
استان اردبیل
استان اردبيل با 18050 كيلومتر مربع وسعت در شمال غرب فلات ايران قرار دارد . اردبيل ، خلخال ، مشكين شهر ، گرمي ، بيلهسوار و پارسآباد از شهرهاي مهم استان و شهر تاريخي و مذهبي اردبيل ، مركز آن است . از استان اردبيل ۵/282 كيلومتر با جمهوري آذربايجان مرز مشترك دارند . در 159 كيلومتر از مرز مشترك رودهاي ارس و بالهارود جريان دارند . دو نقطه اصلاندوز و بيله سوار مغان با جمهوري آذربايجان ارتباط زميني دارد . محور اردبيل - آستارا (گردنه حيران) نزديكترين راه ارتباطي استان با مركز كشور است . اين راه شهرستانهاي استان اردبيل را از راه رشت و قزوين به تهران وصل ميكند . قله سبلان با 4811 متر ارتفاع بلندترين نقطه اين استان است و در شمال غربي شهرستان اردبيل واقع شده است . استان اردبيل در سال 1375 حدود 011/168/1 نفر جمعيت داشته است كه 7/48 درصد آن شهرنشين ، 1/۵1درصد آن روستانشين و 2/2 درصد ديگر آن غير ساكن و عشاير بودهاند . تاريخ استان اردبيل با تاريخ سرزمين آذربايجان در آميخته است . بسياري از مورخان اسلامي بناي شهر اردبيل را به فيروز پادشاه ساساني (489 - 457 م) نسبت ميدهند و بر همين اساس شهر اردبيل بيش از 1500 سال قدمت تاريخي دارد . اردبيل در زمان هخامنشيان اهميت سياسي و نظامي مهمي داشت و مركز استقرار اردوي ايران جهت حفظ و نگهداري مرزهاي شمالي ايران بود . به روايت اوستا ، زردشت پيامبر ايراني در كنار رود «دائييتا» كه امروزه ارس ناميده ميشود به دنيا آمده و كتاب خود را در كوهستان سبلان تحرير كرده و براي ترويج دين خود به شهر اردبيل روي آورده است . در زمان حمله عربها به ايران (22 هجري قمري) اردبيل بزرگترين شهر آذربايجان بود كه به دست سپاهيان اسلام افتاد . بين سالهاي 267 تا 317 ه. ق اين شهر مركز حكمراني طايفه بني ساج بود كه حكومت را از مراغه به اردبيل انتقال داده بودند . اردبيل تا حمله مغول مركز حكومت آذربايجان بود . شاه اسماعيل براي تشكيلحكومت واحد ايراني از اردبيل قيام كرد و تبريز را در سال 906 ه.ق پايتخت رسمي ايران قرار داد . در دوره صفوي اردبيل از لحاظ سياسي و اقتصادي سرآمد شهرهاي ايران بود . اين شهر در مسير شاهراه تجاري ايران و اروپا قرار داشت و ابريشم و مال التجاره وارده از گيلان از طريق اردبيل به اروپا صادر ميشد . علاوه بر اهميت جاذبههاي طبيعي و تاريخي كه زمينه مناسبي را براي توسعه اقتصادي - اجتماعي استان اردبيل فراهم آوردهاند ، موقعيت استراتژيك اين استان بويژه از نظر توريسم عبوري و بازرگاني ، اين شهر را در اهميت درجه اول قرار داده است . گرايشهاي قومي و فرهنگي اخير كه مابين آذربايجان ايران و جمهوري آذربايجان بوجود آمده جريان توريستي دائمي مابين اين جمهوري و استان اردبيل را گسترش داده است . شهرستان اردبيل از ارتفاعات كوهستانهاي سبلان ، طالش و بزغوش ، متأثر است . بيشتر نواحي اردبيل بيش از 3 هزار متر از سطح دريا ارتفاع دارد . قله سبلان با ارتفاع 4811 متر در شمال غربي اين شهرستان واقع شده و در اعتدال هواي آن نقش عمدهاي دارد . شهرستان اردبيل از مناطق سردسير ايران است و بين ۵ تا 8 ماه در سال سرد است . زمستانهاي بسيار سرد و تابستانهاي معتدل از ويژگيهاي آب و هوائي اردبيل است .

