نراقي‌ (ره‌) ، ملا مهدي‌ نراقي‌ (ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ حاج‌ آقا محسن‌ عراقي‌ (ره‌) و بسياري‌ از علماي‌ طراز اول ‌، مورخين ‌، سياستمداران ‌، شعرا ، عرفا و انديشمندان‌ اشاره‌ كرد . استان‌ مركزي داراي‌ آب‌ و هواي‌ نيمه‌ بياباني ‌، معتدل‌ كوهستاني‌ و سرد كوهستاني‌ است ‌. اين‌ استان‌ تحت ‌تأثير جريان‌ فشار زياد آسياي‌ مركزي‌ ، برف‌ و سرماي‌ زياد ، جريان‌ فشارهاي‌ اقيانوس‌ هند همراه‌ با طوفان‌هاي ‌گرد و خاك ‌، جريان‌ اقيانوس‌ اطلس‌ و درياي‌ مديترانه‌ همراه‌ با رطوبت‌ و باران‌ قرار دارد . به‌ علت‌ تنوع‌ آب‌ و هوايي‌ ، ميزان‌ رطوبت‌ هوا و باران‌ نيز در شهرستان‌هاي‌ استان‌ متفاوت‌ است ‌. ريزش‌هاي‌ جوي‌ در مناطق‌ كوهستاني ‌، اغلب‌ به‌ صورت‌ برف‌ و در مناطق‌ كم‌ ارتفاع‌ بيشتر به‌ صورت‌ باران‌ ظاهر مي‌شود . شمال‌ استان‌ در ناحيه‌ سربند جزو كم‌ باران‌ترين‌ نواحي‌ و ارتفاعات‌ شازند در جنوب‌ غرب ‌، از پر باران‌ترين‌ مناطق ‌استان‌ بشمار مي‌آيند . استان‌ مركزي‌ از ارديبهشت‌ تا شهريور دماي‌ مناسبي‌ براي‌ سفر و جهانگردي‌ دارد .

استان خراسان جنوبی

استان خراسان جنوبی

استان خراسان جنوبى ، با مساحتى معادل 90000 كيلومتر مربع در شرق ايران قرار دارد . اين استان از شمال به خراسان رضوى ، از شرق به كشور افغانستان ، از جنوب شرقى به استان سيستان و بلوچستان ، از جنوب غربى به استان كرمان و از غرب به استان يزد محدود مي باشد . خراسان جنوبى 4 شهرستان دارد كه عبارتند از : بيرجند ، قاينات ، سربيشه و نهبندان . براساس آخرين آمار (1375) جمعيت اين استان 600000 نفر برآورد شده است . خراسان جنوبى در گذشته بخشى از سرزمين قهستان (معرب كوهستان) بود . قهستان در گذشته به ولايات جنوب خراسان اطلاق مى شد ، كه از شمال شرق تا هرات و از غرب و جنوب تا كوير لوت و سيستان امتداد داشت و مركز آن «قاين» بود . در روايات اساطيرى بناى قهستان را به سام ابن نريمان نسبت داده اند و آن را بخشى از قلمرو فريدون پيشدادى مى دانند . در اين منطقه روستاهايى با نام هاى سلم آباد ، فريدون ، گيو و ... وجود دارند كه مؤيد اين روايات هستند . براساس كتيبه هاى به جا مانده از دوره هخامنشى و به گفته بعضى از مورخان يونانى ، قهستان سكونت گاه قوم ساگارت ، از اقوام آريايى بود . هرودوت مورخ يونانى مى نويسد : آن ها در رديف اقوام شرقى هستند و از سكنه ساتراپ چهاردهم هخامنشيان به شمار مى روند . از اواخر قرن پنجم هجرى قهستان به يكى از مراكز مهم فعاليت فرقه اسماعيليه به رهبرى حسن صباح تبديل شد . زيرا از آنجايى كه اين ناحيه از موقعيت مناسب اقليمى و طبيعى برخوردار نبود و مورد بى توجهى حكومت هاى مركزى بود ، براى فعاليت هاى فرقه اسماعيليه داراى شرايط مساعدى بود . لذا ، بعد از منطقه الموت ، قهستان به مهم ترين مركز فعاليت اسماعيليان تبديل شد ، كه قلمروى در حدود ترشيز (كاشمر) تا نه (نهبندان) را در برمى گرفت . صفويان ، كه به امر تجارت اهميت زيادى مى دادند ، باعث رونق و گسترش تجارت در اين منطقه شدند و همچنين امنيت نسبتاً پايدارى در آن حوالى ايجاد كردند . در آن زمان بيرجند ، كه قصبه اى بيش نبود به عنوان حاكم نشين قاينات برگزيده شد و خاندان اميريه علم كه خود را به حازم بن خزيمه منتسب مى كردند ، در رأس آن قرار گرفتند و بعدها در كليه تحولات صفحات شرقى و جنوب شرقى ايران نقش فعالى را ايفا نمودند . خراسان جنوبى تا 1383، بخشى از استان پهناور خراسان بود ، ولى در اين سال براساس تقسيمات جديد كشورى ، از آن منفك شد و خود مستقلاً به استان مجزايى تبديل گرديد . استان خراسان جنوبى ، ناحيه اى خشك و گرم است ، كه از نظر موقعيت طبيعى به دو منطقه كوهستانى و دشتى تقسيم مى شود . مناطق كوهستانى عمدتاً در شمال و شمال شرقى آن قرار دارند ، و مناطق دشتى و هموار آن در قسمت هاى جنوب ، غرب و جنوب شرقى قرار گرفته اند .  استان خراسان جنوبى جزو ناحيه گرم و خشك محسوب مى شود و بيش تر نواحى آن اقليمى خشك دارد و تنها نواحى كوهستانى آن از آب و هواى معتدل برخوردار است . آب و هواى استان را مى توان به شرح زير تقسيم بندى نمود : آب و هواى نيمه بيابانى معتدل ، كه مناطق شمالى و شمال شرقى استان را در برمى گيرد . آب و هواى گرم و خشك بيابانى ، كه مناطق جنوب و غرب استان را در برمى گيرد . بيش ترين درجه حرارت استان در تابستان ها 40 درجه سانتى گراد بالاى صفر و كم ترين آن در زمستان ها 10 درجه زير صفر است . متوسط بارندگى استان نيز در حدود 200 ميليمتر در سال است .

استان خوزستان

استان خوزستان

