
استان مرکزی
استان مركزي با 29530 كيلومتر مربع مساحت ، حدود 82/1 درصد از مساحت كل كشور را در برگرفته است . شهرستانهاي استان عبارتند از : آشتيان ، اراك ، تفرش ، خمين ، دليجان ، ساوه ، سربند و محلات . شهرستان اراك مركز استان مركزي است . اين استان از شمال به استانهاي تهران و قزوين ، از غرب به استان همدان ، از جنوب به استانهاي لرستان و اصفهان و از شرق به استانهاي قم و تهران و اصفهان محدود است . استان مركزي در قلمرو شرقي تقاطع دو رشته كوه البرز و زاگرس واقع شده است . ناهمواريهاي اين استان را قسمتهايي از كوههاي مركزي و پيشكوههاي داخلي زاگرس تشكيل ميدهد . پستترين نقطه استان دشت جنوب ساوه با 1200 متر ارتفاع و بلندترين نقطه آن قلّه شهباز با 2288 متر ارتفاع در رشته كوههاي راسوند ميباشد . اين استان در سال 1375 ، حدود 1228800 نفر جمعيت داشت كه از اين تعداد 1/57 درصد در نقاط شهري و 9/42 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . باستناد منابع تاريخي ، استان مركزي در هزاره اول قبل از ميلاد جزو ايالات ماد بزرگ بود كه بتمام قسمت مركزي و غربي ايران را در بر ميگرفته و از كانونهاي قديم استقرارهاي انساني در فلات ايران به شمار ميرود . در زمان سلوكيان اين منطقه ، مخصوصاً قسمت شمالي آن (دهستان خورهه) مورد توجه حكام يوناني قرار گرفت . در زمان خسرو پرويز - پادشاه ساساني - ايران به چهار بخش به نامهاي باختر (شمال) ، خورآبان (مشرق) ، نيمروز (جنوب) و خوربران (مغرب) تقسيم ميشد . استان مركزي در قلمرو خوربران قرار داشت . در قرون اوليه اسلامي اين منطقه به نام ايالت جبال يا قهستان تغيير نام داد . اين منطقه در قرن دوم هجري قمري همراه با همدان ، ري و اصفهان به نام عراق عجم معروف شد . در آغاز قرن چهارم هجري قمري ، خورهه به عنوان يكي از شهرهاي معروف ايالت جبال بود . در اواخر همين قرن تفرش به عنوان كانون درجه اول شهري و محلات ، خورهه و خمين به عنوان كانونهاي مبادله درجه دوم مطرح بودند . شهرهاي مذكور در دوره صفوي نيز آباد و فعال بودند . در دوره قاجار هسته مركزي اراك فعلي روي به آباداني نهاد . در چند دهه اخير با توسعه راهآهن و احداث كارخانجات متعدد ، به مرور چهره اين منطقه عوض شد و بعد از تقسيمات جديد كشوري و ايجاد استان تهران و مركزي ، اين استان به مركزيت اراك به وجود آمد . استان مركزي به لحاظ فرهنگي و مذهبي يكي از كانونهاي اصلي تربيت و پرورش انديشمندان ، شعرا ، عرفا ، سياستمداران و بزرگان مذهب شيعه است . از مشاهير ادبي و فرهنگي اين سرزمين ميتوان به فخرالدين عراقي ، اديب الممالك فراهاني ، ميرزا ابوالقاسم قائم مقام ، عباس اقبال آشتياني ، ميرزا تقي خان اميركبير ، قائم مقام فراهاني ، پرفسور محمود حسابي ، حضرت آيت الله العظمي امام خميني (ره) ، حضرت آيت الله العظمي اراكي (ره) ، حضرت آيت الله آقا نورالدين حسيني (ره) ، ملا احمد نراقي (ره) ، ملا مهدي نراقي (ره) ، حضرت آيت الله حاج آقا محسن عراقي (ره) و بسياري از علماي طراز اول ، مورخين ، سياستمداران ، شعرا ، عرفا و انديشمندان اشاره كرد . استان مركزي داراي آب و هواي نيمه بياباني ، معتدل كوهستاني و سرد كوهستاني است . اين استان تحت تأثير جريان فشار زياد آسياي مركزي ، برف و سرماي زياد ، جريان فشارهاي اقيانوس هند همراه با طوفانهاي گرد و خاك ، جريان اقيانوس اطلس و درياي مديترانه همراه با رطوبت و باران قرار دارد . به علت تنوع آب و هوايي ، ميزان رطوبت هوا و باران نيز در شهرستانهاي استان متفاوت است . ريزشهاي جوي در مناطق كوهستاني ، اغلب به صورت برف و در مناطق كم ارتفاع بيشتر به صورت باران ظاهر ميشود . شمال استان در ناحيه سربند جزو كم بارانترين نواحي و ارتفاعات شازند در جنوب غرب ، از پر بارانترين مناطق استان بشمار ميآيند . استان مركزي از ارديبهشت تا شهريور دماي مناسبي براي سفر و جهانگردي دارد .

