عضویت در خبرنامه

سیستم پکیج همکاران

تبدیل تاریخ

هتل ها

معرفی ایران

استان خراسان رضوی

استان خراسان رضوی

استان قم

استان قم

استان چهارمحال و بختیاری

استان چهارمحال و بختیاری

استان کهگیلویه و بویراحمد

استان کهگیلویه و بویراحمد

استان سمنان

استان سمنان

استان زنجان

استان زنجان

استان خراسان رضوی

استان خراسان رضوی

استان خراسان رضوى با 150000 كيلومتر مربع مساحت ، يكى از مهم ترين استان هاى كشور است كه در شمال شرقى ايران قرار گرفته است . تايباد ، تربت جام ، تربت حيدريه ، چناران ، خواف ، درگز ، سبزوار ، سرخس ، فردوس ، فريمان ، قوچان ، كاشمر ، گناباد ، مشهد ، نيشابور ، برداسكن و .... مجموع شهرستان هاى اين استان هستند . مركز استان خراسان رضوي ، شهرستان مشهد است كه حرم مطهر حضرت رضا (ع) ، امام هشتم شيعيان در آن قرار گرفته است . استان خراسان رضوى از نظر موقعيت طبيعى به دو بخش شمالى و جنوبى تقسيم مى شود . بخش شمالى كوهستانى است كه در نواحى پست آن ، دشت هاى حاصلخيزى ايجاد شده و شرايط مناسبى براى توسعه كشاورزى و دامدارى فراهم آمده است . بخش جنوبى آن از دشت هاى كويرى با تپه هاى كم ارتفاع تشكيل شده كه با فقر پوشش گياهى مواجه است جمعیت استان خراسان رضوى در سال 1375حدود 4500000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد حدود 56 درصد در نقاط شهرى و 43/5 درصد در نقاط روستايى سكونت داشته و بقيه غير ساكن يا عشاير بوده اند . تاريخ و فرهنگ استان خراسان رضوى ، كه در گذشته بخشى از خراسان بزرگ بود ، همواره عرصه دايمى ظهور و سقوط قدرت ها و حكومت ها در تاريخ گذشته ايران بوده است . در اين سرزمين پهناور اقوام و حكومت هاى ترك و تازى و تاتار ، غز و قجر و قبچان ، مغول ، تركمن و افغان حوادثى بى شمار آفريده اند . جغرافيدانان قديم ، سرزمين ايران بزرگ (ايرانشهر) را به هشت اقليم تقسيم كرده بودند كه خراسان بزرگترين و آبادترين اقليم آن بوده است . اين استان در زمان ساسانيان بوسيله يك سپهبد اداره مي شد كه به او «پادگوسبان» مي گفتند و چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند كه هر كدام يكى از چهار قسمت خراسان آن روز را اداره مي كردند . خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم مي شد كه هر قسمت آن بنام يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور ، مرو ، هرات و بلخ ناميده مى شد . در سال 31 ه.ق اعراب روانه خراسان شدند و طى همين دوره ساكنين خراسان به دين اسلام گرويدند . سرزمين خراسان تا سال 205 ه.ق در تصرف خاندان بنى عباس بود . ولى در سال 283 ه.ق سال 283 ه.ق بدست طاهريان ، استقلال يافت و در سال 287 ه.ق جزو قلمرو سامانيان گرديد . در سال 384 ه.ق سلطان محمود غزنوى خراسان را متصرف شد و در سال 429 ه.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف كرد . سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد و تركان غزنوى ، سلطان سنجر سلجوقى را به سختى شكست دادند . در سال 552 خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد و در قرن هفتم هجرى قمرى بر اثر حملات مغول ها ، اين سرزمين ضميمه متصرفات ايلخانان مغول گرديد . در قرن هشتم هجرى ، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند و در سال 873 ه.ق خراسان به تصرف امير تيمور گوركانى درآمد و شهر هرات نيز پايتخت اعلام شد . در سال 913ه.ق خراسان به تصرف ازبكان درآمد . پس از مرگ نادرشاه افشار (1160 ه.ق) ، خراسان به تصرف افاغنه درآمد و در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت استعمار انگليس از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان ، سرانجام عهدنامه پاريس (1273 ه.ق) منعقد گرديد و ايران متعهد گرديد كه در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و در همين دوره خراسان به دو قسمت تقسيم شد : قسمت شرقى در افغانستان تحت الحمايه انگليس شد و قسمت غربى در تصرف ايران باقى ماند . به عبارت ديگر ، پرجمعيت ترين نواحى خراسان از ايران جدا شد . با وجود تمام اين فراز و نشيب ها ، خراسان يكى از استان هاى آباد و حاصلخيز ايران به شمار مي رود . استان خراسان رضوى از نظر جاذبه هاى طبيعى (با وجود محدوديت منابع آبى) يكى از مناطق ديدنى ايران است . درياچه هاى كوچك چشمه هاى طبيعى و آب معدنى ، تفرجگاه ها ، مناطق حفاظت شده ، ارتفاعات و قله ها غارها و ... از جاذبه هاى اين منطقه به شمار مى روند . استان خراسان اماكن و بناهاى مذهبى و زيارتى متعددى را در خود جاى داده است ، از جمله مجموعه مقدس آستان رضوى (حرم مطهر امام رضا ع) و صدها آرامگاه و امامزاده كه همواره مورد توجه سياحان و زائران قرار دارند و افراد زيادى به منظور زيارت و سياحت به اين استان سفر مي كنند . استان خراسان رضوى در ناحيه معتدل شمالى قرار گرفته و بطور كلى آب و هوايى متغير دارد . دماى هواى استان از سمت شمال به سمت جنوب افزايش مي يابد ، ولى از ميزان بارش سالانه آن كاسته مي شود . نواحى مرتفع استان (ارتفاعات هزار مسجد - بينالود) آب و هواى سرد كوهستانى دارند . مناطقى همچون قوچان ، و نواحى جنوب بينالود ، ارتفاعات هزار مسجد و قسمتى از شهرستان مشهد داراى آب و هواى معتدل كوهستانى ، و كوهپايه هاى استان داراى آب و هواى نيمه بيابانى ملايم (كوهپايه اى) و نواحى جنوبى آن داراى آب و هواى گرم و خشك بيابانى است .