استان‌ خوزستان‌ با مساحتي‌ بالغ‌ بر 64664 كيلومتر مربع‌ در جنوب‌ غربي‌ ايران‌ واقع‌ شده‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ كشوري‌ در سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ خوزستان‌ عبارتند از : آبادان ‌، انديمشك ‌، اهواز ، ايذه‌ ، باغملك‌ ، بندر ماهشهر ، بهبهان ‌، خرمشهر ، دزفول ‌، دشت‌ آزادگان ‌، رامهرمز ، شادگان‌ ، شوش‌ ، شوشتر و مسجد سليمان ‌. استان‌ خوزستان‌ از نظر ناهمواري‌ها به‌ دو قسمت‌ جلگه‌اي‌ و كوهستاني‌ تقسيم‌ مي‌شود . ناحيه‌ جلگه‌اي ‌خوزستان‌ در قسمت‌ جنوب‌ و غرب‌ استان‌ از آبرفتهاي‌ رودهاي‌ كارون ‌، كرخه‌ و جراحي‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. ناحيه ‌كوهستاني‌ خوزستان‌ در قسمت‌ شمال‌ و شرق‌ استان‌ واقع‌ شده‌ و جزء بخش‌ جنوبي‌ رشته‌ كوه‌ زاگرس‌ مي‌باشد . استان‌ خوزستان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 3746700 نفر جمعيّت‌ داشت‌ كه‌ از اين‌ تعداد 52/62 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 51/36 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . استان‌ خوزستان‌ يكي‌ از كهن‌ترين‌ كانون‌هاي‌ تمدن‌ بشري‌ است ‌كه‌ قدمت‌ آن‌ در شوش‌ به‌ 6000 سال‌ پيش‌ مي‌رسد .  در هزاره‌ چهارم‌ قبل‌ از ميلاد دولت‌ مقتدر عيلام‌ در شوش‌ پايه‌ گذاري‌ شد و در هزاره‌ اوّل ‌پيش‌ از ميلاد ، توسط‌ آشوريان‌ منقرض‌ گرديد در سال‌ 640 ق‌.م‌ شوش‌ به‌ دست‌ آشوري‌ها تسخير و به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ شد . قسمت‌ شمالي‌ يعني‌ "انزان‌" به‌ دست‌ پارس‌ها افتاد كه‌ از مدّت‌ها پيش‌ در اين‌ ناحيه‌ مسكن‌ گزيده‌ بودند و قسمت‌ جنوبي‌ آن‌ به‌ تصرف‌ آشور درآمد . در سال‌ 538 ق‌.م‌ كوروش‌ هخامنشي‌ به‌ بابل‌ لشكر كشيد و سرزمين‌ عيلام‌ را تصرف‌ كرد و شهر شوش‌ را به‌ عنوان‌ يكي‌ از پايتخت‌هاي‌ هخامنشي‌ برگزيد . داريوش‌ در سال‌ 521 ق‌.م‌ شوش‌ را مورد توجه‌ قرار داد و در آن‌ كاخ‌ باشكوهي‌ به‌ نام‌ "هديش‌" احداث‌ كرد . با حمله‌ اسكندر دوران‌ اوج‌ و شكوه‌ سلطنت‌ خيره‌ كننده‌ هخامنشيان‌ به ‌پايان‌ رسيد . پس‌ از اسكندر دولت‌ سلوكي‌ به‌ قدرت‌ رسيد . در سال‌ 187 قبل‌ از ميلاد در اثر ضعف‌ دولت‌ سلوكي ‌، پارس‌ و خوزستان‌ متحد شد و از دولت‌ سلوكي‌ جدا شدند مهرداد اوّل‌ اشكاني‌ (164 - 140 ق‌.م‌) شاه‌ سلوكي‌ را در جنگي‌ شكست‌ داد و شخصي‌ از خاندان‌ اشكاني‌ را به‌ حكومت‌ خوزستان‌ منصوب‌ كرد .  با قدرت‌ گرفتن ‌ساسانيان‌ اين‌ ناحيه‌ به‌ صورت‌ خيره‌ كننده‌اي‌ رو به‌ عمران‌ و آبادي‌ گذاشت ‌. حكومت‌ ساساني‌ بناهاي‌ زيادي‌ در اهواز ، شوشتر و شمال‌ انديمشك‌ ايجاد كرد . پس‌ از شكست‌ ايران‌ بدست‌ عرب‌هاي‌ مسلمان‌ حكومت‌ خوزستان ‌به‌ دست‌ خلفاي‌ اموي‌ و عباسيان‌ افتاد . در اواسط‌ سده‌ سوم‌ ه.