استان یزد
استان یزد از سرزمینهای کهن و تاریخی ایران زمین است . در بعضی از منابع بنای اولیه برخی از شهرهای این استان چون (میبد) را به سلیمان پیغمبر ، (یزد) را به ضحاک و اسکندر مقدونی و (ابرکوه) را به ابراهیم پیغمبر نسبت داده اند . این بیانگر قدمت و دیرینگی پیشینیه تاریخی و فرهنگی سرزمین و مردم این دیار است . مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود در این استان نیز به سهم خود گویای این پیشینه تاریخی است . آثاری چون دست افزارهای سنگی بدست آمده از دره های شیرکوه ، نگاره های روی تخت سنگ کوه ارنان ، تکه سفالهای منقوش نارین قلعه میبد – متعلق به دوره ایلامی ، غارهای استان و آثار معماری و شهر سازی باستانی و ... نشان می دهد مدنیت یزد ، در چهار کانون باستانی (مهریز و فهرج) ، (یزد) ، (رستاق و میبد) و (اردکان) متمرکز بود . پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاهراه های باستانی (ری – کرمان) و (پارس – خراسان) قرار داشت ، جزء سرزمینهای دور دست مادها شمرده اند . سلسله ها و حکامی که بر یزد حکومت کردند عبارتند از : قباد انوشیروان ، یزدگرد اول ، ساسانیان ، آل کاپویه ، اتابکان ، مغولان ، آل مظفر ، تیموریان ، صفویان ، افشاریان و قاجاریه . استان يزد با 120000 كيلومتر مربع وسعت در مركز ايران قرار دارد و براساس آخرين تقسيمات كشوري ، داراي هفت شهرستان به نامهاي ابركوه ، اردكان ، بافق ، تفت ، مهريز ، ميبد و يزد است . استان يزد در سال 1375حدود 800000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد 15/75 درصد در نقاط شهري و 85/24 درصد در نقاط روستايي ساكن بودهاند . شهر يزد پرجمعيتترين شهر و مركز سياسي - اداري استان يزد است . استان يزد در قلمرو سلسله جبال مركزي ايران واقع شده و از پستي و بلندي و چالهها و كفههاي كويري متعددي تشكيل شده است . اين ناهمواريها مشتمل بر تپههاي پاي كوهي ، دشتها ، بيابانها ، نواحي كويري و تپههاي ماسهاي است . در استان دو رشته كوه متمايز از هم وجود دارد . اولي بخشي از كوههايي است كه در جهت شمال غربي - جنوب شرقي از مركز ايران عبور ميكنند و به كوههاي مركزي ايران معروف هستند . دومي شامل رشته كوههايي است كه در مناطق مركزي ، شمالي و شرقي استان قرار دارند . رشته شيركوه كه مانند ديواري قسمتهاي مركزي استان را از بخش غربي آن (چاله ابرقو) جدا ميكند ، همواره از برف و يخ پوشيده شده و در تامين آب شهرهاي يزد ، تفت و مهريز نقش مهم و اساسي دارد . جمعیت استان یزد در حال حاضر بالغ بر 890000 نفر است که 1/4 درصد از جمعیت کل کشور را به خود اختصاص می دهد . از کل جمعیت استان 78 درصد را جمعیت شهری و 22 درصد را جمعیت روستائی تشکیل می دهد . به دلیل وجود بیابانها و کویرهای وسیع تراکم جمعیت در سطح استان کم است . سرزمين يزد جلوههايي از باشكوهترين و درخشانترين ميراث فرهنگي و تمدن كهن ادوار مختلف تاريخي ايران را در خود جاي داده است . تاريخ سكونت انسان در اين خطه از هزاره سوم پيش از ميلاد فراتر رفته است ، به طوري كه در عهد پيشداديان طوايف در حال كوچ از بلخ به پارس ، اين سرزمين را يزدان ، ناميدند و از آن زمان به بعد يزد محل عبادت شد . از مهمترين مراكز اسكان اوليه اين سرزمين به مهرپادين (مهريز) فهرشان ، پهره (فهرج) ، خورميش ، ادر (اردكان) ، شواز ، قلاع موبدان (ميبد) ، طرنج ، عقدا و اشكذر ميتوان اشاره كرد . شهر يزد به عنوان محلي پاك و مقدس در رأس تمام آباديهاي مزبور قرار داشته است . درههاي سرسبز و مناطق ييلاقي ، چشمه سارها ، ارتفاعات