استان قم

استان قم

استان‌ قم‌ با وسعتي‌ معادل‌ 631,14 كيلومتر مربع‌ در جنوب‌ پايتخت‌ واقع‌ شده‌ است ‌. براساس‌ آخرين ‌تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ در سال‌ 1375 ، شهرستان‌ قم‌ تنها شهرستان‌ استان‌ و شهر قم‌ مركز شهرستان‌ و استان ‌قم‌ مي‌باشد . اين‌ استان‌ از شمال‌ به‌ جلگه‌ ورامين‌ و شهرري‌ از استان‌ تهران‌ و ساوه‌ از استان‌ مركزي‌ ، از جنوب‌ به ‌شهرستان‌هاي‌ محلات‌ و دليجان‌ از استان‌ مركزي‌ و كاشان‌ از استان‌ اصفهان‌ و كوير نمك ‌، از غرب‌ به‌ شهرستان‌هاي ‌آشتيان‌ و تفرش‌ از استان‌ مركزي‌ محدود است ‌. استان‌ قم‌ در قلمرو كوير مركزي‌ ايران‌ واقع‌ شده‌ است ‌. ناهمواري‌هاي‌ استان‌ قم‌ مشتمل‌ بر نواحي‌ كوهستاني ‌، پايكوهي‌ و دشتي‌ است‌ . شهر قم‌ به‌ علّت‌ مجاورت‌ با بيابان‌ و دوري‌ از دريا ، اقليمي‌ خشك‌ و كم‌ رطوبت‌ و بارشي‌ اندك‌ و نامناسب‌ دارد . بيشتر زمين‌هاي‌ اين‌ استان‌ قابليت‌ كشاورزي‌ ندارند و به‌ حاشيه‌ درياچه‌ نمك‌ يا مسيله‌ معروف‌اند . این‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 853044 نفر جمعّيت‌ داشته ‌است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 16/91 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 82/8 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . گفته‌ مي‌شود كه‌ شهر قم‌ پيش‌ از دوره‌ اسلامي‌ نيز وجود داشته‌ است‌ ولي‌ گروهي‌ اعتقاد دارند كه ‌شهر قم‌ بعد از اسلام‌ بنا گرديده‌ است ‌. «كفم‌» نام‌ حصار باستاني‌ شهر قم‌ بود و به‌ همين‌ لحاظ‌ عرب‌ها اين‌ شهر را قم ‌ناميدند . در زمان‌ حمله‌ عرب‌ها به‌ ايران ‌، قم‌ از توابع‌ اصفهان‌ بود و همزمان‌ با اصفهان‌ فتح‌ گرديد . در سال‌ 24-23 هجري‌ قمري‌ ، ابوموسي‌ اشعري‌ بخشي‌ از سپاه‌ تحت‌ فرماندهي‌ خود را روانه‌ فتح‌ قم‌ نمود و اين‌ شهر در زمان ‌عمر - خليفه‌ دوّم‌ - به‌ دست‌ مسلمين‌ فتح‌ شد . با مهاجرت‌ قبيله‌ اشعري‌ از كوفه‌ به‌ قم‌ و اسكان‌ آن‌ها در اين ‌ناحيه‌ ، قم‌ به‌ تدريج‌ به‌ شهر تبديل‌ شد . بين‌ اعراب‌ اشعري‌ و ساكنان‌ زرتشتي‌ قم‌ پيوسته‌ نزاع‌ و درگيري‌ در مي‌گرفت‌ كه‌ به‌ شكست‌ قطعي‌ زرتشتيان‌ و تسلط‌ اشعريان‌ مسلمان‌ بر قم‌ منجر شد . در قرون‌ اوّليه‌ اسلام ‌، علويان ‌با بي‌رحمانه‌ترين‌ وضع ‌، تحت‌ آزار و تعقيب‌ حكام‌ عباسي‌ و اموي‌ بودند . در ميان‌ شهرهاي‌ ايران ‌، قم‌ از مناطق ‌مهمّي‌ بود كه‌ علويان‌ پيوسته‌ به‌ سوي‌ آن‌ هجرت‌ مي‌كردند . با حضور علويان‌ در قم ‌، اين‌ شهر به‌ يك‌ شهر علوي‌ نشين‌ تبديل‌ شد . مردم‌ قم ‌، مأموران‌ را قاتل‌ امام‌ هشتم ‌علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا (ع‌) مي‌دانستند و به‌ خواهر آن‌ حضرت‌ در قم‌ فوت‌ و مدفون‌ است‌ عشق‌ مي‌ورزيدند و لذا با حكومت‌ آن‌ ناسازگاري‌ مي‌كردند و خراج‌ نمي‌پرداختند . مأمون‌ ، «علي‌ بن‌ هشام‌» را با لشكر نيرومند به‌ سوي ‌شهر قم‌ روانه‌ كرد كه‌ به‌ قتل‌ عام‌ مردم‌ و تخريب‌ شهر منجر شد . مردم‌ قم‌ پس‌ از شنيدن‌ خبر فوت‌ مأمون‌ دست‌ به‌ شورش‌ زدند و با هجوم‌ به‌ دار الحكومه‌ در سال‌ 216 ه.