ق‌ دولت‌ عباسيان‌ رو به‌ انحطاط‌ گذاشت ‌. يعقوب ‌ليث‌ از سيستان‌ علم‌ استقلال‌ برافراشت‌ و سرانجام‌ در شوش‌ و شوشتر استقرار يافت ‌. در سال‌ 326 ه.ق‌ معزالدوله‌ ديلمي‌ كرمان‌ و خوزستان‌ را تصرف‌ كرد . از سال‌ 443 ه.ق‌ تا سال‌ 845 ه.ق‌ به‌ ترتيب ‌خوارزمشاهيان ‌، خاندان‌ شلمه‌ افشار ، اتابكان‌ فارس ‌، آل‌ مظفر ، آل‌ جلاير ، تيموريان‌ بر تمام‌ يا قسمتي‌ از خوزستان‌ حكومت‌ كردند در سال‌ 845 ه.ق‌ جنبش‌ مذهبي‌ مشعشعيان‌ در اين‌ نواحي‌ شكل‌ گرفت ‌. پادشاهان ‌صفوي‌ چندين‌ بار براي‌ سركوب‌ مشعشعيان‌ و افشار لشكر كشيدند . نادرشاه‌ افشار در سال‌ 1142 ه.ق‌ روانه ‌خوزستان‌ شد .  پس‌ از درگذشت‌ كريم‌خان‌ زند خوزستان‌ دچار هرج‌ و مرج‌ شد . در زمان‌ فتحعلي‌ شاه‌ قاجار خوزستان‌ به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ شد پس‌ از جنگ‌ ايران‌ و انگليس‌ در سال‌ 1273 ه.ق‌ تا چهل‌ سال‌ خوزستان‌ آرام‌ بود . در اين‌ زمان‌ عشاير عرب ‌به‌ چند بخش‌ تقسيم‌ شده‌ و هر بخش‌ شيخي‌ جداگانه‌ داشت ‌. طي‌ 80 سال‌ گذشته‌ استان‌ خوزستان‌ - غير از دوران‌ جنگ‌ تحميلي‌ عراق‌ بر ايران‌ - همواره‌ توسعه‌ يافته‌ و امروزه‌ يكي‌ از نواحي‌ استراتژيك‌ ايران‌ به‌ حساب ‌مي‌آيد . استان‌ خوزستان‌ در مناطق‌ كوهستاني‌ و مرتفع‌ تابستان‌هاي‌ معتدل‌ و زمستان‌هاي‌ سرد و در نواحي‌ كوهپايه‌اي‌ آب‌ و هواي‌ نيمه‌ بياباني‌ دارد . در نواحي‌ پست‌ و جلگه‌اي‌ به‌ طرف‌ جنوب‌ و جنوب‌ شرقي ‌خصوصيات‌ آب‌ و هوا از نيمه‌ بياباني‌ به‌ بياباني‌ كناره‌اي‌ تبديل‌ مي‌شود . زمستان‌هاي‌ اين‌ ناحيه ‌، كوتاه‌ و معتدل‌ و تابستان‌هاي‌ آن‌ طولاني‌ و گرم‌ است‌ . خوزستان‌ تحت‌ تأثير سه‌ نوع‌ باد قرار دارد : اوّل ‌، جريان‌ سرد نواحي‌ كوهستاني‌ كه‌ در زمستان‌ به‌ طرف‌ خليج‌فارس‌ مي‌وزد و هواي‌ سردي‌ را همراه‌ مي‌آورد . دوّم ‌، بادهاي‌ ساحلي‌ كه‌ گاهگاهي‌ در تابستان‌ از طرف‌ خليج‌ فارس‌ همراه‌ با رطوبت‌ زياد و گرما به‌ سوي‌ جلگه‌ها مي‌وزد و به‌ باد شرجي‌ معروف‌ است ‌. سوم ‌، بادي‌ است‌ كه‌ از طرف ‌عربستان‌ به‌ نام‌ "سموم‌" مي‌وزد و هميشه‌ مقداري‌ غبار خاك‌ و شن‌ همراه‌ دارد و هنگام‌ عبور از روي‌ خليج‌ فارس‌ رطوبت‌ زيادي‌ را در خود ذخيره‌ مي‌كند .