و قلهها ، غارها ، حيات وحش و شكارگاهها و به ويژه جاذبههاي كويري از خصوصيات جالب توجه طبيعت يزد است كه برخي از آنها جزء تفرجگاههاي مهم مردم استان به شمار ميآيد . استان يزد از لحاظ كنشهاي فرهنگي نيز جالب توجه است . اين منطقه از لحاظ رفتارهاي فرهنگي مردم كانون گوناگونيهاست و در اين بين خصوصيات فرهنگي زرتشتيان از پيشينه تاريخي درخشاني برخوردار است . زرتشتيان طبق آئين زرتشت مراسم ويژهاي را در روزهاي معيني از سال برگزار ميكنند كه از ديدگاه جهانگردي براي افراد مسلمان و پيروان ساير اديان جالب توجه و ديدني است . نژاد مردم استان یزد از نژاد آریادی و ایرانی هستند و به علت موقعیت جغرافیائی ویژه این استان ، از آمیختن با نژادهای غیر ایرانی تا اندازه ای مصون مانده اند . در روزگار باستان و آغاز مدنیت و آبادی در این سامان نژادهای دیگری در این ناحیه می زیستند و با نژادهای اصلی آن درآمیختند . این آمیزش بی گمان بعدها در سرگذشت اجتماعی ، فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران تازه رسیده آریائی نیز تأثیر بسیار داشته است . در نیمه هزاره دوم پیش از میلاد آریائی ها به فلات مرکزی ایران از جمله منطقه یزد که در دل این فلات قرار دارد ، روی آوردند . در دوره های بعد نیز ، گروه های عرب ، ترک ، مسیحی و کلیمی به این منطقه آمدند . در سده اخیر نیز اعراب مهاجر به این استان آمده و در آن ساکن شدند . مردم استان یزد به زبان فارسی رایج ، با پاره ای ویژگی های گویشی سخن می گویند . برخی ویژگیهای گویشی در میان شهرستانهای این استان محسوس است . زبان شناسان نیم زبانهای جدید ایرانی را به دو دسته باختری و خاوری تقسیم کرده اند . لهجه یزدی جزء نیم زبانهای مرکزی دسته باختری است که در بخش باختری فلات ایران ، تا حدود مرزهای ایران رواج دارد . در بیشتر نیم زبانهای مرکزی از جمله لهجه شیرین یزدی اثر آمیختگی کمتری با زبان عربی دیده میشود . زرتشتیان یزد به زبان نیاکان خویش ، زبان فارسی دری سخن می گویند . زبان زرتشتیان یزد به دلیل پاره ای عوامل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی آمیختگی بسیار با زبان فارسی پیدا کرده ، به طوری که آهنگ ناتوان شدن و حتی فراموش شدن آن روز به روز تندتر میشود . مذهب پیش از ورود مسلمانان به ایران ، مردم استان یزد نیز مانند مردم سایر نقاط ایران زرتشتی بودند . با انقراض حکومت ساسانیان در نیمه نخست سده اول ه . ق مردم بیشتر نقاط ایران از جمله استان یزد نیز به دین اسلام گرویدند ؛ ولی برخی از آنان با پرداخت جزیه ، آیین خود را حفظ کردند و زرتشتی باقی ماندند . قریب به اتفاق مردم استان یزد ، مسلمان و پیرو شیعه جعفری هستند . استان يزد به دو علت اساسي خشك است . اول آنكه بر روي كمربند خشك جهاني واقع شده و ديگر آنكه از درياهاي آزاد عمان و خليجفارس و درياچههاي داخلي و بادهاي رطوبتزاي دريايي بسيار دور است . عامل مهم اعتدال نسبي آب و هواي يزد كه قابليت زيست نسبتاً مناسبي به آن بخشيده است ، ارتفاعات مهمي است كه در اطراف آن پديد آمده و به طور موضعي در بهبودي هواي استان اثر ميگذارند و لذا مناطقي با ارتفاع بيش از 2500 متر از اعتدال و رطوبت نسبي بيشتري برخوردار هستند . متوسط دماي هواي استان 9/18 درجه سانتيگراد است . حداكثر مطلق دما در تيرماه برابر 43 و حداقل آن در ديماه برابر 2/7 درجه سانتيگراد ميباشند . به استثناي منطقه كوهستاني شيركوه ، ساير نقاط استان يزد اقليم گرم و خشك و بياباني دارد كه از غرب و جنوب غربي به طرف شمال شرقي و شرق خشكتر ميشود .