ق‌ عامل‌ خليفه‌ را از شهر بيرون‌ كردند . پس‌ از مأمون ‌، معتصم‌ به‌ خلافت‌ رسيد و سپاهي‌ را براي‌ دفع‌ شورش‌ به‌ قم‌ روانه‌ كرد . اين‌ سپاه‌ نيز شهر را به‌ آتش‌ كشيد . بعد از اين‌ سركوبي ‌، «محمدبن‌ عيسي‌ بادغيسي‌» به‌ حكومت‌ قم ‌گماشته‌ شد . اين‌ شخص‌ سياست‌ آرامش‌ با مردم‌ را در پيش‌ گرفت ‌. با روي‌ كار آمدن‌ متوكل‌ عباسي‌ سياست‌ ضد علوي‌ تشديد شد و مردم‌ قم‌ نيز به‌ حمايت‌ از «حسين‌ كوكبي‌» شتافتند تا دولت‌ علوي‌ در محدوده‌ طالقان ‌، قزوين ‌، زنجان‌ و ابهر توسط‌ وي‌ تشكيل‌ شود . پس‌ از متوكل‌ ، معتمد خليفه‌ عباسي ‌، «موسي‌ بن‌ بغا» را مأمور نمود تا هم‌ حسين‌ كوكبي‌ را سركوب‌ كند و هم ‌طغيان‌ قم‌ را فرو نشاند و مردم‌ از ظلم‌ و ستم‌ خلفا و عاملان‌ آن‌ها به‌ امام‌ يازدهم‌ امام‌ حسن‌ عسكري‌ (ع‌) توسل‌ جستند . به‌ طور كلي‌ شورش‌ و سركوب‌ مداوم‌ مردم‌ قم‌ تا زمان‌ به‌ قدرت‌ رسيدن‌ آل‌ بويه‌ كه‌ خود از علويان‌ بودند ، ادامه‌ يافت‌ . در دوران‌ اين‌ سلسله ‌، شهر قم‌ در ابعاد مختلف‌ رشد و توسعه‌ يافت ‌. در دوره‌ سلجوقيان ‌تصدي‌ امور مهّم‌ سلجوقي‌ توسط‌ فرزانگان‌ قمي ‌، در عمران‌ و ترقي‌ شهر قم‌ مؤثر شد . در حمله‌ مغول‌ شهر قم‌ به ‌كلي‌ منهدم‌ شد ولي‌ پس‌ از گرايش‌ بعضي‌ از حكام‌ به‌ اسلام‌ مانند "سلطان‌ محمد اولجايتو" شهر قم‌ مورد توجه ‌قرار گرفت ‌. اين‌ شهر در دهه‌هاي‌ پاياني‌ قرن‌ هشتم‌ ه.ق‌ مورد تهاجم‌ "تيمور گوركاني‌" قرار گرفت‌ و مردم‌ شهر قتل‌ عام‌ شدند . مقارن‌ ظهور حكومت‌ خاندان‌هاي‌ "قراقويونلو" و "آق‌ قويونلو" و به‌ ويژه‌ در دوره‌ صفويان‌ قم‌ مورد توجه ‌قرار گرفت‌ و به‌ تدريج‌ رو به‌ شكوفايي‌ نهاد . قم‌ در سال‌909 ه.ق‌ از مراكز مهّم‌ فرهنگي‌ و فقهي‌ شيعه‌ گرديد و علماي‌ بزرگي‌ در اين‌ شهر كرسي‌ تدريس‌ و تحقيق‌ بنا نهادند و اهميّت‌ زيارتي‌ و مذهبي‌ اين‌ شهر فزوني‌ يافت‌ . در حمله‌ افغان‌ها ، شهر قم‌ خسارات‌ سنگيني‌ را متحمل‌ شد و مردم‌ قم‌ نيز از نظر اقتصادي‌ تحت‌ فشار شديدي‌ قرار گرفتند . در دوره‌ نادر شاه‌ افشار نيز شهر قم‌ متحمل‌ خسارات‌ فراوان‌ شد و همچنين‌ زماني‌ كه‌ خاندان‌هاي‌ زند و قاجار براي‌ تسلط‌ بر ايران‌ با يكديگر جدال‌ مي‌كردند ، شهر و مردم‌ قم‌ آسيب‌ فراوان‌ ديدند . در سال‌ 1208 هجري‌ قمري ‌، قم‌ تحت‌ تسلط‌ آغا محمّدخان‌ قاجار در آمد . فتحعلي‌ شاه‌ پس‌ از پيروزي‌ بر دشمنان ‌، به‌ مرمت‌ حرم‌ و بارگاه‌ حضرت‌ معصومه‌ (س‌) پرداخت ‌. وي‌ نذر كرده‌ بود كه‌ اگر بر دشمنان‌ پيروز شود به‌ عمران ‌بارگاه‌ آن‌ حضرت‌ بپردازد . در سال‌ 1294 هجري‌ شمسي‌ ، هنگامي‌ كه‌ قشون‌ روس‌ وارد كرج‌ شد ، بسياري‌ از مردم‌ تهران‌ به‌ قم‌ مهاجرت ‌كردند و موضوع‌ انتقال‌ پايتخت‌ به‌ قم‌ نيز مطرح‌ گرديد ، ولي‌ سفارت‌ خانه‌هاي‌ روسيه‌ و انگليس‌ با تحت‌ فشار قرار دادن‌ احمدشاه‌ ، طرح‌ انتقال‌ پايتخت‌ را خنثي‌ كردند . در همين‌ زمان ‌، توسط‌ مهاجرين‌ قم‌ ، «كميته‌ دفاع‌ ملي‌» براي‌ دفاع‌ از ميهن‌ تشكيل‌ شد . بدين‌ ترتيب‌ اين‌ شهر به‌ يك‌ مركز سياسي‌ و نظامي‌ عليه‌ روس‌ و انگليس‌ تبديل ‌شد ، ولي‌ پس‌ از درگيري‌هاي‌ متعددي‌ ، در سال‌ 1294 هجري‌ شمسي‌ به‌ اشغال‌ نيروهاي‌ روس‌ درآمد . در حال‌ حاضر ، قم‌ يكي‌ از مراكز مهّم‌ تشيع‌ ايران‌ و جهان‌ است ‌. وجود بارگاه‌ با عظمت‌ حضرت‌ معصومه ‌(س‌) و حوزه‌ علميه‌ قم‌ اهميت‌ مذهبي‌ اين‌ شهر را بيش‌ از پيش‌ فزوني‌ بخشيده‌ و حوزه‌هاي‌ علمي‌ و آموزشي‌ آن‌ نيز توسعه‌ يافته‌ است ‌. استان‌ قم‌ از نظر آب‌ و هوا ، اقليم‌ نيمه‌ بياباني‌ دارد و ميزان‌ بارش‌ سالانه‌ آن‌ در اطراف‌ حوض‌ سلطان‌ كمتر از 100 ميلي‌ متر است‌ كه‌ عمدتاً در فصول‌ سرد سال‌ (پاييز و زمستان‌) صورت‌ مي‌گيرد . در حالي‌ كه‌ در فصول‌ گرم‌ به‌ ويژه‌ تابستان ‌، نزولات‌ جوي‌ آن‌ بسيار نادر است ‌. طبق‌ گزارش‌ ايستگاه‌هاي‌ سينوپتيك‌ استان‌ در سال‌ 1373 ، بيشترين‌ درجه‌ حرارت‌ ثبت‌ شده‌ با ۶/31 درجه‌ به‌ مرداد ماه‌ و كمترين‌ آن‌ با 2/۵ درجه‌ سانتيگراد به ‌دي‌ ماه‌ مربوط‌ است ‌. همچنين‌ ماه‌هاي‌ ارديبهشت‌ ، خرداد ، شهريور و مهر مناسب‌ترين‌ زمان‌ براي‌ مسافرت‌ به‌ استان‌ است ‌.