استان قم
استان قم با وسعتي معادل 631,14 كيلومتر مربع در جنوب پايتخت واقع شده است . براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375 ، شهرستان قم تنها شهرستان استان و شهر قم مركز شهرستان و استان قم ميباشد . اين استان از شمال به جلگه ورامين و شهرري از استان تهران و ساوه از استان مركزي ، از جنوب به شهرستانهاي محلات و دليجان از استان مركزي و كاشان از استان اصفهان و كوير نمك ، از غرب به شهرستانهاي آشتيان و تفرش از استان مركزي محدود است . استان قم در قلمرو كوير مركزي ايران واقع شده است . ناهمواريهاي استان قم مشتمل بر نواحي كوهستاني ، پايكوهي و دشتي است . شهر قم به علّت مجاورت با بيابان و دوري از دريا ، اقليمي خشك و كم رطوبت و بارشي اندك و نامناسب دارد . بيشتر زمينهاي اين استان قابليت كشاورزي ندارند و به حاشيه درياچه نمك يا مسيله معروفاند . این استان در سال 1375 ، حدود 853044 نفر جمعّيت داشته است كه از اين تعداد 16/91 درصد در نقاط شهري و 82/8 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . گفته ميشود كه شهر قم پيش از دوره اسلامي نيز وجود داشته است ولي گروهي اعتقاد دارند كه شهر قم بعد از اسلام بنا گرديده است . «كفم» نام حصار باستاني شهر قم بود و به همين لحاظ عربها اين شهر را قم ناميدند . در زمان حمله عربها به ايران ، قم از توابع اصفهان بود و همزمان با اصفهان فتح گرديد . در سال 24-23 هجري قمري ، ابوموسي اشعري بخشي از سپاه تحت فرماندهي خود را روانه فتح قم نمود و اين شهر در زمان عمر - خليفه دوّم - به دست مسلمين فتح شد . با مهاجرت قبيله اشعري از كوفه به قم و اسكان آنها در اين ناحيه ، قم به تدريج به شهر تبديل شد . بين اعراب اشعري و ساكنان زرتشتي قم پيوسته نزاع و درگيري در ميگرفت كه به شكست قطعي زرتشتيان و تسلط اشعريان مسلمان بر قم منجر شد . در قرون اوّليه اسلام ، علويان با بيرحمانهترين وضع ، تحت آزار و تعقيب حكام عباسي و اموي بودند . در ميان شهرهاي ايران ، قم از مناطق مهمّي بود كه علويان پيوسته به سوي آن هجرت ميكردند . با حضور علويان در قم ، اين شهر به يك شهر علوي نشين تبديل شد . مردم قم ، مأموران را قاتل امام هشتم علي بن موسي الرضا (ع) ميدانستند و به خواهر آن حضرت در قم فوت و مدفون است عشق ميورزيدند و لذا با حكومت آن ناسازگاري ميكردند و خراج نميپرداختند . مأمون ، «علي بن هشام» را با لشكر نيرومند به سوي شهر قم روانه كرد كه به قتل عام مردم و تخريب شهر منجر شد . مردم قم پس از شنيدن خبر فوت مأمون دست به شورش زدند و با هجوم به دار الحكومه در سال 216 ه.ق عامل خليفه را از شهر بيرون كردند . پس از مأمون ، معتصم به خلافت رسيد و سپاهي را براي دفع شورش به قم روانه كرد . اين سپاه نيز شهر را به آتش كشيد . بعد از اين سركوبي ، «محمدبن عيسي بادغيسي» به حكومت قم گماشته شد . اين شخص سياست آرامش با مردم را در پيش گرفت . با روي كار آمدن متوكل عباسي سياست ضد علوي تشديد شد و مردم قم نيز به حمايت از «حسين كوكبي» شتافتند تا دولت علوي در محدوده طالقان ، قزوين ، زنجان و ابهر توسط وي تشكيل شود . پس از متوكل ، معتمد خليفه