عضویت در خبرنامه

سیستم پکیج همکاران

تبدیل تاریخ

هتل ها

معرفی ایران

استان اصفهان

استان اصفهان

استان همدان

استان همدان

استان گیلان

استان گیلان

استان زنجان

استان زنجان

استان شیراز

استان شیراز

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان

استان اصفهان

استان اصفهان

استان همدان

استان همدان

استان همدان یکی از استان‌های ایران است . مرکز این استان ، شهر باستانی و کهن همدان است که هرودوت بنای آن را در سدهٔ هشتم پیش از میلاد در دوران مادها به‌دست دیاکو ذکر کرده ‌است . مادها این شهر را هگمتانه نامیدند و همدان صورت جدید هگمتانه ‌است . استان همدان از لحاظ جمعیت ، چهاردهمین و از لحاظ مساحت ، بیست و سومین استان کشور محسوب می‌گردد . جمعیت آن بر پایه سرشماری سال 1390 بالغ بر ١٧۵٨٢۶٨ نفر بوده است . بزرگترین شهرهای این استان عبارتند از : همدان ، نهاوند ، ملایر . استان همدان با 19٬493 کیلومتر مربع وسعت ، از سمت شمال به استان‌های زنجان و قزوین ، از سمت جنوب به استان لرستان ، از سمت شرق به استان مرکزی و از سمت غرب به استان‌های کردستان و کرمانشاه محدود شده ‌است . این استان بین مدارهای 33 درجه و 59 دقیقه تا 35 درجه و 48 دقیقهٔ عرض شمالی از خط استوا و 47 درجه و 34 دقیقه تا 49 درجه و 36 دقیقهٔ طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته و شامل 9 شهرستان ، 25 بخش ، 27 شهر ، 73 دهستان و 1120 روستا است .مرکز استان همدان شهر همدان است و دارای شهرستانهای زیر می باشد : اسدآباد ، بهار ، تویسرکان ، رزن ، فامنین ، کبودرآهنگ ، ملایر ، نهاوند ، همدان . استان همدان در سال 1352 از استان کرمانشاه جدا و به استان تبدیل شد . زبان اکثریت مردم استان همدان فارسی است و زبان مرکز استان و زبان مرتبط استان نیز فارسی میباشد . اما بعلت همجواری با استان های لرستان ، کردستان و زنجان دارای گویشورانی از زبان های لری ، کردی و ترکی نیز می باشد . در استان همدان زبان‌ها و گویش‌های گوناگونی رایج است که فارسی ، ترکی ، لری و لکی و کردی از مهم‌ترین آن‌ها به ‌شمار می‌روند . فارسی‌ زبانان بیشتر ساکنان مرکز استان (شهر همدان) را تشکیل می‌دهند و از قدیمی‌ترین مردم این منطقه محسوب می‌شوند که از دوران مادها در این سرزمین اسکان یافته‌اند . در شمال ، غرب و شرق استان (562 روستا) به زبان ترکی ، در مرکز استان (شهر همدان) بیشتر به زبان فارسی ، در جنوب استان (2۵۵ روستا) به زبان‌های لری و لکی و در غرب و شمال غرب استان (159 روستا) به زبان کردی تلکم می‌شود .بر پایه نظرسنجی که در سال 1389 به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور تهیه شد که نمونه‌های این پزوهش در کل کشور از میان ساکنان 288 شهر و حدود 1400 روستای سراسر کشور انتخاب گردیدند ، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان همدان به قرار زیر بود : 24٫3 فارس (23٫۴% مرد، 2۵٫۴% زن) ، 58٫9 ترک (۶1٫2% مرد، ۵۶٫۶% زن) ، 10٫3 کرد (10٫1% مرد، 10٫۶% زن) ، ۰٫3 عرب (۰٫۵% زن) ، ۰٫۳ بلوچ (۰٫۵% زن) ، ۵٫۴ لُر (۴٫8% مرد، ۵٫8% زن) ، ۰٫3 سایر و ۰٫3 بدون ‌جواب بودند .