استان هرمزگان
استان هرمزگان با 8/68475 كيلومتر مربع مساحت در جنوب ايران و در شمال خليج فارس قرار دارد . تنگه هرمز يكي از حساسترين و حياتيترين راههاي آبي عصر حاضر در قلمرو سياسي اين استان واقع شده است . بندرعباس ، بندر لنگه ، ميناب ، رودان ، قشم ، جاسك ، حاجي آباد و ابوموسي شهرستانهاي استان هرمزگان را تشكيل ميدهند . بخش عمده استان هرمزگان را مناطق كوهستاني در برگرفته است . رشته كوه زاگرس از سمت شمال شرقي به جنوب شرقي استان امتداد يافته و به تپه ماهورهاي آهكي ، شني و به زمينهاي پست ساحلي موازي خليجفارس و درياي عمان منتهي ميگردد . جمعیت استان در آبان ماه 1375 ، استان هرمزگان 1062155 نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 80/41 درصد در نقاط شهري و 74/57 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . نسبت جنسي جمعيت استان 106 است . تاريخ استان هرمزگان با تاريخ و جغرافياي خليج فارس درهم آميخته است . تاريخ مكتوب بندر هرمز از زمان اردشير بابكان آغاز ميشود . گروهي معتقدند كه آباداني بندر هرمز بين سالهاي 241-211 ميلادي روي داده و بعنوان يكي از مهمترين مراكز دادوستد شرق معروف شده است . در سال 750-661 ميلادي منطقه خليج فارس جزو خلافت امويه و سپس جزو خلافت عباسي ، ميلادي 1285 – 750 ، بود . در اواخر قرن هشتم ميلادي كه دادوستدهاي دريايي رونق به سزايي داشت ، گروهي از مورخين ، راه دريايي خليج فارس را با اهميتتر از جاده معروف ابريشم و يا يك مسير مهمي از آن ميدانند در سال 1497 ميلادي ، براي اولين بار استعمارگران غربي به فرمانروايي «واسكودوگاما» در بنادر خليج فارس پياده شدند . در سال 1506 ميلادي ، پرتغاليها بعنوان حفاظت منافع پرتغال در برابر تجار مصري و ونيزي ، جزيره هرمز را محاصره كردند . بندر هرمز در اين زمان كليد تجاري خليج فارس محسوب ميشد و راه ادويه از كنار همين بندر در تنگه هرمز عبور ميكرد شاه اسماعيل صفوي درصدد اعاده مالكيت ايران بر هرمز بود كه به سبب گرفتاريهاي ناشي از جنگ با عثمانيان ، موفق به راندن پرتغاليها نشد و با آنها پيماني منعقد نمود . كه طي آن تسلط پرتغاليها برخليج فارس تا مدتي تثبيت شد . اما شاه عباس بزرگ به كمك انگليسيها ، به حاكميت پرتغاليها در جزيره هرمز و خليج فارس خاتمه داد در سال 1004 (ه.ق) هلنديها ، تجارتخانهاي در بندرعباس تاسيس كردند و رقابت بين هلند و انگليس شدت يافت . در اواخر دوره سلطنت شاه صفوي ، دولت ايران به لغو معافيت گمركي واردات و صادرات هلنديها اقدام كرد . دولت ايران به هلنديها اجازه داد كه در هر نقطهاي از ايران به تجارت ابريشم اقدام كنند . در همين زمان هلنديها ، دژ مستحكمي را در نزديكي تجارتخانه خود در بندرعباس احداث نمودند ميرمهنا حاكم جزيره خارك و بندر ريگ به بهانه عدم پرداخت اجاره بها ، در سال 1765 به هلنديها حمله برد و آنها را از خليج فارس بيرون راند . پس از اين ماجرا انگليس در خليج فارس ، شيخ نشينهاي متعدد كوچكي را ايجاد نمود تا از اتحاد آنها در مقابل خود جلوگيري كند خليج فارس بعد از جنگ جهاني اول به عنوان مهمترين كانون نفت و منبع مهم رشد صنايع ، اهميت اقتصادي و استراتژيكي مهمي يافت . موقعيت استراتژيكي استان هرمزگان موجبات توجه ويژه به اين منطقه را براي دولتها و كشورهاي خارجي الزامي ساخت . استان هرمزگان در ناحيه گرم و خشك ايران قرار گرفته و آب و هواي نيمه بياباني دارد . هواي نوار ساحلي استان در تابستانها بسيار گرم و مرطوب و در زمستانها بسيار معتدل است . نزولات جوي استان اندك است . رطوبت نسبي در نواحي ساحلي بسيار بالاست .