عباسي ، «موسي بن بغا» را مأمور نمود تا هم حسين كوكبي را سركوب كند و هم طغيان قم را فرو نشاند و مردم از ظلم و ستم خلفا و عاملان آنها به امام يازدهم امام حسن عسكري (ع) توسل جستند . به طور كلي شورش و سركوب مداوم مردم قم تا زمان به قدرت رسيدن آل بويه كه خود از علويان بودند ، ادامه يافت . در دوران اين سلسله ، شهر قم در ابعاد مختلف رشد و توسعه يافت . در دوره سلجوقيان تصدي امور مهّم سلجوقي توسط فرزانگان قمي ، در عمران و ترقي شهر قم مؤثر شد . در حمله مغول شهر قم به كلي منهدم شد ولي پس از گرايش بعضي از حكام به اسلام مانند "سلطان محمد اولجايتو" شهر قم مورد توجه قرار گرفت . اين شهر در دهههاي پاياني قرن هشتم ه.ق مورد تهاجم "تيمور گوركاني" قرار گرفت و مردم شهر قتل عام شدند . مقارن ظهور حكومت خاندانهاي "قراقويونلو" و "آق قويونلو" و به ويژه در دوره صفويان قم مورد توجه قرار گرفت و به تدريج رو به شكوفايي نهاد . قم در سال909 ه.ق از مراكز مهّم فرهنگي و فقهي شيعه گرديد و علماي بزرگي در اين شهر كرسي تدريس و تحقيق بنا نهادند و اهميّت زيارتي و مذهبي اين شهر فزوني يافت . در حمله افغانها ، شهر قم خسارات سنگيني را متحمل شد و مردم قم نيز از نظر اقتصادي تحت فشار شديدي قرار گرفتند . در دوره نادر شاه افشار نيز شهر قم متحمل خسارات فراوان شد و همچنين زماني كه خاندانهاي زند و قاجار براي تسلط بر ايران با يكديگر جدال ميكردند ، شهر و مردم قم آسيب فراوان ديدند . در سال 1208 هجري قمري ، قم تحت تسلط آغا محمّدخان قاجار در آمد . فتحعلي شاه پس از پيروزي بر دشمنان ، به مرمت حرم و بارگاه حضرت معصومه (س) پرداخت . وي نذر كرده بود كه اگر بر دشمنان پيروز شود به عمران بارگاه آن حضرت بپردازد . در سال 1294 هجري شمسي ، هنگامي كه قشون روس وارد كرج شد ، بسياري از مردم تهران به قم مهاجرت كردند و موضوع انتقال پايتخت به قم نيز مطرح گرديد ، ولي سفارت خانههاي روسيه و انگليس با تحت فشار قرار دادن احمدشاه ، طرح انتقال پايتخت را خنثي كردند . در همين زمان ، توسط مهاجرين قم ، «كميته دفاع ملي» براي دفاع از ميهن تشكيل شد . بدين ترتيب اين شهر به يك مركز سياسي و نظامي عليه روس و انگليس تبديل شد ، ولي پس از درگيريهاي متعددي ، در سال 1294 هجري شمسي به اشغال نيروهاي روس درآمد . در حال حاضر ، قم يكي از مراكز مهّم تشيع ايران و جهان است . وجود بارگاه با عظمت حضرت معصومه (س) و حوزه علميه قم اهميت مذهبي اين شهر را بيش از پيش فزوني بخشيده و حوزههاي علمي و آموزشي آن نيز توسعه يافته است . استان قم از نظر آب و هوا ، اقليم نيمه بياباني دارد و ميزان بارش سالانه آن در اطراف حوض سلطان كمتر از 100 ميلي متر است كه عمدتاً در فصول سرد سال (پاييز و زمستان) صورت ميگيرد . در حالي كه در فصول گرم به ويژه تابستان ، نزولات جوي آن بسيار نادر است . طبق گزارش ايستگاههاي سينوپتيك استان در سال 1373 ، بيشترين درجه حرارت ثبت شده با ۶/31 درجه به مرداد ماه و كمترين آن با 2/۵ درجه سانتيگراد به دي ماه مربوط است . همچنين ماههاي ارديبهشت ، خرداد ، شهريور و مهر مناسبترين زمان براي مسافرت به استان است .