استان گیلان

استان گیلان

قبل از مهاجرت اقوام آریائی به ایران صفحات شمالی ایران ، یعنی نواحی جنوب دریای مازندران ، مسکن اقوامی مانند کادوسیان ، آماردها کاسپیان و تپوریها و ... بود . قدیمی ترین سندی که از قوم کاسی ها یاد می کند مربوط به سده 24 قبل از میلاد و متعلق به (پوزوراین شوشیناک) است هرودوت مورخ یونانی این قسمت را حاکم نشین پانزدهم بر شمرده که ساس ها و کاسپی های ساکن آن دویست تالان خراج به داریوش می پرداختند . استرابن که در 40 ق . م تا 40 میلادی می زیست اقوام گلامی ، کادوس ، ماردی و بعضی قبائل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه البرز دانسته اند . در گذر زمان اعراب کادوسیان را طیلسان خواندند . بعدها این نام نیز تغیر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشیان می نامند . (پلوتارک) مورخ یونانی درباره جنگ کادوسیان با اردشیر ساسانی در 384 میلادی سخن گفته است . پیرنیا با توجه به نوشته های کتزیاس درباره کادوس ها می گوید مادها ابتدا گیلان و حوالی آن را در اختیار داشتند ولی در اواخر دوره مادها به سبب پاره ای اختلافات آن را از دست دادند چنانکه در اواخر عصر هخامنشی نیز کادوسی ها به صورت نیمه مستقل می زیستند نزاع میان مادها و کادوسیان از وقایع مهم اواخر حکومت مادها است . موقعيت جغرافيايي استان‌ گيلان‌ با پهنه‌اي‌ به‌ مساحت‌ 14711 كيلومتر مربع‌ در ميان‌ رشته‌ كوه‌هاي‌ البرز و تالش‌ در ساحل‌ درياي‌ خزر و شمال‌ ايران‌ قرار گرفته‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ عبارتند از : آستارا ، آستانه‌ اشرفيه ‌، بندر انزلي ‌، رشت‌ ، رودبار ، رودسر ، شفت‌ ، صومعه‌ سرا ، طالش ‌، فومن ‌، لاهيجان‌ و لنگرود . شهر رشت‌ مركز استان‌ گيلان‌ است‌ . استان‌ گيلان‌ با استان‌هاي ‌اردبيل‌ در غرب‌ ، مازندران‌ در شرق ‌، زنجان‌ در جنوب‌ و كشور تازه‌ استقلال‌ يافته‌ آذربايجان‌ و درياي‌ خزر در شمال‌ هم‌ مرز و همسايه‌ است ‌. جمعیت استان اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 2241896 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ 83/۴۶ درصد آن‌ در نقاط‌ شهري‌ و 15/53 درصد بقيه‌ در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . ناهمواري‌هاي‌ استان‌ از غرب‌ به‌ شرق‌ شامل ‌: طالش‌ ، ماسوله‌ و پشته‌ كوه‌ و رشته‌ كوه‌ البرز است‌ كه‌ از سه‌ بخش‌ غربي‌ ، مركزي‌ و شرقي‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. البرز غربي ‌مانند حصاري‌ استان‌ گيلان‌ را در بر گرفته‌ است‌ و بلندترين‌ قله‌ آن‌ در گيلان‌ فك‌ يا دلفك‌ (آشيانه‌ عقاب‌) نام‌ دارد . جلگه‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ در ميان‌ دريا و كوهستان‌ تا ارتفاع‌ يكصد متري‌ سطح‌ دريا گسترش‌ يافته‌اند كه‌ به‌ سه ‌قسمت‌ عمده‌ تالش ‌، گيلان‌ غرب‌ و گيلان‌ شرق‌ تقسيم‌ مي‌شوند . تاريخ‌ گيلان تا شش‌ قرن‌ پيش‌ از ميلاد ، يعني‌ تا زماني‌ كه‌ تاريخ‌ نگاران‌ يونان ‌، گوشه‌هايي‌ از تاريخ‌ ايران‌ را روشن‌ كرده‌اند ، تاريك‌ و مبهم‌ است‌ و تنها با تكيه‌ بر پاره‌اي‌ كاوش‌هاي‌ باستان‌ شناختي‌ مي‌توان ‌گوشه‌هايي‌ از آن‌ را روشن‌ كرد .