
استان بوشهر
استان بوشهر حدود 27۶۵3 كيلومتر مربع مساحت و 60 كيلومتر ساحل دارد و در شمال خليج فارس در جنوب ايران واقع شده و اهميت سوق الجيشي و اقتصادي قابل توجهي دارد . شهرستانهاي بوشهر ، تنگستان ، دشتستان ، دشتي ، دير ، ديلم ، كنگان و گناوه در اين استان قرار دارند و مركز سياسي - اداري آن ، شهر بوشهر است . استان بوشهر از نظر موقعيت طبيعي از دو قسمت جلگهاي و كوهستاني تشكيل شده است . قسمت جلگهاي آن در امتداد خليج فارس كشيده شده است . اكثر شهرها و مراكز جمعيتي استان در محدوده اين جلگهها استقرار يافتهاند . قسمت كوهستاني استان ، از دو رشته كوه گچترش و نوكند تشكيل شده كه در سراسر طول استان به موازات هم امتداد يافتهاند . استان بوشهر در سال 1375 حدود 743675 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد 05/53 درصد در نقاط شهري و 76/۴۴ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتند و بقيه غير ساكن بودهاند . استان بوشهر به علت موقعيت استراتژيكي مناسب براي احداث پايگاه دريايي و بندرگاه ، مورد استفاده پادشاهان عيلام قرار گرفته بود . در زمان هخامنشيان سرزمين بوشهر جزو ساتراپ پارس بود . خليج فارس و به تبع آن استان بوشهر ، به دليل موقعيت سوق الجيشي و اهميت اقتصادي و بازرگاني ، در طول تاريخ همواره از سوي كشورها و دولتها براي تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت سياسي مورد توجه قرار گرفته است . اولين يورش دولتهاي اروپايي به سواحل خليج فارس در سال 1506 ميلادي با حمله پرتغالي براي مقابله با تجار مصري و ونيزي صورت گرفت . در سال 1031 هجري قمري شاه عباس صفوي با انگليسيها متحد شد و دست پرتغاليها را از خليج فارس كوتاه كرد . از سال 1148 ه.ق نادر شاه بوشهر را كه دهكدهاي بيش نبود ، مورد توجه قرار داد و بوشهر را به يك بندر با اسكله كشتي سازي تبديل كرد . در اواخر سلطنت نادر شاه افشار ، ايران 23 تا 25 فروند كشتي در خليج فارس مستقر كرده بود . در دوره حكومت سلسله زند نيز اين منطقه محل كشمكشهاي سياسي بود . سلسله قاجاريه كه پس از زنديه به روي كار آمد چندان نفوذي در خليج فارس نداشت . به همين دليل رفته رفته نفوذ انگليسيها در خليج فارس بيشتر شد و زمام امور خليج فارس و درياي عمان به دست آنها افتاد و ژنرال كنسول انگليس در بوشهر مدت 20 سال بر خليج فارس حكمراني كرد . اين حكمراني تا سالهاي بعد از 1913 ميلادي نيز ادامه داشت و در جنگهايي مابين سپاه ايران و قشون متجاوز انگليسي در زمان ناصرالدين شاه روي داد . سپاه ايران در سال 1857 مغلوب شد و سلطه انگليسيها بر خليج فارس و استانهاي ساحلي كماكان ادامه يافت . اين شكست در سال 1913 ميلادي نيز كه رهبري جنبش استقلال طلبانه را رئيس علي دلواري و دليران تنگستان بر عهده داشتند ، مجدداً تكرار شد . آب و هواي استان در نوار ساحلي گرم و مرطوب و در قسمتهاي داخلي ، گرم و خشك صحرايي است . در اين استان دو فصل محسوس وجود دارد ؛ زمستان نسبتاً خنك شامل ماههاي آذر ، دي ، بهمن و اسفند و تابستان گرم و خشك كه ساير ماههاي سال را در بر ميگيرد . فصول پاييز و بهار اين استان بسيار زودگذر است . متوسط دماي سالانه استان 24 درجه سانتي گراد گزارش شده است كه بيشترين مقدار آن در تابستان با 50 درجه و كمترين مقدار آن در زمستان با ۶ درجه سانتيگراد ثبت شده است . گرماي متوسط خنكترين ماه اين استان ، در دي ماه با 15 درجه سانتيگراد گزارش شده است . در اين استان مابين دهم ارديبهشت تا دهم مهرماه (حدود 140روز) ميزان گرما به بيش از 40 درجه سانتيگراد ميرسد .