استان یزد
استان یزد از سرزمینهای کهن و تاریخی ایران زمین است . در بعضی از منابع بنای اولیه برخی از شهرهای این استان چون (میبد) را به سلیمان پیغمبر ، (یزد) را به ضحاک و اسکندر مقدونی و (ابرکوه) را به ابراهیم پیغمبر نسبت داده اند . این بیانگر قدمت و دیرینگی پیشینیه تاریخی و فرهنگی سرزمین و مردم این دیار است . مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود در این استان نیز به سهم خود گویای این پیشینه تاریخی است . آثاری چون دست افزارهای سنگی بدست آمده از دره های شیرکوه ، نگاره های روی تخت سنگ کوه ارنان ، تکه سفالهای منقوش نارین قلعه میبد – متعلق به دوره ایلامی ، غارهای استان و آثار معماری و شهر سازی باستانی و ... نشان می دهد مدنیت یزد ، در چهار کانون باستانی (مهریز و فهرج) ، (یزد) ، (رستاق و میبد) و (اردکان) متمرکز بود . پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاهراه های باستانی (ری – کرمان) و (پارس – خراسان) قرار داشت ، جزء سرزمینهای دور دست مادها شمرده اند . سلسله ها و حکامی که بر یزد حکومت کردند عبارتند از : قباد انوشیروان ، یزدگرد اول ، ساسانیان ، آل کاپویه ، اتابکان ، مغولان ، آل مظفر ، تیموریان ، صفویان ، افشاریان و قاجاریه . استان يزد با 120000 كيلومتر مربع وسعت در مركز ايران قرار دارد و براساس آخرين تقسيمات كشوري ، داراي هفت شهرستان به نامهاي ابركوه ، اردكان ، بافق ، تفت ، مهريز ، ميبد و يزد است . استان يزد در سال 1375حدود 800000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد 15/75 درصد در نقاط شهري و 85/24 درصد در نقاط روستايي ساكن بودهاند . شهر يزد پرجمعيتترين شهر و مركز سياسي - اداري استان يزد است . استان يزد در قلمرو سلسله جبال مركزي ايران واقع شده و از پستي و بلندي و چالهها و كفههاي كويري متعددي تشكيل شده است . اين ناهمواريها مشتمل بر تپههاي پاي كوهي ، دشتها ، بيابانها ، نواحي كويري و تپههاي ماسهاي است . در استان دو رشته كوه متمايز از هم وجود دارد . اولي بخشي از كوههايي است كه در جهت شمال غربي - جنوب شرقي از مركز ايران عبور ميكنند و به كوههاي مركزي ايران معروف هستند . دومي شامل رشته كوههايي است كه در مناطق مركزي ، شمالي و شرقي استان قرار دارند . رشته شيركوه كه مانند ديواري قسمتهاي مركزي استان را از بخش غربي آن (چاله ابرقو) جدا ميكند ، همواره از برف و يخ پوشيده شده و در تامين آب شهرهاي يزد ، تفت و مهريز نقش مهم و اساسي دارد . جمعیت استان یزد در حال حاضر بالغ بر 890000 نفر است که 1/4 درصد از جمعیت کل کشور را به خود اختصاص می دهد . از کل جمعیت استان 78 درصد را جمعیت شهری و 22 درصد را جمعیت روستائی تشکیل می دهد . به دلیل وجود بیابانها و کویرهای وسیع تراکم جمعیت در سطح استان کم است . سرزمين يزد جلوههايي از باشكوهترين و درخشانترين ميراث فرهنگي و تمدن كهن ادوار مختلف تاريخي ايران را در خود جاي داده است . تاريخ سكونت انسان در اين خطه از هزاره سوم پيش از ميلاد فراتر رفته است ، به طوري كه در عهد پيشداديان طوايف در حال كوچ از بلخ به پارس ، اين سرزمين را يزدان ، ناميدند و از آن زمان به بعد يزد محل عبادت شد . از مهمترين مراكز اسكان اوليه اين سرزمين به مهرپادين (مهريز) فهرشان ، پهره (فهرج) ، خورميش ، ادر (اردكان) ، شواز ، قلاع موبدان (ميبد) ، طرنج ، عقدا و اشكذر ميتوان اشاره كرد . شهر يزد به عنوان محلي پاك و مقدس در رأس تمام آباديهاي مزبور قرار داشته است . درههاي سرسبز و مناطق ييلاقي ، چشمه سارها ، ارتفاعات