استان چهارمحال و بختیاری

استان چهارمحال و بختیاری

استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ با 28559 كيلومتر مربع‌ وسعت‌ و در قلمرو مركزي‌ رشته‌ كوههاي‌ زاگرس ‌بين‌ پيشكوه هاي‌ داخلي‌ و استان‌ اصفهان‌ استقرار يافته‌ است ‌. اردل‌ ، بروجن ‌، شهركرد ، فارسان‌ و لردگان‌ 5 شهرستان‌ اين‌ استان‌ مي‌باشند . شهركرد مركز استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ است ‌. استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ در سال‌ 1375 حدود 761168 نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌ كه‌ 45 درصد آن‌ شهر نشين‌ ، 8/54 درصد روستانشين‌ و بقيه‌ غير ساكن‌ (كوچ‌ رو) بوده‌ است ‌. نسبت‌ جنسي‌ جمعيت‌ استان‌ 102 نفر مي‌باشد . تاريخ‌ سرزمين‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ با تاريخ‌ ايل‌ بختياري‌ در هم‌ آميخته‌ است ‌. بختياري‌ها شاخه‌اي‌ از طوايف‌ لر هستند كه‌ در تاريخ‌ ايران‌ به‌ «لر بزرگ‌» مشهور شده‌اند . ايل‌ بختياري‌ به‌ دو دسته‌ بزرگ‌ هفت‌ لنگ‌ و چهار لنگ‌ تقسيم‌ مي‌شود . قلمرو تابستاني‌ يا ييلاقي‌ چهار لنگ‌ها در شمال‌ منطقه‌ و هفت‌ لنگ‌ها در جنوب‌ آن ‌واقع‌ است ‌. منطقه‌ بختياري‌ گاهي‌ جزء استان‌ فارس‌ و زماني‌ جزء حكومت‌ خوزستان‌ بود . حيات‌ عشايري‌ بختياري‌ها و ويژگي‌هاي‌ ناشي‌ از اين‌ نوع‌ زندگي‌ اجتماعي‌ باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ آثار تاريخي ‌و باستاني‌ اندكي‌ در استان‌ بوجود آيد ، ولي‌ زيبايي‌هاي‌ طبيعي‌ آن‌ كم‌ نظير و جالب‌ توجه‌ است ‌، بطوريكه‌ هر بيننده‌اي‌ را مجذوب‌ مي‌سازد . تالاب‌هاي‌ دل‌انگيز و زيبا ، تفرجگاههاي‌ مصفا ، حواشي‌ سرسبز رودخانه‌ها ، گلزارهاي‌ بي‌ نظير ، چشمه‌هاي‌ آبگرم‌ و معدني ‌، آبشارهاي‌ فرحبخش‌ ، ارتفاعات‌ بلند ، برف‌ فراوان‌ زمستان‌ و دهها عنصر طبيعي‌ ديگر ، جلوه‌هاي‌ بسيار زيبا و ديدني‌ فراهم‌ آورده‌ و زمينه‌هاي‌ مساعدي‌ را براي‌ بهره‌ برداري‌هاي ‌گردشگاهي‌ و ورزش‌هاي‌ زمستاني‌ بوجود آورده‌ است‌ . استان‌ چهار محال‌ و بختياري‌ از لحاظ‌ آداب‌ و رسوم‌ و كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ يكي‌ از جالب‌ترين‌ مناطق‌ عشايري ‌ايران‌ است ‌. مراسم‌ ويژه‌ عشايري‌ در ارتباط‌ با زندگي‌ كوچ‌ و كوچ‌ نشيني ‌، انجام‌ مراسم‌ ويژه‌ در اعياد ملي‌ و مذهبي ‌، نحوه‌ ازدواج‌ و همسرگزيني‌ ، چگونگي‌ انجام‌ سوگ‌ها و عزاهاي‌ خصوصي‌ و مذهبي ‌، موسيقي‌ و رقص ‌بومي ‌، نوع‌ پوشش‌ زنان‌ و مردان‌ و ... از جمله‌ جاذبه‌هاي‌ فرهنگي‌ منطقه‌ محسوب‌ مي‌شوند . استان‌ چهارمحال‌ و بختياري‌ در ناحيه‌ مركزي‌ سلسله‌ جبال‌ زاگرس‌ كه‌ از شمال‌ غربي‌ به‌ جنوب‌ شرقي‌ امتداد دارد واقع‌ شده‌ است ‌. بلندترين‌ استان‌ در ناحيه‌ غربي‌ با 4548 متر ارتفاع‌ در قله‌ زردكوه‌ بختياري‌ و پست‌ترين‌ نقطه‌ آن‌ در ناحيه‌ شرقي ‌چهارمحال‌ است‌ . كوههاي‌ استان‌ سرچشمه‌ اصلي‌ رودخانه‌هاي‌ دائمي‌ زاينده‌ رود و كارون‌ و در سراسر سال‌ پوشيده‌ از برف‌ هستند و جزو حوزه‌هاي‌ آبگير دائمي‌ ايران‌ به‌ شمار مي‌روند . به‌ دليل‌ شيب‌ ارتفاعات‌ بختياري ‌كه‌ از شمال‌ غربي‌ به‌ جنوب‌ شرقي‌ كشيده‌ شده‌اند ، همچنين‌ به‌ دليل‌ بلندي‌ عوارض‌ طبيعي ‌، موقعيت‌ جغرافيايي ‌و توپوگرافي ‌، آب‌ و هواي‌ استان‌ نسبتاً سرد است ‌. در ارتفاعات‌ بالاي‌ 2000 متر كه‌ مساحت‌ عمده‌ استان‌ را در برمي‌گيرد ريزش‌ برف‌ و باران‌ از اواسط‌ پاييز تا فروردين‌ ادامه‌ دارد ، ولي‌ در مناطق‌ پست‌ با بيش‌ از 40 درجه‌ حرارت‌ در تابستان ‌، حجم‌ نزولات‌ جوي‌ كمتر است‌ . فصل‌ سرما از اواسط‌ آبان‌ آغاز و 4 تا 5 ماه‌ ادامه‌ پيدا مي‌يابد . سردترين‌ ماههاي‌ سال‌ ، دي‌ و بهمن‌ است ‌. متوسط‌ درجه‌ حرارت‌ استان‌ 3/10+ درجه‌ سانتي‌گراد ، حداكثر مطلق‌ درجه‌ حرارت‌ 2/35+ و حداقل‌ مطلق‌ آن‌ 6/15- درجه‌ سانتي‌گراد مي‌باشد . ميزان‌ بارندگي‌ سالانه ‌426 ميلي‌متر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ 127 روز است ‌. از ارديبهشت‌ تا آبان‌ جزو ماههاي‌ خشك‌ و ماههاي‌ آذر ، دي ‌، بهمن‌ و اسفند جزو ماههاي‌ يخبندان‌ به‌ شمار مي‌رود .