استان زنجان
استان زنجان كه آنرا «فلات زنجان» نيز مينامند در ناحيه مركزي شمال غرب ايران واقع شده است . زنجان ، ابهر و خدابنده شهرستان هاي استان زنجان را تشكيل ميدهند . استان زنجان از دو منطقه كوهستاني و جلگهاي تشكيل شده است . مناطق كوهستاني آن كه اغلب قلل مرتفع دارند در نواحي شمالي شهرستان زنجان قرار دارند و مناطق جلگهاي يا دشتهاي آن نيز ساير نقاط استان را در بر ميگيرد . در ناحيه جنوبي زنجان ، دشت آبرفتي نسبتاً مسطح و وسيعي وجود دارد كه به ارتفاعات سلطانيه در شمال و ارتفاعات قيدار در جنوب محدود ميشود . در استان زنجان رودخانههاي متعددي جريان دارند كه مهمترين و پرآبترين آنها رودخانه «قزل اوزن» است . در آبان ماه 1375، استان زنجان 900890 نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 62/47 درصد در نقاط شهري و 37/52 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . نسبت جنسي جمعيت استان 3/101 است . تاريخ و فرهنگ استان زنجان يكي از نواحي تاريخي سرزمين ايران است . آثار دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تا اوايل هزاره سوم قبل از ميلاد) در اين منطقه شناسايي شده است . استقرارهاي انساني منطقه ايجرود زنجان در هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد حكايت از شكوفايي و تداوم تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد . ارزيابي آثار نقوش سياهرنگ در روي سفالهاي نخودي مكشوفه ، ارتباط و ادامه تمدنهاي تپه حصار دامغان ، تپه سيلك كاشان و ايجرود زنجان را نشان ميدهد . بارزترين آثار دوره تاريخي (هزاره دوّم ق.م تا قرن هفتم ميلادي) ، نوعي سفال خاكستري رنگ سياه است كه با همزماني مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه مطابقت دارد . ظروف سفالي قوري مانند با لوله نسبتاً بلندي كه با مراسم تدفين اموات ارتباط داشت ، در كليه قبور اين دوره كشف شده است . طبق مدارك آشوريها ، اين منطقه در قرن نهم ق. م «آنديا» نام داشته و به احتمال ضغيف اقوام ساكن آن با اقوام لولوبيها و گوتيهاي دامنههاي زاگرس ارتباط داشتهاند . سكههاي دريك و ريتون كه در خدابنده كشف شده از آثار دوران حكومت هخامنشي است . در دوران اشكانيان و ساسانيان ، درههاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيشتري برخوردار بود . از مهمترين اثر اين دوران ميتوان به آتشكده تشوير اشاره نمود . دوران اسلامي (از قرن هفتم تا نوزدهم ميلادي برابر قرن اول تا چهاردهم هجري) با فتح ايران در زمان خلافت عثمان آغاز ميشود . متون و آثار موجود نشان ميدهد كه اين منطقه در سراسر دوران اسلامي به ويژه در قرون چهارم تا هشتم هجري قمري در دوران حكومت لنگريان ، سلجوقيان و ايلخانيان از شكوفايي اقتصادي ، فرهنگي و هنري جالب توجهي برخوردار بوده است . يكي از دلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي ، رونق اقتصادي اين منطقه در قرون هفتم و هشتم هجري قمري بوده است . اين منطقه در حمله مغول آسيب فراوان ديد ، ولي در دوره سلطان محمد خدابنده ، سلطانيه به بزرگترين پايتخت دولت ايلخاني و سرزمين اسلامي تبديل شد . به فرمان اولجاتيو ، بارويي به دور سلطانيه كشيده و در وسط آن ، قلعه بزرگي ساخته شد . اولجاتيو گنبد بزرگي بعنوان مقبره خود بنا كرد كه همان گنبد معروف خدابنده است . در زمان اولجاتيو ، شهر سلطانيه بعد از تبريز يكي از مهمترين شهرهاي ايلخانان بود پس از انقراض حكومت ايلخاني به دست سربداران در قرن نهم هجري قمري ، منطقه زنجان نيز ، در فتنه تيمور لنگ بشدت تخريب شد . در دوران حكومت صفويه و قاجاريه ، بويژه در دوران حكومت شاه طهماسب و آغا محمدخان قاجار ، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در زنجان برقرار بوده است . استان زنجان تحت تأثير ناهمواريها و تماس غير مستقيم با تودههاي هواي مرطوب غربي و شمالي ، دو نوع آب و هواي متفاوت دارد : آب و هواي كوهستاني زمستانهاي سرد و پر برف و تابستانهاي معتدل دارد و آب و هواي گرم و نيمه مرطوب منطقه طارم عليا تابستانهاي گرم و زمستانهاي ملايم دارد و رطوبت و ميزان بارندگي آن نيز بالا گزارش شده است . ميزان بارندگي در بهار و زمستان بيشتر از ساير فصول است . مدت ماههاي خشك استان نسبتاً زياد و بادهاي سرمه (مه) و گرم ، مهمترين بادهاي استان هستند . فصل بهار و تابستان ، مناسبترين زمان سفر به اين استان است .