و قلهها ، غارها ، حيات وحش و شكارگاهها و به ويژه جاذبههاي كويري از خصوصيات جالب توجه طبيعت يزد است كه برخي از آنها جزء تفرجگاههاي مهم مردم استان به شمار ميآيد . استان يزد از لحاظ كنشهاي فرهنگي نيز جالب توجه است . اين منطقه از لحاظ رفتارهاي فرهنگي مردم كانون گوناگونيهاست و در اين بين خصوصيات فرهنگي زرتشتيان از پيشينه تاريخي درخشاني برخوردار است . زرتشتيان طبق آئين زرتشت مراسم ويژهاي را در روزهاي معيني از سال برگزار ميكنند كه از ديدگاه جهانگردي براي افراد مسلمان و پيروان ساير اديان جالب توجه و ديدني است . نژاد مردم استان یزد از نژاد آریادی و ایرانی هستند و به علت موقعیت جغرافیائی ویژه این استان ، از آمیختن با نژادهای غیر ایرانی تا اندازه ای مصون مانده اند . در روزگار باستان و آغاز مدنیت و آبادی در این سامان نژادهای دیگری در این ناحیه می زیستند و با نژادهای اصلی آن درآمیختند . این آمیزش بی گمان بعدها در سرگذشت اجتماعی ، فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران تازه رسیده آریائی نیز تأثیر بسیار داشته است . در نیمه هزاره دوم پیش از میلاد آریائی ها به فلات مرکزی ایران از جمله منطقه یزد که در دل این فلات قرار دارد ، روی آوردند . در دوره های بعد نیز ، گروه های عرب ، ترک ، مسیحی و کلیمی به این منطقه آمدند . در سده اخیر نیز اعراب مهاجر به این استان آمده و در آن ساکن شدند . مردم استان یزد به زبان فارسی رایج ، با پاره ای ویژگی های گویشی سخن می گویند . برخی ویژگیهای گویشی در میان شهرستانهای این استان محسوس است . زبان شناسان نیم زبانهای جدید ایرانی را به دو دسته باختری و خاوری تقسیم کرده اند . لهجه یزدی جزء نیم زبانهای مرکزی دسته باختری است که در بخش باختری فلات ایران ، تا حدود مرزهای ایران رواج دارد . در بیشتر نیم زبانهای مرکزی از جمله لهجه شیرین یزدی اثر آمیختگی کمتری با زبان عربی دیده میشود . زرتشتیان یزد به زبان نیاکان خویش ، زبان فارسی دری سخن می گویند . زبان زرتشتیان یزد به دلیل پاره ای عوامل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی آمیختگی بسیار با زبان فارسی پیدا کرده ، به طوری که آهنگ ناتوان شدن و حتی فراموش شدن آن روز به روز تندتر میشود . مذهب پیش از ورود مسلمانان به ایران ، مردم استان یزد نیز مانند مردم سایر نقاط ایران زرتشتی بودند . با انقراض حکومت ساسانیان در نیمه نخست سده اول ه . ق مردم بیشتر نقاط ایران از جمله استان یزد نیز به دین اسلام گرویدند ؛ ولی برخی از آنان با پرداخت جزیه ، آیین خود را حفظ کردند و زرتشتی باقی ماندند . قریب به اتفاق مردم استان یزد ، مسلمان و پیرو شیعه جعفری هستند . استان يزد به دو علت اساسي خشك است . اول آنكه بر روي كمربند خشك جهاني واقع شده و ديگر آنكه از درياهاي آزاد عمان و خليجفارس و درياچههاي داخلي و بادهاي رطوبتزاي دريايي بسيار دور است . عامل مهم اعتدال نسبي آب و هواي يزد كه قابليت زيست نسبتاً مناسبي به آن بخشيده است ، ارتفاعات مهمي است كه در اطراف آن پديد آمده و به طور موضعي در بهبودي هواي استان اثر ميگذارند و لذا مناطقي با ارتفاع بيش از 2500 متر از اعتدال و رطوبت نسبي بيشتري برخوردار هستند . متوسط دماي هواي استان 9/18 درجه سانتيگراد است . حداكثر مطلق دما در تيرماه برابر 43 و حداقل آن در ديماه برابر 2/7 درجه سانتيگراد ميباشند . به استثناي منطقه كوهستاني شيركوه ، ساير نقاط استان يزد اقليم گرم و خشك و بياباني دارد كه از غرب و جنوب غربي به طرف شمال شرقي و شرق خشكتر ميشود .