استان خراسان شمالی
استان خراسان شمالى 28434 كيلومتر مربع مساحت دارد . آشخانه ، اسفراين ، بجنورد ، جاجرم ، شيروان و فاروج مجموع شهرستانهاى اين استان هستند . مركز استان خراسان شمالى ، شهرستان بجنورد است . استان خراسان شمالى از نظر موقعيت طبيعى به دو بخش شمالى و جنوبى تقسيم ميشود . بخش شمالى كوهستانى است كه در نواحى پست آن ، دشتهاى حاصلخيزى ايجاد شده و شرايط مناسبى براى توسعه كشاورزى و دامدارى فراهم آمده است . بخش جنوبى آن از دشتها و تپه هاى كم ارتفاع تشكيل شده كه با فقر پوشش گياهى مواجه است . استان خراسان شمالى در سال 1375 ، حدود 700000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد حدود 56 درصد در نقاط شهرى و 43 درصد در نقاط روستايى سكونت داشته و بقيه غير ساكن يا عشاير بوده اند . استان خراسان شمالى ، كه در گذشته بخشى از خراسان بزرگ بود ، همواره عرصه دايمى ظهور و سقوط قدرتها و حكومتها در تاريخ گذشته ايران بوده است . در اين سرزمين پهناور اقوام و حكومتهاى ترك و تازى و تاتار ، غز و قجر و قبچان ، مغول ، تركمن و افغان حوادثى بى شمار آفريده اند . جغرافيدانان قديم ، سرزمين ايران بزرگ (ايرانشهر) را به هشت اقليم تقسيم كرده بودند كه خراسان بزرگترين و آبادترين اقليم آن بوده است . اين استان در زمان ساسانيان بوسيله يك اسپهبد اداره ميشد كه به او «پادگوسبان» ميگفتند و چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند كه هر كدام يكى از چهار قسمت خراسان آن روز را اداره ميكردند . خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم ميشد كه هر قسمت آن بنام يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور ، مرو ، هرات و بلخ ناميده ميشد . در سال 31 ه.ق اعراب روانه خراسان شدند و طى همين دوره ساكنين خراسان به دين اسلام گرويدند . سرزمين خراسان تا سال 205ه.ق در تصرف خاندان بني عباس بود . ولى در سال 283 ه.ق سال 283ه.ق بدست طاهريان ، استقلال يافت و در سال 287 ه.ق جزو قلمرو سامانيان گرديد . در سال 384 ه.ق سلطان محمود غزنوى خراسان را متصرف شد و در سال 429 ه.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف كرد . سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد و تركان غزنوى ، سلطان سنجر سلجوقى را به سختى شكست دادند . در سال 552 خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد و در قرن هفتم هجرى قمرى بر اثر حملات مغولها ، اين سرزمين ضميمه متصرفات ايلخانان مغول گرديد . در قرن هشتم هجرى ، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند و در سال 873 ه.ق خراسان به تصرف امير تيمور گوركانى درآمد و شهر هرات نيز پايتخت اعلام شد . در سال 913 ه.ق خراسان به تصرف ازبكان درآمد . پس از مرگ نادرشاه افشار (1160 ه.ق) ، خراسان به تصرف افاغنه درآمد و در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت استعمار انگليس از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان ، سرانجام عهدنامه پاريس (1273 ه.