آثار به‌ دست‌ آمده‌ از سرزمين‌هاي‌ سواحل‌ جنوب‌ درياي‌ خزر به‌ دوره ‌پيش‌ از آخرين‌ يخ‌بندان‌ (بين‌ 50 تا 150 هزار سال‌ پيش‌) تعلّق‌ دارند . پيشينه‌ تمدن‌ گيلان‌ به‌ چند هزار سال‌ پيش‌ از ميلاد مسيح‌ مي‌رسد . در آن‌ دوره‌ «كاسي‌»ها براي‌ دستيابي‌ به‌ زمين‌هاي‌ بهتر به‌ نواحي‌ ديگر مهاجرت‌ كردند . در همين‌ زمان‌ ، گروهي‌ از قوم‌هاي‌ مهاجر از‌ جمله‌ آريايي‌ها به‌ علّت‌ تغيير آب‌ و هوا و افزايش‌ سرماي‌ قطبي‌ به‌ اين‌ منطقه‌ كوچ‌ كردند و از آميزش‌ مهاجران‌ و ساكنان‌ بومي‌ منطقه ‌، چندين‌ قوم‌ جديد تشكيل‌ شد كه‌ در اين‌ ميان‌ دو قوم‌ «گيل‌» و «ديلم‌» اكثريت‌ داشته‌اند . در سده‌ ششم‌ پيش‌ از ميلاد ، گيلانيان‌ با كوروش‌ هخامنشي‌ متفق‌ شدند و دولت‌ ماد را سرنگون‌ كردند . زمانيكه‌ سلسله‌ هخامنشي‌ سرنگون‌ شد ، كشور به‌ تصرف‌ اسكندر و سپس‌ سلوكي‌ها در آمد . در زمان‌ سلوكيان‌ ، فرمانروايان‌ محلي‌ گيلان ‌، با استقلال‌ كامل‌ حكومت‌ مي‌كردند . در زمان‌ ساسانيان‌ ، گيلان‌ تا اندازه‌اي‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در زمان‌ خلفاي‌ عباسي ‌، علويان‌ در كوهستان‌هاي‌ ديلم‌ زندگي‌ مي‌كردند و مي‌كوشيدند دست‌ خلفاي‌ عباسي‌ را از ديگر نقاط‌ ايران‌ كوتاه‌ كنند . چنين‌ بود كه‌ بناي‌ اتحاد ديلميان‌ و علويان‌ پي‌ريزي‌ شد . در حدود سال‌ 290 هجري‌ قمري ‌، مردم‌ گيلان‌ و ديلم‌ به‌ مذهب‌ شيعه‌ روي ‌آوردند . از همين‌ دوره‌ در تاريخ‌ ايران‌ سلسله‌هايي‌ با منشاء گيلاني‌ و ديلمي‌ پديد آمدند . يكي‌ از مهمترين‌ اين ‌سلسله‌ها «آل‌ بويه‌» بود . در قرن‌ هشتم‌ هجري‌ «اولجايتو» مغول‌ موفق‌ شد به‌ طور موقت‌ بر اين‌ سرزمين‌ پيروز شود . گيلانيان‌ در روي‌ كار آمدن‌ خاندان‌ صفوي‌ نقش‌ مهمي‌ ايفا كردند ولي‌ در زمان‌ سلطنت‌ شاه ‌عباس‌ اوّل ‌، گيلان‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در سال‌ 1071 هجري‌ قمري‌ شماري‌ از قزاقان‌ روس‌ به‌ قصد غارت‌ به‌ گيلان‌ هجوم ‌برده‌ و دست‌ به‌ چپاول‌ زدند . نادر شاه‌ به‌ علّت‌ علاقه‌ زياد به‌ افزايش‌ قدرت‌ نيروي‌ دريايي ‌، گيلان‌ را مورد توجه‌ جدي‌ قرار داد . گيلك‌ها در پيروزي‌ انقلاب‌ مشروطه‌ نيز سهي‌ عمده‌ داشتند و آنان‌ در سال‌ 1287 ه.