استان گیلان

استان گیلان

قبل از مهاجرت اقوام آریائی به ایران صفحات شمالی ایران ، یعنی نواحی جنوب دریای مازندران ، مسکن اقوامی مانند کادوسیان ، آماردها کاسپیان و تپوریها و ... بود . قدیمی ترین سندی که از قوم کاسی ها یاد می کند مربوط به سده 24 قبل از میلاد و متعلق به (پوزوراین شوشیناک) است هرودوت مورخ یونانی این قسمت را حاکم نشین پانزدهم بر شمرده که ساس ها و کاسپی های ساکن آن دویست تالان خراج به داریوش می پرداختند . استرابن که در 40 ق . م تا 40 میلادی می زیست اقوام گلامی ، کادوس ، ماردی و بعضی قبائل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه البرز دانسته اند . در گذر زمان اعراب کادوسیان را طیلسان خواندند . بعدها این نام نیز تغیر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشیان می نامند . (پلوتارک) مورخ یونانی درباره جنگ کادوسیان با اردشیر ساسانی در 384 میلادی سخن گفته است . پیرنیا با توجه به نوشته های کتزیاس درباره کادوس ها می گوید مادها ابتدا گیلان و حوالی آن را در اختیار داشتند ولی در اواخر دوره مادها به سبب پاره ای اختلافات آن را از دست دادند چنانکه در اواخر عصر هخامنشی نیز کادوسی ها به صورت نیمه مستقل می زیستند نزاع میان مادها و کادوسیان از وقایع مهم اواخر حکومت مادها است . موقعيت جغرافيايي استان‌ گيلان‌ با پهنه‌اي‌ به‌ مساحت‌ 14711 كيلومتر مربع‌ در ميان‌ رشته‌ كوه‌هاي‌ البرز و تالش‌ در ساحل‌ درياي‌ خزر و شمال‌ ايران‌ قرار گرفته‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ عبارتند از : آستارا ، آستانه‌ اشرفيه ‌، بندر انزلي ‌، رشت‌ ، رودبار ، رودسر ، شفت‌ ، صومعه‌ سرا ، طالش ‌، فومن ‌، لاهيجان‌ و لنگرود . شهر رشت‌ مركز استان‌ گيلان‌ است‌ . استان‌ گيلان‌ با استان‌هاي ‌اردبيل‌ در غرب‌ ، مازندران‌ در شرق ‌، زنجان‌ در جنوب‌ و كشور تازه‌ استقلال‌ يافته‌ آذربايجان‌ و درياي‌ خزر در شمال‌ هم‌ مرز و همسايه‌ است ‌. جمعیت استان اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 2241896 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ 83/۴۶ درصد آن‌ در نقاط‌ شهري‌ و 15/53 درصد بقيه‌ در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . ناهمواري‌هاي‌ استان‌ از غرب‌ به‌ شرق‌ شامل ‌: طالش‌ ، ماسوله‌ و پشته‌ كوه‌ و رشته‌ كوه‌ البرز است‌ كه‌ از سه‌ بخش‌ غربي‌ ، مركزي‌ و شرقي‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. البرز غربي ‌مانند حصاري‌ استان‌ گيلان‌ را در بر گرفته‌ است‌ و بلندترين‌ قله‌ آن‌ در گيلان‌ فك‌ يا دلفك‌ (آشيانه‌ عقاب‌) نام‌ دارد . جلگه‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ در ميان‌ دريا و كوهستان‌ تا ارتفاع‌ يكصد متري‌ سطح‌ دريا گسترش‌ يافته‌اند كه‌ به‌ سه ‌قسمت‌ عمده‌ تالش ‌، گيلان‌ غرب‌ و گيلان‌ شرق‌ تقسيم‌ مي‌شوند . تاريخ‌ گيلان تا شش‌ قرن‌ پيش‌ از ميلاد ، يعني‌ تا زماني‌ كه‌ تاريخ‌ نگاران‌ يونان ‌، گوشه‌هايي‌ از تاريخ‌ ايران‌ را روشن‌ كرده‌اند ، تاريك‌ و مبهم‌ است‌ و تنها با تكيه‌ بر پاره‌اي‌ كاوش‌هاي‌ باستان‌ شناختي‌ مي‌توان ‌گوشه‌هايي‌ از آن‌ را روشن‌ كرد .