استان کهگیلویه و بویراحمد

استان کهگیلویه و بویراحمد

استان‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد با 16264 كيلومتر مربع‌ وسعت‌ در جنوب‌ غربي‌ مركز ايران‌ واقع‌ شده ‌است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ در سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ عبارتند از : كهگيلويه‌ با مركزيت‌ دهدشت ‌، بويراحمد با مركزيت‌ ياسوج‌ و گچساران ‌. شهر ياسوج‌ مركز استان‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد مي‌باشد . اين‌ استان‌ ، از شمال‌ با استان‌ چهارمحال‌ و بختياري ‌، از جنوب‌ با استان‌هاي‌ فارس‌ و بوشهر ، از شرق‌ با استان‌هاي‌ اصفهان‌ و فارس‌ و از غرب‌ با استان‌ خوزستان‌ همسايه‌ است‌ . اين‌ استان‌ در سال‌ 1375، حدود 544 هزار نفر جمعيّت‌ داشته‌ كه‌ از اين‌ تعداد 23/39 درصد در نقاط‌ شهري ‌و 20/60 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند و بقيه‌ غير ساكن‌ بوده‌اند . استان‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد منطقه‌اي‌ ناهموار و كوهستاني‌ است‌ كه‌ در حدود 45 مساحت‌ آن‌ از ارتفاعات‌ و تپه‌ ماهورها تشكيل‌ شده‌ است‌ و 15 بقيه‌ مساحت‌ آن‌ را دشت‌ها و دره‌ها در بر گرفته‌اند . بلندترين‌ نقطه‌ استان‌ ، قلّه ‌دنا به‌ ارتفاع‌ 4409 متر و پست‌ترين‌ ناحيه‌ آن‌ بيشتر با ارتفاع‌ 500 متر از سطح‌ دريا مي‌باشد . در مناطق‌ سردسير ، ارتفاعات‌ بلندتر و تپه‌ ماهورها بيشتر است‌ و در مناطق‌ گرمسير ارتفاعات‌ كوتاه‌تر و تپه‌ ماهور نيز كمتر است‌ . عمده‌ اراضي‌ كشاورزي‌ استان‌ در دشت‌ها واقع‌ شده‌ است ‌. آب و هوا ، کهگيلويه و بويراحمد در امتداد رشته‌ كوه‌هاي‌ اصلي‌ زاگرس‌ از شمال‌ شرقي‌ به‌ جنوب‌ غربي‌ در استان‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد ، از ارتفاع‌ كوه‌ها و مقدار بارندگي‌ و رطوبت‌ هوا به‌ طور محسوسي‌ كاسته‌ شده‌ و مشخصات‌ اقليمي‌ دوگانه‌اي‌ را پديد مي‌آورد . بدين‌ ترتيب‌ اين‌ استان‌ به‌ دو منطقه‌ سردسيري‌ و گرمسيري‌ تقسيم‌ شده‌ است‌ منطقه‌ گرمسيري‌ در قسمت‌ جنوب‌ و غرب‌ استان‌ واقع‌ شده‌ و آب‌ و هوايي‌ گرم‌ و خشك‌ دارد و بادهاي‌ موسمي‌ (فصلي‌) و محلي‌ متعددي‌ در اين‌ ناحيه‌ مي‌وزند . باران‌ اين‌ منطقه‌ از آبان‌ ماه‌ آغاز شده‌ و تا ارديبهشت‌ به‌ تناوب ‌ادامه‌ مي‌يابد . در اين‌ مناطق‌ يخبندان‌ بندرت‌ اتفاق‌ مي‌افتد . منطقه‌ سردسيري‌ در شمال‌ و شرق‌ استان‌ قرار دارد . بارش‌ اين‌ ناحيه‌ معمولاً از آبان‌ ماه‌ شروع‌ و تا ارديبهشت‌ ماه ‌به‌ تناوب‌ و معمولاً به‌ صورت‌ برف‌ ادامه‌ مي‌يابد . اين‌ قسمت‌ از استان‌ كه‌ در واقع‌ جنوبي‌ترين‌ بخش‌ زاگرس ‌مرطوب‌ است‌ با جنگل‌هاي‌ وسيع‌ و زيباي‌ بلوط‌ پوشيده‌ شده‌ و سرچشمه‌ رودهاي‌ بزرگي‌ است ‌. در اين‌ استان‌ بادهايي‌ با جهات‌ مختلف‌ مي‌وزند كه‌ مهّم‌ترين‌ آن‌ها عبارتند از : بادهاي‌ موسمي‌ كه‌ به‌ نام‌ باد شمال‌ و باد جنوب‌ معروف‌ هستند . باد شمال‌ از طرف‌ شمال‌ غربي‌ از درياي‌ مديترانه‌ و آب‌هاي‌ اطراف‌ آن‌ و گاهي‌ از اقيانوس‌ اطلس‌ به‌ داخل‌ منطقه‌ نفوذ مي‌كند و موجب‌ بارندگي‌ مي‌شود . باد جنوب‌ از سمت‌ جنوب‌ و جنوب‌ غربي‌ به‌ ويژه‌ در اواخر بهار و تابستان‌ به‌ داخل‌ منطقه‌ نفوذ مي‌كند و معمولاً با گرما همراه‌ است‌ بادهاي‌ محلي‌ در نواحي‌ مختلف‌ نسبتاً محدود و كم‌ وسعت‌ استان‌ مي‌وزند كه‌ مهّم‌ترين‌ آن‌ها عبارتند از : باد آشوب ‌، باد زير روز ، كوه‌ باد ، باد حيران ‌، باد چوغان ‌، باد او و باد درخت‌رو . استان‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد در گذشته‌اي‌ نه‌ چندان‌ دور جزء يكي‌ از بلوك‌هاي‌ مملكت‌ فارس‌ و مشتمل‌ بر دو قسمت‌ شمال‌ شرقي‌ كه‌ آن‌ را سردسير و كوهستاني‌ و پشت‌ كوه‌ و قسمت‌ جنوبي‌ و غرب‌ بود كه‌ آن‌ را نره‌ كوه‌ بهبهان‌ مي‌ناميدند . تا دوّم‌ تيرماه‌ 1342 شمسي‌ ، قسمتي‌ از استان‌ فعلي‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد جزء استان‌ خوزستان‌ و قسمتي‌ نيز جزء استان‌ فارس‌ بود . پانزدهم‌ آبان‌ ماه‌ 1338 ، قسمت‌ گرمسير بهبهان‌ به‌ شهرستان‌ كهگيلويه‌ با مركزيت‌ دهدشت‌ تبديل‌ شد . اين ‌شهرستان‌ كماكان‌ جزء استان‌ خوزستان‌ و بقيه‌ منطقه‌ جزء استان‌ فارس‌ بود . به‌ دنبال‌ شورش‌ ايل‌ بويراحمد در 22 تيرماه‌ 1342 ، منطقه‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد طبق‌ تصويب‌ نامه‌ مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ وقت ‌، از استان‌هاي‌ فارس ‌و خوزستان‌ جدا شد و به‌ يك‌ فرمانداري‌ كل‌ تبديل‌ شد و ياسوج‌ كه‌ تا آن‌ زمان‌ خالي‌ از سكنه‌ بود ، به‌ عنوان‌ مركز آن‌ تعيين‌ گرديد . در اسفندماه‌ 1352 شمسي‌ فرمانداري‌ كل‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد به‌ استان‌ تبديل‌ شد . به‌ استناد كتاب‌ "ممسني‌ در گذرگاه‌ تاريخ‌" مردم‌ لرستان ‌، كهگيلويه‌ و بويراحمد ، ممسني‌ و حتي دشتستان‌ بوشهر با گذشته‌ تاريخي‌ مشترك‌ از يك‌ نژاد هستند و با يك‌ زبان‌ صحبت‌ مي‌كنند و آداب‌ و رسوم‌ و فرهنگ‌ مشابهي‌دارند . كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ مردم‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد از روابط‌ اجتماعي‌ موجود مبتني‌ بر نظام‌ عشيره‌اي‌ متأثر است ‌. در اين‌ نظام‌ فرهنگي‌ تمام‌ رفتارهاي‌ اجتماعي‌ و فرهنگي‌ مردم‌ تحت‌ تأثير مستقيم‌ روابط‌ قبيله‌اي‌ و عشيرتي‌ قرار دارند .