ق‌ پس‌ از دو روز پيكار عليه‌ قزاقان‌ محّمد عليشاه ‌، تهران‌ را فتح‌ كردند . نقش‌ مردم‌ گيلان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ و جنبش‌ ميرزا كوچك‌ خان‌جنگلي‌ از نمونه‌هاي‌ درخشان‌ تاريخ‌ اين‌ خطه‌ است ‌. استان‌ گيلان‌ از نظر فرهنگي‌ نيز يكي‌ از مناطق‌ ويژه‌ ايران‌ است‌ كه‌ مجموعه‌اي‌ از سنن‌ ديرين‌ و باستاني‌ را پديد آورده‌ است‌ . زبان‌ مردم‌ گيلان‌ نيز تحت‌ تأثير تنوع‌ قومي ‌، گويش‌هاي‌ گوناگون‌ دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ آن‌ها گيلكي‌ ، تالشي‌ و ديلمي‌ است ‌. درباره نژاد اقوام ساکن گیلان قبل از ورود آریائی ها نظریه های مختلفی وجود دارد . اغلب پژوهشگران از جمله (هنری فیلد) بر آنند که سومری ها مظاهر تمدن خود را از ناحیه جنوب شرقی دریای مازندران که در آنجا گنجینه ای از اشکال و سفال سومری کشف شده با خود به جلگه بین النهرین آورده اند . در پهلوان نامه گیل گمش از قول پروفسور آمده است : این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان با آریائی های کوهپایه نشین کوهستان های خاوری همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفت های زندگی بخش بین النهرین می کند زبان گویش گیلکی وابسته به زبانهای آریائی است که قرنها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است . گویش گیلکی خود به دو شاخه کلی گیلکی رشتی و لاهیجانی تقسیم می شود . شاید بتوان رودخانه سفید رود را مرز مشخص کننده محدوده های این دو گویش محسوب کرد . مردم گیلان در آغاز به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و در زمان ساسانیان بیشتر مردم گیلان زرتشتی شدند . در روزگار قباد گروهی از گیلانیان به این ایین گرویدند . جنگهای خونینی بین دیلمیان و اعراب باعث شد تا مردم گیلان کم کم با اعتقادات اعراب آشنا شوند و به دین اسلام بگروند . اقليم‌ سرزمين‌ گيلان به‌ آب‌ و هواي‌ معتدل‌ خزري‌ معروف‌ است‌ . كوهستان‌ تالش‌ با جهت‌ شمالي ‌، جنوبي‌ و كوهستان‌ البرز با امتداد غربي‌ - شرقي‌ ، مانند سدي‌ از عبور بخار آب‌ درياي‌ خزر‌ و بادهاي ‌مرطوب‌ شمال‌ غربي‌ به‌ داخل‌ ايران‌ جلوگيري‌ مي‌كند و به‌ علّت‌ ارتفاع‌ زياد موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ در استان ‌گيلان‌ مي‌شود . تبخير گسترده‌ درياي‌ مازندران‌ ضمن‌ افزايش‌ رطوبت‌ هوا در تابستان‌ و كاهش‌ آن‌ در زمستان ‌، مي‌انجامد . از اين‌ رو ، يخ‌ بندان‌ زمستاني‌ در نواحي‌ كناره‌اي‌ دريا بسيار كم‌ گزارش‌ شده‌ است ‌. ميزان‌ بارندگي‌ در استان‌ گيلان‌ به‌ بادهاي‌ مرطوبي‌ بستگي‌ دارد كه‌ در زمستان‌ از شمال‌ غرب‌ در بهار از شرق‌ و در تابستان‌ و پاييز از غرب‌ مي‌وزند . اين‌ بادها ، هواي‌ مرطوب‌ دريا را به‌ سوي‌ جلگه‌ گيلان‌ مي‌رانند و موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ و طولاني‌ مي‌شوند . در سال‌ 1375 ، ميزان‌ بارندگي‌ در رشت‌ ۴/1015 ميليمتر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ سالانه‌ آن ‌20 روز و روزهاي‌ باراني‌ آن‌ 156 روز گزارش‌ شده‌ است ‌. متوسط‌ حداقل‌ دماي‌ رشت‌ 3/۶ درجه‌ سانتي‌گراد و متوسط‌ حداكثر دماي‌ آن‌ 9/20 درجه‌ ثبت‌ شده‌ است ‌.