ق) منعقد گرديد و ايران متعهد گرديد كه در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و در همين دوره خراسان به دو قسمت تقسيم شد : قسمت شرقى در افغانستان تحت الحمايه انگليس شد و قسمت غربى در تصرف ايران باقى ماند . به عبارت ديگر ، پرجمعيت ترين نواحى خراسان از ايران جدا شد . استان خراسان شمالى امروز از نظر جاذبه هاى طبيعى يكى از مناطق ديدنى ايران است . درياچه هاى كوچك چشمه هاى طبيعى و آب معدنى ، تفرجگاهها ، مناطق حفاظت شده ، ارتفاعات و قله ها و ... از جاذبه هاى اين منطقه به شمار مي روند . استان خراسان شمالى در ناحيه معتدل شمالى قرار گرفته و بطور كلى آب و هوايى متغير دارد . دماى هواى استان از سمت شمال به سمت جنوب افزايش مي يابد ، ولى از ميزان بارش سالانه آن كاسته ميشود . نواحى مرتفع استان آب و هواى سرد كوهستانى دارند . برخى مناطق بجنورد ، شيروان و نواحى جنوب آلاداغ و قسمتهايى از شهرستانهاى اسفراين و جاجرم داراى آب و هواى معتدل است .

استان زنجان
استان زنجان كه آنرا «فلات زنجان» نيز مينامند در ناحيه مركزي شمال غرب ايران واقع شده است . زنجان ، ابهر و خدابنده شهرستان هاي استان زنجان را تشكيل ميدهند . استان زنجان از دو منطقه كوهستاني و جلگهاي تشكيل شده است . مناطق كوهستاني آن كه اغلب قلل مرتفع دارند در نواحي شمالي شهرستان زنجان قرار دارند و مناطق جلگهاي يا دشتهاي آن نيز ساير نقاط استان را در بر ميگيرد . در ناحيه جنوبي زنجان ، دشت آبرفتي نسبتاً مسطح و وسيعي وجود دارد كه به ارتفاعات سلطانيه در شمال و ارتفاعات قيدار در جنوب محدود ميشود . در استان زنجان رودخانههاي متعددي جريان دارند كه مهمترين و پرآبترين آنها رودخانه «قزل اوزن» است . در آبان ماه 1375، استان زنجان 900890 نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 62/47 درصد در نقاط شهري و 37/52 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . نسبت جنسي جمعيت استان 3/101 است . تاريخ و فرهنگ استان زنجان يكي از نواحي تاريخي سرزمين ايران است . آثار دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تا اوايل هزاره سوم قبل از ميلاد) در اين منطقه شناسايي شده است . استقرارهاي انساني منطقه ايجرود زنجان در هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد حكايت از شكوفايي و تداوم تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد . ارزيابي آثار نقوش سياهرنگ در روي سفالهاي نخودي مكشوفه ، ارتباط و ادامه تمدنهاي تپه حصار دامغان ، تپه سيلك كاشان و ايجرود زنجان را نشان ميدهد . بارزترين آثار دوره تاريخي (هزاره دوّم ق.م تا قرن هفتم ميلادي) ، نوعي سفال خاكستري رنگ سياه است كه با همزماني مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه مطابقت دارد . ظروف سفالي قوري مانند با لوله نسبتاً بلندي كه با مراسم تدفين اموات ارتباط داشت ، در كليه قبور اين دوره كشف شده است . طبق مدارك آشوريها ، اين منطقه در قرن نهم ق. م «آنديا» نام داشته و به احتمال ضغيف اقوام ساكن آن با اقوام لولوبيها و گوتيهاي دامنههاي زاگرس ارتباط داشتهاند . سكههاي دريك و ريتون كه در خدابنده كشف شده از آثار دوران حكومت هخامنشي است . در دوران اشكانيان و