استان سمنان

استان سمنان

استان‌ سمنان‌ با 95815 كيلومتر مربع‌ وسعت‌ در شرق‌ استان‌ تهران‌ قرار دارد . سمنان ‌، شاهرود ، دامغان‌ و گرمسار چهار شهر معروف‌ اين‌ استان‌ مي‌باشند . استان ‌سمنان‌ در دامنه‌هاي‌ جنوبي‌ سلسله‌ جبال‌ البرز واقع‌ شده‌ كه‌ ارتفاع‌ آن‌ از شمال‌ به‌ جنوب‌ كاهش‌ مي‌يابد و به ‌دشت‌ كوير منتهي‌ مي‌شود . اين‌ استان‌ به‌ دو بخش‌ كوهستاني‌ و دشت‌هاي‌ پايكوهي‌ تقسيم‌ مي‌شود . نواحي ‌كوهستاني‌ آن‌ توان‌هاي‌ معدني‌ و گردشگاهي‌ مناسبي‌ دارد و دشت‌هاي‌ پايكوهي‌ آن‌ نيز شهرهاي‌ بسيار قديمي ‌ايران‌ را در ميان‌ خود جاي‌ داده‌ است ‌. استان‌ سمنان‌ در سال‌ 1370 حدود 457 هزار نفر جمعيت‌ داشته ‌است‌ كه‌ 1/61 درصد آن‌ شهرنشين‌ و ۴/38 درصد آن‌ روستانشين‌ بوده‌ است ‌. شهر سمنان‌ مركز استان‌ سمنان‌ و شهر شاهرود از نظر جمعيت‌ بزرگترين‌ شهر استان‌ است ‌. نسبت‌ جنسي‌ جمعيت‌ استان‌ 105 مي‌باشد . استان‌ سمنان‌ از يادگارهاي‌ تقسيمات‌ شانزده‌ گانه‌ اوستايي‌ دوران‌ باستان‌ است ‌. در تمام‌ دوره ‌مادها و هخامنشيان‌ جزو ايالت‌ بزرگ‌ پارت‌ يا پرتو به‌ شمار مي‌رفت‌ و در زمان‌ ساسانيان‌ نيز اهميت‌ ويژه‌اي‌ داشته‌ است‌ . ناحيه‌ سمنان‌ در دوره‌هاي‌ بعد از اسلام‌ جزو سرزمين‌ تاريخي‌ قومس‌ (كومش‌) به‌ شمار مي‌آمد اين‌ استان‌ با قدمتي‌ بيش‌ از دو هزار سال ‌، بستر جنگ‌ها ، شكست‌ها و پيروزي‌هاي‌ بي‌شماري‌ بوده‌ است ‌. جاده‌ ابريشم‌ از وسط‌ استان‌ سمنان‌ عبور مي‌كرده‌ است‌ و آثار متعدد تاريخي‌ از جمله‌ كاخ‌ها ، عمارات ‌، قلعه‌ها ، كاروانسراها ، آب‌ انبارها ، برج‌ها و باروها و ... در اين‌ استان‌ به‌ جا مانده‌اند . كاخ‌هاي‌ آغا محمد خان‌ و فتحعلي‌ شاه در دامغان‌ ، قصرهاي‌ شاه‌ عباس‌ ، عين‌الرشيد و حرمسراي‌ سلطنتي‌ در گرمسار ، عمارت‌ دختر ناصرالدين‌ شاه‌ در دامغان‌ قلعه‌هاي‌ سارو ، كوشمغان‌ و پاچنار در سمنان‌ ، قلعه‌هاي‌ لاسگرد و بنكوه‌ در گرمسار و ... از جمله‌ اين‌ آثار ديدني‌ و تاريخي‌ است ‌. استان‌ سمنان‌ اماكن‌ و بناهاي‌ مذهبي‌ و زيارتي‌ متعددي‌ را در خود جاي‌ داده‌ است ‌. مسجد سلطاني ‌، مسجد جامع ‌، مسجد تاريخانه‌ دامغان ‌، مسجد جامع‌ بسطام‌ و ... از آن‌ جمله‌ هستند . استان‌ سمنان‌ از نظر جاذبه‌هاي‌ طبيعي‌ يكي‌ از مناطق‌ جالب‌ توجه‌ ايران‌ است ‌. حواشي‌ رودخانه‌ها ، چشمه‌هاي‌ آب‌ معدني‌ و طبيعي ‌، تفرجگاهها ، جنگل‌ها و فضاهاي‌ سبز ، مناطق‌ حفاظت‌ شده ‌، قله‌ها و ارتفاعات ‌، غارها و جاذبه‌هاي‌ ويژه‌ كويري‌ از جمله‌ اين‌ عناصر زيباي‌ طبيعي‌ هستند . استان‌ سمنان‌ از لحاظ‌ آداب‌ و رسوم‌ و كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ مردم ‌، كانون‌ گوناگوني ‌هاست ‌. انجام‌ مراسم‌ مربوط‌ به‌ اعياد ملي‌ و مذهبي ‌، ازدواج‌ و همسر گزيني ‌، سوگ‌ها و عزاهاي‌ خصوصي‌ و مذهبي‌ و ساير كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ مردم‌ عليرغم‌ تفاوت‌هاي ‌محسوسي‌ كه‌ با ساير نقاط‌ با هم‌ دارند ، بسيار ديدني‌ و جالب‌ توجه‌ است ‌. اين‌ استان‌ مهد شعرا و دانشمنداني‌ همچون‌ منوچهري‌ دامغاني ‌، ابن‌ يمين‌ فرومدي ‌، فروغي‌ بسطامي ‌، يغمايي‌ جندقي‌ ، ذوقي‌ بسطامي‌ و عارفان‌ و دانشمنداني‌ چون‌ بايزيد بسطامي ‌، شيخ‌ ابوالحسن‌ خرقاني ‌، شيخ‌ علاءالدوله‌ سمناني ‌، شيخ‌ سكاك‌ و بي‌بي‌ منجمه‌ سمناني‌ بوده‌ است ‌. از مشاهير متاخر نيز مي‌توان‌ به‌ حاج‌ علي‌ سمناني ‌، فيض‌ سمناني‌ ، ذبيح‌ الله‌ صفا و علي‌ معلم‌ اشاره‌ كرد . از آداب‌ و رسوم‌ قابل‌ ذكر اهالي‌ استان‌ سمنان‌ مي‌توان‌ به‌ نپوشيدن‌ جامه‌ سياه‌ در هنگام ‌عزاداري‌ اشاره‌ كرد . اين‌ موضوع‌ ظاهراً نمايانگر انزجار مردم‌ اين‌ ديار از پرچم‌ سياه‌ عباسيان‌ است ‌. آب‌ و هواي‌ استان‌ سمنان‌ در نواحي‌ كوهستاني‌ سرد ، در دامنه‌ كوهها معتدل‌ و در حواشي‌ كوير گرم‌ است ‌. آب‌ و هواي‌ شهر دامغان‌ به‌ علت‌ وزش‌ بادهاي‌ شديد شمالي‌ و بارندگي‌هاي‌ ناشي‌ از بادهاي‌ نواحي‌ گرگان‌ و مازندران‌ زمستان‌هاي‌ سرد و تابستان‌هاي‌ معتدل‌ دارد . شهر سمنان‌ تابستان‌هاي‌ گرم‌ و زمستان‌هاي‌ معتدل‌ دارد . آب‌ و هواي‌ شاهرود در قسمت‌هاي‌ شمالي‌ سرد و در قسمت‌هاي‌ مركز معتدل‌ و در قسمت‌هاي‌ جنوبي‌ گرم ‌است ‌. شهر گرمسار تابستان‌هاي‌ بسيار گرم‌ و زمستان‌هاي‌ نسبتاً سرد و باراني‌ دارد . گرمسار در ناحيه‌ صحرايي‌ و خشك‌ قرار دارد .