استان زنجان

استان زنجان

استان‌ زنجان‌ كه‌ آنرا «فلات‌ زنجان‌» نيز مي‌نامند در ناحيه‌ مركزي‌ شمال‌ غرب‌ ايران‌ واقع‌ شده‌ است ‌. زنجان ‌، ابهر و خدابنده‌ شهرستان‌ هاي‌ استان‌ زنجان‌ را تشكيل‌ مي‌دهند . استان‌ زنجان‌ از دو منطقه ‌كوهستاني‌ و جلگه‌اي‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ . مناطق‌ كوهستاني‌ آن‌ كه‌ اغلب‌ قلل‌ مرتفع‌ دارند در نواحي‌ شمالي ‌شهرستان‌ زنجان‌ قرار دارند و مناطق‌ جلگه‌اي‌ يا دشت‌هاي‌ آن‌ نيز ساير نقاط‌ استان‌ را در بر مي‌گيرد . در ناحيه‌ جنوبي‌ زنجان‌ ، دشت‌ آبرفتي‌ نسبتاً مسطح‌ و وسيعي‌ وجود دارد كه‌ به‌ ارتفاعات‌ سلطانيه‌ در شمال‌ و ارتفاعات ‌قيدار در جنوب‌ محدود مي‌شود . در استان‌ زنجان‌ رودخانه‌هاي‌ متعددي‌ جريان‌ دارند كه‌ مهم‌ترين‌ و پرآب‌ترين ‌آنها رودخانه‌ «قزل‌ اوزن‌» است‌ . در آبان ماه‌ 1375، استان‌ زنجان‌ 900890 نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 62/47 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 37/52 درصد در نقاط‌ روستايي ‌سكونت‌ داشته‌ و بقيه‌ غير ساكن‌ بوده‌اند . نسبت‌ جنسي‌ جمعيت‌ استان‌ 3/101 است ‌. تاريخ و فرهنگ استان‌ زنجان‌ يكي‌ از نواحي‌ تاريخي‌ سرزمين‌ ايران‌ است ‌. آثار دوران‌ پيش‌ از تاريخ‌ (هزاره‌ هفتم‌ تا اوايل‌ هزاره‌ سوم‌ قبل‌ از ميلاد) در اين‌ منطقه‌ شناسايي‌ شده‌ است ‌. استقرارهاي‌ انساني‌ منطقه‌ ايجرود زنجان‌ در هزاره‌ سوم‌ و دوم‌ پيش‌ از ميلاد حكايت‌ از شكوفايي‌ و تداوم‌ تمدن‌ فلات‌ مركزي‌ ايران‌ در اين‌ ناحيه‌ دارد . ارزيابي ‌آثار نقوش‌ سياهرنگ‌ در روي‌ سفال‌هاي‌ نخودي‌ مكشوفه ‌، ارتباط‌ و ادامه‌ تمدن‌هاي‌ تپه‌ حصار دامغان ‌، تپه‌ سيلك ‌كاشان‌ و ايجرود زنجان‌ را نشان‌ مي‌دهد . بارزترين‌ آثار دوره‌ تاريخي‌ (هزاره‌ دوّم‌ ق‌.م‌ تا قرن‌ هفتم‌ ميلادي‌) ، نوعي‌ سفال‌ خاكستري‌ رنگ‌ سياه‌ است‌ كه ‌با همزماني‌ مهاجرت‌ اقوام‌ آريايي‌ به‌ اين‌ منطقه‌ مطابقت‌ دارد . ظروف‌ سفالي‌ قوري‌ مانند با لوله‌ نسبتاً بلندي‌ كه ‌با مراسم‌ تدفين‌ اموات‌ ارتباط‌ داشت ‌، در كليه‌ قبور اين‌ دوره‌ كشف‌ شده‌ است‌ . طبق‌ مدارك‌ آشوريها ، اين‌ منطقه ‌در قرن‌ نهم‌ ق‌. م‌ «آنديا» نام‌ داشته‌ و به‌ احتمال‌ ضغيف‌ اقوام‌ ساكن‌ آن‌ با اقوام‌ لولوبي‌ها و گوتي‌هاي‌ دامنه‌هاي ‌زاگرس‌ ارتباط‌ داشته‌اند . سكه‌هاي‌ دريك‌ و ريتون‌ كه‌ در خدابنده‌ كشف‌ شده‌ از آثار دوران‌ حكومت‌ هخامنشي‌ است‌ . در دوران‌ اشكانيان‌ و ساسانيان ‌، دره‌هاي‌ زنجان‌ رود و قزل‌ اوزن‌ از رونق‌ بيشتري‌ برخوردار بود . از مهم‌ترين ‌اثر اين‌ دوران‌ مي‌توان‌ به‌ آتشكده‌ تشوير اشاره‌ نمود . دوران‌ اسلامي‌ (از قرن‌ هفتم‌ تا نوزدهم‌ ميلادي‌ برابر قرن‌ اول ‌تا چهاردهم‌ هجري‌) با فتح‌ ايران‌ در زمان‌ خلافت‌ عثمان‌ آغاز مي‌شود . متون‌ و آثار موجود نشان‌ مي‌دهد كه‌ اين ‌منطقه‌ در سراسر دوران‌ اسلامي‌ به‌ ويژه‌ در قرون‌ چهارم‌ تا هشتم‌ هجري‌ قمري‌ در دوران‌ حكومت‌ لنگريان ‌، سلجوقيان‌ و ايلخانيان‌ از شكوفايي‌ اقتصادي ‌، فرهنگي‌ و هنري‌ جالب‌ توجهي‌ برخوردار بوده‌ است ‌. يكي‌ از دلايل‌ انتخاب‌ سلطانيه‌ به‌ پايتختي ‌، رونق‌ اقتصادي‌ اين‌ منطقه‌ در قرون‌ هفتم‌ و هشتم‌ هجري‌ قمري‌ بوده‌ است ‌. اين‌ منطقه‌ در حمله‌ مغول‌ آسيب‌ فراوان‌ ديد ، ولي‌ در دوره‌ سلطان‌ محمد خدابنده ‌، سلطانيه‌ به‌ بزرگترين‌ پايتخت ‌دولت‌ ايلخاني‌ و سرزمين‌ اسلامي‌ تبديل‌ شد . به‌ فرمان‌ اولجاتيو ، بارويي‌ به‌ دور سلطانيه‌ كشيده‌ و در وسط‌ آن ‌، قلعه‌ بزرگي‌ ساخته‌ شد . اولجاتيو گنبد بزرگي‌ بعنوان‌ مقبره‌ خود بنا كرد كه‌ همان‌ گنبد معروف‌ خدابنده‌ است ‌. در زمان‌ اولجاتيو ، شهر سلطانيه‌ بعد از تبريز يكي‌ از مهم‌ترين‌ شهرهاي‌ ايلخانان‌ بود پس‌ از انقراض‌ حكومت‌ ايلخاني‌ به‌ دست‌ سربداران‌ در قرن‌ نهم‌ هجري‌ قمري ‌، منطقه‌ زنجان‌ نيز ، در فتنه‌ تيمور لنگ‌ بشدت‌ تخريب‌ شد . در دوران‌ حكومت‌ صفويه‌ و قاجاريه ‌، بويژه‌ در دوران‌ حكومت‌ شاه‌ طهماسب‌ و آغا محمدخان‌ قاجار ، رونق‌ نسبي‌ اقتصادي‌ و فرهنگي‌ در زنجان‌ برقرار بوده‌ است‌ . استان‌ زنجان‌ تحت‌ تأثير ناهمواريها و تماس‌ غير مستقيم‌ با توده‌هاي‌ هواي‌ مرطوب‌ غربي‌ و شمالي ‌، دو نوع‌ آب‌ و هواي‌ متفاوت‌ دارد : آب‌ و هواي‌ كوهستاني‌ زمستان‌هاي‌ سرد و پر برف‌ و تابستان‌هاي‌ معتدل‌ دارد و آب‌ و هواي‌ گرم‌ و نيمه‌ مرطوب‌ منطقه‌ طارم‌ عليا تابستان‌هاي‌ گرم‌ و زمستان‌هاي‌ ملايم‌ دارد و رطوبت‌ و ميزان ‌بارندگي‌ آن‌ نيز بالا گزارش‌ شده‌ است ‌. ميزان‌ بارندگي‌ در بهار و زمستان‌ بيشتر از ساير فصول‌ است ‌. مدت‌ ماه‌هاي‌ خشك‌ استان‌ نسبتاً زياد و بادهاي‌ سرمه‌ (مه‌) و گرم‌ ، مهم‌ترين‌ بادهاي‌ استان‌ هستند . فصل‌ بهار و تابستان ‌، مناسبترين‌ زمان‌ سفر به‌ اين‌ استان‌ است‌ .