استان اصفهان

استان گیلان
قبل از مهاجرت اقوام آریائی به ایران صفحات شمالی ایران ، یعنی نواحی جنوب دریای مازندران ، مسکن اقوامی مانند کادوسیان ، آماردها کاسپیان و تپوریها و ... بود . قدیمی ترین سندی که از قوم کاسی ها یاد می کند مربوط به سده 24 قبل از میلاد و متعلق به (پوزوراین شوشیناک) است هرودوت مورخ یونانی این قسمت را حاکم نشین پانزدهم بر شمرده که ساس ها و کاسپی های ساکن آن دویست تالان خراج به داریوش می پرداختند . استرابن که در 40 ق . م تا 40 میلادی می زیست اقوام گلامی ، کادوس ، ماردی و بعضی قبائل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه البرز دانسته اند . در گذر زمان اعراب کادوسیان را طیلسان خواندند . بعدها این نام نیز تغیر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشیان می نامند . (پلوتارک) مورخ یونانی درباره جنگ کادوسیان با اردشیر ساسانی در 384 میلادی سخن گفته است . پیرنیا با توجه به نوشته های کتزیاس درباره کادوس ها می گوید مادها ابتدا گیلان و حوالی آن را در اختیار داشتند ولی در اواخر دوره مادها به سبب پاره ای اختلافات آن را از دست دادند چنانکه در اواخر عصر هخامنشی نیز کادوسی ها به صورت نیمه مستقل می زیستند نزاع میان مادها و کادوسیان از وقایع مهم اواخر حکومت مادها است . موقعيت جغرافيايي استان گيلان با پهنهاي به مساحت 14711 كيلومتر مربع در ميان رشته كوههاي البرز و تالش در ساحل درياي خزر و شمال ايران قرار گرفته است . براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري سال 1375 ، شهرستانهاي استان گيلان عبارتند از : آستارا ، آستانه اشرفيه ، بندر انزلي ، رشت ، رودبار ، رودسر ، شفت ، صومعه سرا ، طالش ، فومن ، لاهيجان و لنگرود . شهر رشت مركز استان گيلان است . استان گيلان با استانهاي اردبيل در غرب ، مازندران در شرق ، زنجان در جنوب و كشور تازه استقلال يافته آذربايجان و درياي خزر در شمال هم مرز و همسايه است . جمعیت استان اين استان در سال 1375 ، حدود 2241896 نفر جمعيّت داشته است كه 83/۴۶ درصد آن در نقاط شهري و 15/53 درصد بقيه در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . ناهمواريهاي استان از غرب به شرق شامل : طالش ، ماسوله و پشته كوه و رشته كوه البرز است كه از سه بخش غربي ، مركزي و شرقي تشكيل شده است . البرز غربي مانند حصاري استان گيلان را در بر گرفته است و بلندترين قله آن در گيلان فك يا دلفك (آشيانه عقاب) نام دارد . جلگههاي استان گيلان در ميان دريا و كوهستان تا ارتفاع يكصد متري سطح دريا گسترش يافتهاند كه به سه قسمت عمده تالش ، گيلان غرب و گيلان شرق تقسيم ميشوند . تاريخ گيلان تا شش قرن پيش از ميلاد ، يعني تا زماني كه تاريخ نگاران يونان ، گوشههايي از تاريخ ايران را روشن كردهاند ، تاريك و مبهم است و تنها با تكيه بر پارهاي كاوشهاي باستان شناختي ميتوان گوشههايي از آن را روشن كرد .آثار به دست آمده از سرزمينهاي سواحل جنوب درياي خزر به دوره پيش از آخرين يخبندان (بين 50 تا 150 هزار سال پيش) تعلّق دارند . پيشينه تمدن گيلان به چند هزار سال پيش از ميلاد مسيح ميرسد . در آن دوره «كاسي»ها براي دستيابي به زمينهاي بهتر به نواحي ديگر مهاجرت كردند . در همين زمان ، گروهي از قومهاي مهاجر از جمله آرياييها به علّت تغيير آب و هوا و افزايش سرماي قطبي به اين منطقه كوچ كردند و از آميزش مهاجران و ساكنان بومي منطقه ، چندين قوم جديد تشكيل شد كه در اين ميان دو قوم «گيل» و «ديلم» اكثريت داشتهاند . در سده ششم پيش از ميلاد ، گيلانيان با كوروش هخامنشي متفق شدند و دولت ماد را سرنگون كردند . زمانيكه سلسله هخامنشي سرنگون شد ، كشور به تصرف اسكندر و سپس سلوكيها در آمد . در زمان سلوكيان ، فرمانروايان محلي گيلان ، با استقلال كامل حكومت ميكردند . در زمان ساسانيان ، گيلان تا اندازهاي