استان زنجان

استان زنجان

استان‌ زنجان‌ كه‌ آنرا «فلات‌ زنجان‌» نيز مي‌نامند در ناحيه‌ مركزي‌ شمال‌ غرب‌ ايران‌ واقع‌ شده‌ است ‌. زنجان ‌، ابهر و خدابنده‌ شهرستان‌ هاي‌ استان‌ زنجان‌ را تشكيل‌ مي‌دهند . استان‌ زنجان‌ از دو منطقه ‌كوهستاني‌ و جلگه‌اي‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ . مناطق‌ كوهستاني‌ آن‌ كه‌ اغلب‌ قلل‌ مرتفع‌ دارند در نواحي‌ شمالي ‌شهرستان‌ زنجان‌ قرار دارند و مناطق‌ جلگه‌اي‌ يا دشت‌هاي‌ آن‌ نيز ساير نقاط‌ استان‌ را در بر مي‌گيرد . در ناحيه‌ جنوبي‌ زنجان‌ ، دشت‌ آبرفتي‌ نسبتاً مسطح‌ و وسيعي‌ وجود دارد كه‌ به‌ ارتفاعات‌ سلطانيه‌ در شمال‌ و ارتفاعات ‌قيدار در جنوب‌ محدود مي‌شود . در استان‌ زنجان‌ رودخانه‌هاي‌ متعددي‌ جريان‌ دارند كه‌ مهم‌ترين‌ و پرآب‌ترين ‌آنها رودخانه‌ «قزل‌ اوزن‌» است‌ . در آبان ماه‌ 1375، استان‌ زنجان‌ 900890 نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 62/47 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 37/52 درصد در نقاط‌ روستايي ‌سكونت‌ داشته‌ و بقيه‌ غير ساكن‌ بوده‌اند . نسبت‌ جنسي‌ جمعيت‌ استان‌ 3/101 است ‌. تاريخ و فرهنگ استان‌ زنجان‌ يكي‌ از نواحي‌ تاريخي‌ سرزمين‌ ايران‌ است ‌. آثار دوران‌ پيش‌ از تاريخ‌ (هزاره‌ هفتم‌ تا اوايل‌ هزاره‌ سوم‌ قبل‌ از ميلاد) در اين‌ منطقه‌ شناسايي‌ شده‌ است ‌. استقرارهاي‌ انساني‌ منطقه‌ ايجرود زنجان‌ در هزاره‌ سوم‌ و دوم‌ پيش‌ از ميلاد حكايت‌ از شكوفايي‌ و تداوم‌ تمدن‌ فلات‌ مركزي‌ ايران‌ در اين‌ ناحيه‌ دارد . ارزيابي ‌آثار نقوش‌ سياهرنگ‌ در روي‌ سفال‌هاي‌ نخودي‌ مكشوفه ‌، ارتباط‌ و ادامه‌ تمدن‌هاي‌ تپه‌ حصار دامغان ‌، تپه‌ سيلك ‌كاشان‌ و ايجرود زنجان‌ را نشان‌ مي‌دهد . بارزترين‌ آثار دوره‌ تاريخي‌ (هزاره‌ دوّم‌ ق‌.م‌ تا قرن‌ هفتم‌ ميلادي‌) ، نوعي‌ سفال‌ خاكستري‌ رنگ‌ سياه‌ است‌ كه ‌با همزماني‌ مهاجرت‌ اقوام‌ آريايي‌ به‌ اين‌ منطقه‌ مطابقت‌ دارد . ظروف‌ سفالي‌ قوري‌ مانند با لوله‌ نسبتاً بلندي‌ كه ‌با مراسم‌ تدفين‌ اموات‌ ارتباط‌ داشت ‌، در كليه‌ قبور اين‌ دوره‌ كشف‌ شده‌ است‌ . طبق‌ مدارك‌ آشوريها ، اين‌ منطقه ‌در قرن‌ نهم‌ ق‌. م‌ «آنديا» نام‌ داشته‌ و به‌ احتمال‌ ضغيف‌ اقوام‌ ساكن‌ آن‌ با اقوام‌ لولوبي‌ها و گوتي‌هاي‌ دامنه‌هاي ‌زاگرس‌ ارتباط‌ داشته‌اند . سكه‌هاي‌ دريك‌ و ريتون‌ كه‌ در خدابنده‌ كشف‌ شده‌ از آثار دوران‌ حكومت‌ هخامنشي‌ است‌ . در دوران‌ اشكانيان‌ و ساسانيان ‌، دره‌هاي‌ زنجان‌ رود و قزل‌ اوزن‌ از رونق‌ بيشتري‌ برخوردار بود . از مهم‌ترين ‌اثر اين‌ دوران‌ مي‌توان‌ به‌ آتشكده‌ تشوير اشاره‌ نمود . دوران‌ اسلامي‌ (از قرن‌ هفتم‌ تا نوزدهم‌ ميلادي‌ برابر قرن‌ اول ‌تا چهاردهم‌ هجري‌) با فتح‌ ايران‌ در زمان‌ خلافت‌ عثمان‌ آغاز مي‌شود . متون‌ و آثار موجود نشان‌ مي‌دهد كه‌ اين ‌منطقه‌ در سراسر دوران‌ اسلامي‌ به‌ ويژه‌ در قرون‌ چهارم‌ تا هشتم‌ هجري‌ قمري‌ در دوران‌ حكومت‌ لنگريان ‌، سلجوقيان‌ و ايلخانيان‌ از شكوفايي‌ اقتصادي ‌، فرهنگي‌ و هنري‌ جالب‌ توجهي‌ برخوردار بوده‌ است ‌. يكي‌ از دلايل‌ انتخاب‌ سلطانيه‌ به‌ پايتختي ‌، رونق‌ اقتصادي‌ اين‌ منطقه‌ در قرون‌ هفتم‌ و هشتم‌ هجري‌ قمري‌ بوده‌ است ‌. اين‌ منطقه‌ در حمله‌ مغول‌ آسيب‌ فراوان‌ ديد ، ولي‌ در دوره‌ سلطان‌ محمد خدابنده ‌، سلطانيه‌ به‌ بزرگترين‌ پايتخت ‌دولت‌ ايلخاني‌ و سرزمين‌ اسلامي‌ تبديل‌ شد . به‌ فرمان‌ اولجاتيو ، بارويي‌ به‌ دور سلطانيه‌ كشيده‌ و در وسط‌ آن ‌، قلعه‌ بزرگي‌ ساخته‌ شد . اولجاتيو گنبد بزرگي‌ بعنوان‌ مقبره‌ خود بنا كرد كه‌ همان‌ گنبد معروف‌ خدابنده‌ است ‌. در زمان‌ اولجاتيو ، شهر سلطانيه‌ بعد از تبريز يكي‌ از مهم‌ترين‌ شهرهاي‌ ايلخانان‌ بود پس‌ از انقراض‌ حكومت‌ ايلخاني‌ به‌ دست‌ سربداران‌ در قرن‌ نهم‌ هجري‌ قمري ‌، منطقه‌ زنجان‌ نيز ، در فتنه‌ تيمور لنگ‌ بشدت‌ تخريب‌ شد . در دوران‌ حكومت‌ صفويه‌ و قاجاريه ‌، بويژه‌ در دوران‌ حكومت‌ شاه‌ طهماسب‌ و آغا محمدخان‌ قاجار ، رونق‌ نسبي‌ اقتصادي‌ و فرهنگي‌ در زنجان‌ برقرار بوده‌ است‌ . استان‌ زنجان‌ تحت‌ تأثير ناهمواريها و تماس‌ غير مستقيم‌ با توده‌هاي‌ هواي‌ مرطوب‌ غربي‌ و شمالي ‌، دو نوع‌ آب‌ و هواي‌ متفاوت‌ دارد : آب‌ و هواي‌ كوهستاني‌ زمستان‌هاي‌ سرد و پر برف‌ و تابستان‌هاي‌ معتدل‌ دارد و آب‌ و هواي‌ گرم‌ و نيمه‌ مرطوب‌ منطقه‌ طارم‌ عليا تابستان‌هاي‌ گرم‌ و زمستان‌هاي‌ ملايم‌ دارد و رطوبت‌ و ميزان ‌بارندگي‌ آن‌ نيز بالا گزارش‌ شده‌ است ‌. ميزان‌ بارندگي‌ در بهار و زمستان‌ بيشتر از ساير فصول‌ است ‌. مدت‌ ماه‌هاي‌ خشك‌ استان‌ نسبتاً زياد و بادهاي‌ سرمه‌ (مه‌) و گرم‌ ، مهم‌ترين‌ بادهاي‌ استان‌ هستند . فصل‌ بهار و تابستان ‌، مناسبترين‌ زمان‌ سفر به‌ اين‌ استان‌ است‌ .

گالری کشورها

Cemetery at Haghpat MonasteryAncient Babylonian Palace, IraqRoman Temple and Convento dos Loios in EvoraUlughbek MadrasahStratonos Street with the Acropolis in backgrRose Tower, Dubai
برای اطلاع از آخرین تورها کلیک کنید
item آب و هوا
item نرخ ارز
item ساعت کشور ها
item تبدیل تاریخ