ساسانيان ، درههاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيشتري برخوردار بود . از مهمترين اثر اين دوران ميتوان به آتشكده تشوير اشاره نمود . دوران اسلامي (از قرن هفتم تا نوزدهم ميلادي برابر قرن اول تا چهاردهم هجري) با فتح ايران در زمان خلافت عثمان آغاز ميشود . متون و آثار موجود نشان ميدهد كه اين منطقه در سراسر دوران اسلامي به ويژه در قرون چهارم تا هشتم هجري قمري در دوران حكومت لنگريان ، سلجوقيان و ايلخانيان از شكوفايي اقتصادي ، فرهنگي و هنري جالب توجهي برخوردار بوده است . يكي از دلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي ، رونق اقتصادي اين منطقه در قرون هفتم و هشتم هجري قمري بوده است . اين منطقه در حمله مغول آسيب فراوان ديد ، ولي در دوره سلطان محمد خدابنده ، سلطانيه به بزرگترين پايتخت دولت ايلخاني و سرزمين اسلامي تبديل شد . به فرمان اولجاتيو ، بارويي به دور سلطانيه كشيده و در وسط آن ، قلعه بزرگي ساخته شد . اولجاتيو گنبد بزرگي بعنوان مقبره خود بنا كرد كه همان گنبد معروف خدابنده است . در زمان اولجاتيو ، شهر سلطانيه بعد از تبريز يكي از مهمترين شهرهاي ايلخانان بود پس از انقراض حكومت ايلخاني به دست سربداران در قرن نهم هجري قمري ، منطقه زنجان نيز ، در فتنه تيمور لنگ بشدت تخريب شد . در دوران حكومت صفويه و قاجاريه ، بويژه در دوران حكومت شاه طهماسب و آغا محمدخان قاجار ، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در زنجان برقرار بوده است . استان زنجان تحت تأثير ناهمواريها و تماس غير مستقيم با تودههاي هواي مرطوب غربي و شمالي ، دو نوع آب و هواي متفاوت دارد : آب و هواي كوهستاني زمستانهاي سرد و پر برف و تابستانهاي معتدل دارد و آب و هواي گرم و نيمه مرطوب منطقه طارم عليا تابستانهاي گرم و زمستانهاي ملايم دارد و رطوبت و ميزان بارندگي آن نيز بالا گزارش شده است . ميزان بارندگي در بهار و زمستان بيشتر از ساير فصول است . مدت ماههاي خشك استان نسبتاً زياد و بادهاي سرمه (مه) و گرم ، مهمترين بادهاي استان هستند . فصل بهار و تابستان ، مناسبترين زمان سفر به اين استان است .

استان کهگیلویه و بویراحمد
استان كهگيلويه و بويراحمد با 16264 كيلومتر مربع وسعت در جنوب غربي مركز ايران واقع شده است . براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375 ، شهرستانهاي استان عبارتند از : كهگيلويه با مركزيت دهدشت ، بويراحمد با مركزيت ياسوج و گچساران . شهر ياسوج مركز استان كهگيلويه و بويراحمد ميباشد . اين استان ، از شمال با استان چهارمحال و بختياري ، از جنوب با استانهاي فارس و بوشهر ، از شرق با استانهاي اصفهان و فارس و از غرب با استان خوزستان همسايه است . اين استان در سال 1375، حدود 544 هزار نفر جمعيّت داشته كه از اين تعداد 23/39 درصد در نقاط شهري و 20/60 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند و بقيه غير ساكن بودهاند . استان كهگيلويه و بويراحمد منطقهاي ناهموار و كوهستاني است كه در حدود 45 مساحت آن از ارتفاعات و تپه ماهورها تشكيل شده است و 15 بقيه مساحت آن را دشتها و درهها در بر گرفتهاند . بلندترين نقطه استان ، قلّه دنا به ارتفاع 4409 متر و پستترين ناحيه آن بيشتر با ارتفاع 500 متر از سطح دريا ميباشد . در مناطق