استقلال خود را از دست داد . در زمان خلفاي عباسي ، علويان در كوهستانهاي ديلم زندگي ميكردند و ميكوشيدند دست خلفاي عباسي را از ديگر نقاط ايران كوتاه كنند . چنين بود كه بناي اتحاد ديلميان و علويان پيريزي شد . در حدود سال 290 هجري قمري ، مردم گيلان و ديلم به مذهب شيعه روي آوردند . از همين دوره در تاريخ ايران سلسلههايي با منشاء گيلاني و ديلمي پديد آمدند . يكي از مهمترين اين سلسلهها «آل بويه» بود . در قرن هشتم هجري «اولجايتو» مغول موفق شد به طور موقت بر اين سرزمين پيروز شود . گيلانيان در روي كار آمدن خاندان صفوي نقش مهمي ايفا كردند ولي در زمان سلطنت شاه عباس اوّل ، گيلان استقلال خود را از دست داد . در سال 1071 هجري قمري شماري از قزاقان روس به قصد غارت به گيلان هجوم برده و دست به چپاول زدند . نادر شاه به علّت علاقه زياد به افزايش قدرت نيروي دريايي ، گيلان را مورد توجه جدي قرار داد . گيلكها در پيروزي انقلاب مشروطه نيز سهي عمده داشتند و آنان در سال 1287 ه.ق پس از دو روز پيكار عليه قزاقان محّمد عليشاه ، تهران را فتح كردند . نقش مردم گيلان در نهضت مشروطه و جنبش ميرزا كوچك خانجنگلي از نمونههاي درخشان تاريخ اين خطه است . استان گيلان از نظر فرهنگي نيز يكي از مناطق ويژه ايران است كه مجموعهاي از سنن ديرين و باستاني را پديد آورده است . زبان مردم گيلان نيز تحت تأثير تنوع قومي ، گويشهاي گوناگون دارد كه مهّمترين آنها گيلكي ، تالشي و ديلمي است . درباره نژاد اقوام ساکن گیلان قبل از ورود آریائی ها نظریه های مختلفی وجود دارد . اغلب پژوهشگران از جمله (هنری فیلد) بر آنند که سومری ها مظاهر تمدن خود را از ناحیه جنوب شرقی دریای مازندران که در آنجا گنجینه ای از اشکال و سفال سومری کشف شده با خود به جلگه بین النهرین آورده اند . در پهلوان نامه گیل گمش از قول پروفسور آمده است : این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان با آریائی های کوهپایه نشین کوهستان های خاوری همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفت های زندگی بخش بین النهرین می کند زبان گویش گیلکی وابسته به زبانهای آریائی است که قرنها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است . گویش گیلکی خود به دو شاخه کلی گیلکی رشتی و لاهیجانی تقسیم می شود . شاید بتوان رودخانه سفید رود را مرز مشخص کننده محدوده های این دو گویش محسوب کرد . مردم گیلان در آغاز به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و در زمان ساسانیان بیشتر مردم گیلان زرتشتی شدند . در روزگار قباد گروهی از گیلانیان به این ایین گرویدند . جنگهای خونینی بین دیلمیان و اعراب باعث شد تا مردم گیلان کم کم با اعتقادات اعراب آشنا شوند و به دین اسلام بگروند . اقليم سرزمين گيلان به آب و هواي معتدل خزري معروف است . كوهستان تالش با جهت شمالي ، جنوبي و كوهستان البرز با امتداد غربي - شرقي ، مانند سدي از عبور بخار آب درياي خزر و بادهاي مرطوب شمال غربي به داخل ايران جلوگيري ميكند و به علّت ارتفاع زياد موجب بارندگيهاي فراوان در استان گيلان ميشود . تبخير گسترده درياي مازندران ضمن افزايش رطوبت هوا در تابستان و كاهش آن در زمستان ، ميانجامد . از اين رو ، يخ بندان زمستاني در نواحي كنارهاي دريا بسيار كم گزارش شده است . ميزان بارندگي در استان گيلان به بادهاي مرطوبي بستگي دارد كه در زمستان از شمال غرب در بهار از شرق و در تابستان و پاييز از غرب ميوزند . اين بادها ، هواي مرطوب دريا را به سوي جلگه گيلان ميرانند و موجب بارندگيهاي فراوان و طولاني ميشوند . در سال 1375 ، ميزان بارندگي در رشت ۴/1015 ميليمتر و تعداد روزهاي يخبندان سالانه آن 20 روز و روزهاي باراني آن 156 روز گزارش شده است . متوسط حداقل دماي رشت 3/۶ درجه سانتيگراد و متوسط حداكثر دماي آن 9/20 درجه ثبت شده است .