استان شیراز

استان شیراز

تست

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان

استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ با 179۵۵79 كيلومتر مربع‌ مساحت ‌، پس‌ از استان‌ خراسان‌ بزرگترين‌ استان ‌كشور است‌ و شهرستان‌هاي‌ آن‌ عبارتند از : ايرانشهر ، چابهار ، خاش ‌، زابل ‌، زاهدان ‌، سراوان‌ و نيك‌ شهر . شهر زاهدان‌ مركز استان‌ است‌ . اين‌ استان‌ از دو ناحيه‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ و در سمت‌ شرق‌ با كشورهاي‌ پاكستان‌ و افغانستان‌ مرز مشترك‌ دارد . در قسمت‌ جنوب‌ با درياي‌ عمان‌ و از قسمت‌ شمال‌ و شمال‌ غرب‌ با استان‌ خراسان‌ و در قسمت‌ غرب‌ با استان‌ كرمان‌ و استان‌ هرمزگان‌ همجوار است ‌. استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ از نظر موقعيت‌ طبيعي‌ در اواخر دوران‌ سوم‌ زمين‌ شناسي‌ در اثر جنبش‌هاي ‌كوه ‌زايي‌ از دريا جدا شده‌ و از آن‌ پس‌ ابتدا با رسوبات‌ آهكي‌ از نوع‌ دريايي‌ و سپس‌ از رسوباتي‌ با مواد نسبتاً درشت‌ و نرم‌ روي‌ هم‌ انباشته‌ شده‌ است‌ . قسمت‌ جنوبي‌ استان‌ كه‌ به‌ مكران‌ معروف‌ است ‌، يكي‌ از مناطق‌ در حال‌ فرو نشستن‌ تدريجي‌ است‌ و علّت‌ آن‌ نيز ضخامت‌ زياد رسوبات‌ رس‌ ماسه‌اي‌ دوران‌ سوم‌ است ‌. ارتفاعات ‌استان‌ به‌ دوران‌ دوم‌ و سوم‌ زمين ‌شناسي‌ تعلّق‌ دارد و سنگ‌هاي‌ آن‌ اغلب‌ آهكي‌ و گچي‌ است . بعضي‌ از كوه‌هاي ‌اين‌ استان‌ (مانند آتشفشان‌ تفتان‌) به‌ اواخر دوران‌ سوم‌ و اوايل‌ دوران‌ چهارم‌ تعلّق‌ دارد . ارتفاعات‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ جزو رشته‌ كوه‌هاي‌ مركزي‌ ايران‌ و شامل‌ ناهمواريهاي‌ شرق‌ چاله‌ لوت‌ و ارتفاعات‌ ديواره‌ شرقي‌ و جنوبي‌ چاله‌ جازموريان‌ است ‌. پهناي‌ كوهستان‌ها از شمال‌ به‌ جنوب‌ افزايش‌ مي‌يابد و در فاصله‌ ايرانشهر - كوهك‌ به‌ بيشترين‌ حد خود مي‌رسد . اين‌ ناهمواريها شامل‌ دو قسمت‌ كوه‌هاي‌ سيستان‌ و كوه‌هاي‌ بلوچستان ‌است ‌. اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 722579 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 12/46 درصد در نقاط ‌شهري‌ و 75/52 درصد در نقاط ‌روستايي‌ سكونت‌ داشته‌ و بقيه‌ غيرساكن‌ بوده‌اند . استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ به‌ لحاظ‌ خصوصيات‌ طبيعي‌ و پيشينه‌ اسكان ‌، از دو منطقه‌ كاملاً متمايز سيستان‌ و بلوچستان‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. سيستان‌ امروزي‌ قسمت‌ شمال‌ استان‌ است ‌. مورخين‌ بناي ‌سيستان‌ را به‌ گرشاسب‌ يكي‌ از نوادگان‌ كيومرث‌ نسبت‌ داده‌اند . ناحيه‌ مذكور به‌ دليل‌ موقعيت‌ خاص‌ استراتژيكي ‌و جغرافيايي‌ در تمام‌ دوران‌ تاريخي‌ از اهميّت‌ به‌ سزايي‌ برخوردار بوده‌ است ‌. كتيبه‌هاي‌ بيستون‌ و تخت‌ جمشيد سيستان‌ را يكي‌ از ممالك‌ شرقي‌ داريوش‌ ذكر كرده‌اند . نام‌ سيستان‌ از "سكا" كه‌ يكي‌ از اقوام‌ آريايي‌ بود ، گرفته ‌شده‌ است ‌. "سكاها" در حدود سال‌ 128 پيش‌ از ميلاد سيستان‌ را به‌ تصرف‌ خود در آورده‌اند . در عصر ساسانيان ‌تا قرن‌ اوّل‌ اسلام‌ ولايت‌ سيستان‌ موقعيت‌ ممتازي‌ به‌ دست‌ آورده‌ بود . در زمان‌ اردشير بابكان‌ ، سيستان‌ جزو متعلقات‌ دولت‌ ساساني‌ به‌ شمار مي‌آمد و در سال‌ 23 هجري‌ قمري ‌، اعراب‌ مسلمان‌ به‌ اين‌ سرزمين‌ دست‌ يافتند و سرانجام‌ در زمان‌ معاويه‌ مردم‌ اين‌ خطه‌ به‌ اطاعت‌ كامل‌ اعراب‌ درآمدند . اولين‌ فرمانرواي‌ معروف‌ اين‌ سرزمين‌ "يعقوب‌ ليث‌ صفاري" بود . سيستان‌ تا چند قرن‌ تحت‌ سلطه‌ امراي ‌صفاري‌ باقي‌ ماند . صفاريان ‌، سامانيان ‌، غزنويان‌ و سلجوقيان‌ هر يك‌ مدّتي‌ اين‌ سرزمين‌ را تحت‌ سلطه‌ خود داشته‌اند . در زمان‌ مغولان ‌، خرابي‌هاي‌ زيادي‌ در سيستان‌ بوجود آمد . در سال‌ 914 هجري‌ قمري ‌، شاه‌ اسماعيل‌ صفوي‌ سيستان‌ را تصرف‌ نمود و در زمان‌ حكومت‌ نادر شاه ‌، اختلاف‌هاي‌ داخلي‌ سبب‌ خرابي‌هاي‌ زيادي‌ در اين‌ سرزمين‌ شد . قديمترين‌ نام‌ بلوچستان‌ "مكا" است‌ و به‌ مرور مكران‌ تبديل‌ شده‌ است ‌. مكران‌ به‌ قسمت‌ جنوبي‌ بلوچستان‌ گفته‌ مي‌شود . كلمه‌ بلوچستان‌ نيز از زماني‌ به‌ اين ‌سرزمين‌ اطلاق‌ شد كه‌ بلوچ‌ها در آن‌ سكونت‌ اختيار كردند . طبق‌ آثار بدست‌ آمده‌ از تپه‌هاي‌ بلوچستان ‌، تاريخ‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ 3000 سال‌ پيش‌ از ميلاد مي‌رسد . در زمان ‌خلافت‌ خليفه‌ دوم ‌، اين‌ سرزمين‌ به‌ وسيله‌ اعراب‌ فتح‌ و يكي‌ از سرداران‌ عرب‌ به‌ حكومت‌ آن‌ منصوب‌ شد . در سال‌ 304 هجري‌ قمري‌ ، بلوچستان‌ به‌ وسيله‌ ديلمان‌ فتح‌ شد . سلجوقيان ‌، بلوچستان‌ را اشغال‌ نمودند و بلوچستان‌ تابع‌ كرمان‌ شد . بعد از حكومت‌ نادر ، بلوچستان‌ اسماً جزو ايران‌ بود و حكومت‌ محلي‌ مستقلي‌ نداشت ‌. در زمان‌ محمّدشاه‌ قاجار ناحيه‌ ايرانشهر به‌ تصرف‌ وي‌ درآمد ، پس‌ از آن‌ رفته‌ رفته‌ تمامي‌ نواحي ‌ساحلي‌ بلوچستان‌ زير سلطه‌ حكومت‌ مركزي‌ قرار گرفت ‌. مجموعه‌ اقوام‌ ساكن‌ در استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ همراه‌ با سنن‌ و شيوه‌هاي‌ خاص‌ زندگي ‌، به‌ تنهايي‌ يكي ‌از جاذبه‌هاي‌ بي‌ نظير و چشمگير منطقه‌ است ‌. دو ايل‌ مهّم‌ «براهويي‌ و بلوچ‌» در منطقه‌ سيستان‌ و بلوچستان ‌زندگي‌ مي‌كنند . نحوه‌ معيشت‌ و زيست ‌، الگوهاي‌ سكونت ‌، سنت‌ها و آداب‌ و رسوم‌ و سرانجام‌ ايل‌ راه‌ها از جمله‌ جاذبه‌هاي‌ فرهنگي‌ و ديدني‌ اين‌ شيوه‌ زندگي‌ است ‌. گروهي‌ از دانشمندان‌ و سخن‌سرايان‌ به‌ ايالت‌ سيستان‌ منسوب‌اند كه‌ به‌ آنان‌ سنجري‌ و سگزي‌ گويند . شعراي‌ به‌ نام‌ سيستان‌ عبارتند از : ابوالحسن‌ علي‌ بن‌ جولوغ‌ فرخي‌گزي ، ابوالفرج‌ سجزي ، قاضي‌ احمد و ابوسعيد سگزي‌ . در دوران‌ طلايي‌ سيستان‌ مشاهيري‌ از آن‌ برخاسته‌اند كه‌ عبارتند از : فرخي‌ سيستاني ‌، يعقوب‌ ليث‌ و رستم‌ . منطقه‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ با توجه‌ به‌ موقعيت‌ جغرافيايي ‌، از يك‌ طرف‌ تحت‌ تأثير جريان‌هاي‌ جوي‌ متعدد و از طرفي‌ ديگر تحت‌ تأثير فشار زياد عرض‌هاي‌ متوسط‌ قرار دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ پديده‌ مشهود اقليمي‌ آن‌ گرماست ‌. پديده‌ قابل‌ توجه‌ در وضعيت‌ هوا شناسي‌ اين‌ منطقه ‌، بادهاي‌ شديد موسمي ‌، طوفان‌ شن ‌، رگبارهاي ‌سيل‌آسا ، رطوبت‌ زياد و مه‌ صبحگاهي‌ است ‌. اين‌ استان‌ داراي‌ تابستان‌هاي‌ گرم ‌، طولاني‌ و زمستان‌هاي‌ كوتاه‌ است ‌. سردترين‌ شهر استان‌ ، زاهدان‌ و گرم‌ترين‌ شهر آن‌ ايرانشهر است ‌. نواحي‌ ساحلي‌ درياي‌ عمان‌ به‌ علّت ‌رطوبت‌ ناشي‌ از مجاورت‌ با دريا ، آب‌ و هواي‌ گرم‌ و رطوبت‌ نسبتاً بيشتري‌ دارد . استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ يكي‌ از خشك‌ترين‌ استان‌هاي‌ كشور محسوب‌ مي‌شود . ميزان‌ بارندگي‌ از شرق ‌به‌ غرب‌ استان‌ افزايش‌ مي‌يابد و در نواحي‌ ساحلي‌ استان‌ ميزان‌ رطوبت‌ نسبي‌ بسيار بالاست ‌. استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ از جهات‌ مختلف‌ در معرض‌ بادهاي‌ موسمي‌ و فصلي‌ است‌ كه‌ اهم‌ اين‌ جريانات‌ بادي‌ عبارتند از : باد 120 روزه‌ سيستان‌ (لوار) ، باد قوس ‌، باد هفتم‌ (گاوكش‌) ، باد نم‌ بي‌ يا باد جنوب ‌، باد هوشاك‌ ، بادهاي‌ مرطوب‌ و موسمي‌ اقيانوس‌ هند ، باد شمال‌ يا گوريچ‌ و باد غربي‌ يا گرد .

گالری کشورها

Sculpture at Sri Mariamman Hindu TempleThe Roman Tetrakionion of Anjar at Sunset, LeFlags Lining Promenade in CannesJardin du LuxembourgThe Church of St. George at Voronet MonasteryMarid Castle in Dumat Al-Jandal
برای اطلاع از آخرین تورها کلیک کنید
item آب و هوا
item نرخ ارز
item ساعت کشور ها
item تبدیل تاریخ