سردسير ، ارتفاعات بلندتر و تپه ماهورها بيشتر است و در مناطق گرمسير ارتفاعات كوتاهتر و تپه ماهور نيز كمتر است . عمده اراضي كشاورزي استان در دشتها واقع شده است . آب و هوا ، کهگيلويه و بويراحمد در امتداد رشته كوههاي اصلي زاگرس از شمال شرقي به جنوب غربي در استان كهگيلويه و بويراحمد ، از ارتفاع كوهها و مقدار بارندگي و رطوبت هوا به طور محسوسي كاسته شده و مشخصات اقليمي دوگانهاي را پديد ميآورد . بدين ترتيب اين استان به دو منطقه سردسيري و گرمسيري تقسيم شده است منطقه گرمسيري در قسمت جنوب و غرب استان واقع شده و آب و هوايي گرم و خشك دارد و بادهاي موسمي (فصلي) و محلي متعددي در اين ناحيه ميوزند . باران اين منطقه از آبان ماه آغاز شده و تا ارديبهشت به تناوب ادامه مييابد . در اين مناطق يخبندان بندرت اتفاق ميافتد . منطقه سردسيري در شمال و شرق استان قرار دارد . بارش اين ناحيه معمولاً از آبان ماه شروع و تا ارديبهشت ماه به تناوب و معمولاً به صورت برف ادامه مييابد . اين قسمت از استان كه در واقع جنوبيترين بخش زاگرس مرطوب است با جنگلهاي وسيع و زيباي بلوط پوشيده شده و سرچشمه رودهاي بزرگي است . در اين استان بادهايي با جهات مختلف ميوزند كه مهّمترين آنها عبارتند از : بادهاي موسمي كه به نام باد شمال و باد جنوب معروف هستند . باد شمال از طرف شمال غربي از درياي مديترانه و آبهاي اطراف آن و گاهي از اقيانوس اطلس به داخل منطقه نفوذ ميكند و موجب بارندگي ميشود . باد جنوب از سمت جنوب و جنوب غربي به ويژه در اواخر بهار و تابستان به داخل منطقه نفوذ ميكند و معمولاً با گرما همراه است بادهاي محلي در نواحي مختلف نسبتاً محدود و كم وسعت استان ميوزند كه مهّمترين آنها عبارتند از : باد آشوب ، باد زير روز ، كوه باد ، باد حيران ، باد چوغان ، باد او و باد درخترو . استان كهگيلويه و بويراحمد در گذشتهاي نه چندان دور جزء يكي از بلوكهاي مملكت فارس و مشتمل بر دو قسمت شمال شرقي كه آن را سردسير و كوهستاني و پشت كوه و قسمت جنوبي و غرب بود كه آن را نره كوه بهبهان ميناميدند . تا دوّم تيرماه 1342 شمسي ، قسمتي از استان فعلي كهگيلويه و بويراحمد جزء استان خوزستان و قسمتي نيز جزء استان فارس بود . پانزدهم آبان ماه 1338 ، قسمت گرمسير بهبهان به شهرستان كهگيلويه با مركزيت دهدشت تبديل شد . اين شهرستان كماكان جزء استان خوزستان و بقيه منطقه جزء استان فارس بود . به دنبال شورش ايل بويراحمد در 22 تيرماه 1342 ، منطقه كهگيلويه و بويراحمد طبق تصويب نامه مجلس شوراي ملي وقت ، از استانهاي فارس و خوزستان جدا شد و به يك فرمانداري كل تبديل شد و ياسوج كه تا آن زمان خالي از سكنه بود ، به عنوان مركز آن تعيين گرديد . در اسفندماه 1352 شمسي فرمانداري كل كهگيلويه و بويراحمد به استان تبديل شد . به استناد كتاب "ممسني در گذرگاه تاريخ" مردم لرستان ، كهگيلويه و بويراحمد ، ممسني و حتي دشتستان بوشهر با گذشته تاريخي مشترك از يك نژاد هستند و با يك زبان صحبت ميكنند و آداب و رسوم و فرهنگ مشابهيدارند . كنشهاي فرهنگي مردم كهگيلويه و بويراحمد از روابط اجتماعي موجود مبتني بر نظام عشيرهاي متأثر است . در اين نظام فرهنگي تمام رفتارهاي اجتماعي و فرهنگي مردم تحت تأثير مستقيم روابط قبيلهاي و عشيرتي قرار دارند .





