آثار به‌ دست‌ آمده‌ از سرزمين‌هاي‌ سواحل‌ جنوب‌ درياي‌ خزر به‌ دوره ‌پيش‌ از آخرين‌ يخ‌بندان‌ (بين‌ 50 تا 150 هزار سال‌ پيش‌) تعلّق‌ دارند . پيشينه‌ تمدن‌ گيلان‌ به‌ چند هزار سال‌ پيش‌ از ميلاد مسيح‌ مي‌رسد . در آن‌ دوره‌ «كاسي‌»ها براي‌ دستيابي‌ به‌ زمين‌هاي‌ بهتر به‌ نواحي‌ ديگر مهاجرت‌ كردند . در همين‌ زمان‌ ، گروهي‌ از قوم‌هاي‌ مهاجر از‌ جمله‌ آريايي‌ها به‌ علّت‌ تغيير آب‌ و هوا و افزايش‌ سرماي‌ قطبي‌ به‌ اين‌ منطقه‌ كوچ‌ كردند و از آميزش‌ مهاجران‌ و ساكنان‌ بومي‌ منطقه ‌، چندين‌ قوم‌ جديد تشكيل‌ شد كه‌ در اين‌ ميان‌ دو قوم‌ «گيل‌» و «ديلم‌» اكثريت‌ داشته‌اند . در سده‌ ششم‌ پيش‌ از ميلاد ، گيلانيان‌ با كوروش‌ هخامنشي‌ متفق‌ شدند و دولت‌ ماد را سرنگون‌ كردند . زمانيكه‌ سلسله‌ هخامنشي‌ سرنگون‌ شد ، كشور به‌ تصرف‌ اسكندر و سپس‌ سلوكي‌ها در آمد . در زمان‌ سلوكيان‌ ، فرمانروايان‌ محلي‌ گيلان ‌، با استقلال‌ كامل‌ حكومت‌ مي‌كردند . در زمان‌ ساسانيان‌ ، گيلان‌ تا اندازه‌اي‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در زمان‌ خلفاي‌ عباسي ‌، علويان‌ در كوهستان‌هاي‌ ديلم‌ زندگي‌ مي‌كردند و مي‌كوشيدند دست‌ خلفاي‌ عباسي‌ را از ديگر نقاط‌ ايران‌ كوتاه‌ كنند . چنين‌ بود كه‌ بناي‌ اتحاد ديلميان‌ و علويان‌ پي‌ريزي‌ شد . در حدود سال‌ 290 هجري‌ قمري ‌، مردم‌ گيلان‌ و ديلم‌ به‌ مذهب‌ شيعه‌ روي ‌آوردند . از همين‌ دوره‌ در تاريخ‌ ايران‌ سلسله‌هايي‌ با منشاء گيلاني‌ و ديلمي‌ پديد آمدند . يكي‌ از مهمترين‌ اين ‌سلسله‌ها «آل‌ بويه‌» بود . در قرن‌ هشتم‌ هجري‌ «اولجايتو» مغول‌ موفق‌ شد به‌ طور موقت‌ بر اين‌ سرزمين‌ پيروز شود . گيلانيان‌ در روي‌ كار آمدن‌ خاندان‌ صفوي‌ نقش‌ مهمي‌ ايفا كردند ولي‌ در زمان‌ سلطنت‌ شاه ‌عباس‌ اوّل ‌، گيلان‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در سال‌ 1071 هجري‌ قمري‌ شماري‌ از قزاقان‌ روس‌ به‌ قصد غارت‌ به‌ گيلان‌ هجوم ‌برده‌ و دست‌ به‌ چپاول‌ زدند . نادر شاه‌ به‌ علّت‌ علاقه‌ زياد به‌ افزايش‌ قدرت‌ نيروي‌ دريايي ‌، گيلان‌ را مورد توجه‌ جدي‌ قرار داد . گيلك‌ها در پيروزي‌ انقلاب‌ مشروطه‌ نيز سهي‌ عمده‌ داشتند و آنان‌ در سال‌ 1287 ه.ق‌ پس‌ از دو روز پيكار عليه‌ قزاقان‌ محّمد عليشاه ‌، تهران‌ را فتح‌ كردند . نقش‌ مردم‌ گيلان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ و جنبش‌ ميرزا كوچك‌ خان‌جنگلي‌ از نمونه‌هاي‌ درخشان‌ تاريخ‌ اين‌ خطه‌ است ‌. استان‌ گيلان‌ از نظر فرهنگي‌ نيز يكي‌ از مناطق‌ ويژه‌ ايران‌ است‌ كه‌ مجموعه‌اي‌ از سنن‌ ديرين‌ و باستاني‌ را پديد آورده‌ است‌ . زبان‌ مردم‌ گيلان‌ نيز تحت‌ تأثير تنوع‌ قومي ‌، گويش‌هاي‌ گوناگون‌ دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ آن‌ها گيلكي‌ ، تالشي‌ و ديلمي‌ است ‌. درباره نژاد اقوام ساکن گیلان قبل از ورود آریائی ها نظریه های مختلفی وجود دارد . اغلب پژوهشگران از جمله (هنری فیلد) بر آنند که سومری ها مظاهر تمدن خود را از ناحیه جنوب شرقی دریای مازندران که در آنجا گنجینه ای از اشکال و سفال سومری کشف شده با خود به جلگه بین النهرین آورده اند . در پهلوان نامه گیل گمش از قول پروفسور آمده است : این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان با آریائی های کوهپایه نشین کوهستان های خاوری همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفت های زندگی بخش بین النهرین می کند زبان گویش گیلکی وابسته به زبانهای آریائی است که قرنها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است . گویش گیلکی خود به دو شاخه کلی گیلکی رشتی و لاهیجانی تقسیم می شود . شاید بتوان رودخانه سفید رود را مرز مشخص کننده محدوده های این دو گویش محسوب کرد . مردم گیلان در آغاز به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و در زمان ساسانیان بیشتر مردم گیلان زرتشتی شدند . در روزگار قباد گروهی از گیلانیان به این ایین گرویدند . جنگهای خونینی بین دیلمیان و اعراب باعث شد تا مردم گیلان کم کم با اعتقادات اعراب آشنا شوند و به دین اسلام بگروند . اقليم‌ سرزمين‌ گيلان به‌ آب‌ و هواي‌ معتدل‌ خزري‌ معروف‌ است‌ . كوهستان‌ تالش‌ با جهت‌ شمالي ‌، جنوبي‌ و كوهستان‌ البرز با امتداد غربي‌ - شرقي‌ ، مانند سدي‌ از عبور بخار آب‌ درياي‌ خزر‌ و بادهاي ‌مرطوب‌ شمال‌ غربي‌ به‌ داخل‌ ايران‌ جلوگيري‌ مي‌كند و به‌ علّت‌ ارتفاع‌ زياد موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ در استان ‌گيلان‌ مي‌شود . تبخير گسترده‌ درياي‌ مازندران‌ ضمن‌ افزايش‌ رطوبت‌ هوا در تابستان‌ و كاهش‌ آن‌ در زمستان ‌، مي‌انجامد . از اين‌ رو ، يخ‌ بندان‌ زمستاني‌ در نواحي‌ كناره‌اي‌ دريا بسيار كم‌ گزارش‌ شده‌ است ‌. ميزان‌ بارندگي‌ در استان‌ گيلان‌ به‌ بادهاي‌ مرطوبي‌ بستگي‌ دارد كه‌ در زمستان‌ از شمال‌ غرب‌ در بهار از شرق‌ و در تابستان‌ و پاييز از غرب‌ مي‌وزند . اين‌ بادها ، هواي‌ مرطوب‌ دريا را به‌ سوي‌ جلگه‌ گيلان‌ مي‌رانند و موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ و طولاني‌ مي‌شوند . در سال‌ 1375 ، ميزان‌ بارندگي‌ در رشت‌ ۴/1015 ميليمتر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ سالانه‌ آن ‌20 روز و روزهاي‌ باراني‌ آن‌ 156 روز گزارش‌ شده‌ است ‌. متوسط‌ حداقل‌ دماي‌ رشت‌ 3/۶ درجه‌ سانتي‌گراد و متوسط‌ حداكثر دماي‌ آن‌ 9/20 درجه‌ ثبت‌ شده‌ است ‌.

گالری کشورها

Tour Boat Driving Past Wawel CastleRoman Amphitheatre Ruins at DouggaGymnasium of SardisSculptures at Hahoe VillageCastle in MoritzburgVineyards in Beaujolais Region
برای اطلاع از آخرین تورها کلیک کنید
item آب و هوا
item نرخ ارز
item ساعت کشور ها
item تبدیل تاریخ