استان سمنان
استان سمنان با 95815 كيلومتر مربع وسعت در شرق استان تهران قرار دارد . سمنان ، شاهرود ، دامغان و گرمسار چهار شهر معروف اين استان ميباشند . استان سمنان در دامنههاي جنوبي سلسله جبال البرز واقع شده كه ارتفاع آن از شمال به جنوب كاهش مييابد و به دشت كوير منتهي ميشود . اين استان به دو بخش كوهستاني و دشتهاي پايكوهي تقسيم ميشود . نواحي كوهستاني آن توانهاي معدني و گردشگاهي مناسبي دارد و دشتهاي پايكوهي آن نيز شهرهاي بسيار قديمي ايران را در ميان خود جاي داده است . استان سمنان در سال 1370 حدود 457 هزار نفر جمعيت داشته است كه 1/61 درصد آن شهرنشين و ۴/38 درصد آن روستانشين بوده است . شهر سمنان مركز استان سمنان و شهر شاهرود از نظر جمعيت بزرگترين شهر استان است . نسبت جنسي جمعيت استان 105 ميباشد . استان سمنان از يادگارهاي تقسيمات شانزده گانه اوستايي دوران باستان است . در تمام دوره مادها و هخامنشيان جزو ايالت بزرگ پارت يا پرتو به شمار ميرفت و در زمان ساسانيان نيز اهميت ويژهاي داشته است . ناحيه سمنان در دورههاي بعد از اسلام جزو سرزمين تاريخي قومس (كومش) به شمار ميآمد اين استان با قدمتي بيش از دو هزار سال ، بستر جنگها ، شكستها و پيروزيهاي بيشماري بوده است . جاده ابريشم از وسط استان سمنان عبور ميكرده است و آثار متعدد تاريخي از جمله كاخها ، عمارات ، قلعهها ، كاروانسراها ، آب انبارها ، برجها و باروها و ... در اين استان به جا ماندهاند . كاخهاي آغا محمد خان و فتحعلي شاه در دامغان ، قصرهاي شاه عباس ، عينالرشيد و حرمسراي سلطنتي در گرمسار ، عمارت دختر ناصرالدين شاه در دامغان قلعههاي سارو ، كوشمغان و پاچنار در سمنان ، قلعههاي لاسگرد و بنكوه در گرمسار و ... از جمله اين آثار ديدني و تاريخي است . استان سمنان اماكن و بناهاي مذهبي و زيارتي متعددي را در خود جاي داده است . مسجد سلطاني ، مسجد جامع ، مسجد تاريخانه دامغان ، مسجد جامع بسطام و ... از آن جمله هستند . استان سمنان از نظر جاذبههاي طبيعي يكي از مناطق جالب توجه ايران است . حواشي رودخانهها ، چشمههاي آب معدني و طبيعي ، تفرجگاهها ، جنگلها و فضاهاي سبز ، مناطق حفاظت شده ، قلهها و ارتفاعات ، غارها و جاذبههاي ويژه كويري از جمله اين عناصر زيباي طبيعي هستند . استان سمنان از لحاظ آداب و رسوم و كنشهاي فرهنگي مردم ، كانون گوناگوني هاست . انجام مراسم مربوط به اعياد ملي و مذهبي ، ازدواج و همسر گزيني ، سوگها و عزاهاي خصوصي و مذهبي و ساير كنشهاي فرهنگي مردم عليرغم تفاوتهاي محسوسي كه با ساير نقاط با هم دارند ، بسيار ديدني و جالب توجه است . اين استان مهد شعرا و دانشمنداني همچون منوچهري دامغاني ، ابن يمين فرومدي ، فروغي بسطامي ، يغمايي جندقي ، ذوقي بسطامي و عارفان و دانشمنداني چون بايزيد بسطامي ، شيخ ابوالحسن خرقاني ، شيخ علاءالدوله سمناني ، شيخ سكاك و بيبي منجمه سمناني بوده است . از مشاهير متاخر نيز ميتوان به حاج علي سمناني ، فيض سمناني ، ذبيح الله صفا و علي معلم اشاره كرد . از آداب و رسوم قابل ذكر اهالي استان سمنان ميتوان به نپوشيدن جامه سياه در هنگام عزاداري اشاره كرد . اين موضوع ظاهراً نمايانگر انزجار مردم اين ديار از پرچم سياه عباسيان است . آب و هواي استان سمنان در نواحي كوهستاني سرد ، در دامنه كوهها معتدل و در حواشي كوير گرم است . آب و هواي شهر دامغان به علت وزش بادهاي شديد شمالي و بارندگيهاي ناشي از بادهاي نواحي گرگان و مازندران زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل دارد . شهر سمنان تابستانهاي گرم و زمستانهاي معتدل دارد . آب و هواي شاهرود در قسمتهاي شمالي سرد و در قسمتهاي مركز معتدل و در قسمتهاي جنوبي گرم است . شهر گرمسار تابستانهاي بسيار گرم و زمستانهاي نسبتاً سرد و باراني دارد . گرمسار در ناحيه صحرايي و خشك قرار دارد .