استان سمنان
استان سمنان با 95815 كيلومتر مربع وسعت در شرق استان تهران قرار دارد . سمنان ، شاهرود ، دامغان و گرمسار چهار شهر معروف اين استان ميباشند . استان سمنان در دامنههاي جنوبي سلسله جبال البرز واقع شده كه ارتفاع آن از شمال به جنوب كاهش مييابد و به دشت كوير منتهي ميشود . اين استان به دو بخش كوهستاني و دشتهاي پايكوهي تقسيم ميشود . نواحي كوهستاني آن توانهاي معدني و گردشگاهي مناسبي دارد و دشتهاي پايكوهي آن نيز شهرهاي بسيار قديمي ايران را در ميان خود جاي داده است . استان سمنان در سال 1370 حدود 457 هزار نفر جمعيت داشته است كه 1/61 درصد آن شهرنشين و ۴/38 درصد آن روستانشين بوده است . شهر سمنان مركز استان سمنان و شهر شاهرود از نظر جمعيت بزرگترين شهر استان است . نسبت جنسي جمعيت استان 105 ميباشد . استان سمنان از يادگارهاي تقسيمات شانزده گانه اوستايي دوران باستان است . در تمام دوره مادها و هخامنشيان جزو ايالت بزرگ پارت يا پرتو به شمار ميرفت و در زمان ساسانيان نيز اهميت ويژهاي داشته است . ناحيه سمنان در دورههاي بعد از اسلام جزو سرزمين تاريخي قومس (كومش) به شمار ميآمد اين استان با قدمتي بيش از دو هزار سال ، بستر جنگها ، شكستها و پيروزيهاي بيشماري بوده است . جاده ابريشم از وسط استان سمنان عبور ميكرده است و آثار متعدد تاريخي از جمله كاخها ، عمارات ، قلعهها ، كاروانسراها ، آب انبارها ، برجها و باروها و ... در اين استان به جا ماندهاند . كاخهاي آغا محمد خان و فتحعلي شاه در دامغان ، قصرهاي شاه عباس ، عينالرشيد و حرمسراي سلطنتي در گرمسار ، عمارت دختر ناصرالدين شاه در دامغان قلعههاي سارو ، كوشمغان و پاچنار در سمنان ، قلعههاي لاسگرد و بنكوه در گرمسار و ... از جمله اين آثار ديدني و تاريخي است . استان سمنان اماكن و بناهاي مذهبي و زيارتي متعددي را در خود جاي داده است . مسجد سلطاني ، مسجد جامع ، مسجد تاريخانه دامغان ، مسجد جامع بسطام و ... از آن جمله هستند . استان سمنان از نظر جاذبههاي طبيعي يكي از مناطق جالب توجه ايران است . حواشي رودخانهها ، چشمههاي آب معدني و طبيعي ، تفرجگاهها ، جنگلها و فضاهاي سبز ، مناطق حفاظت شده ، قلهها و ارتفاعات ، غارها و جاذبههاي ويژه كويري از جمله اين عناصر زيباي طبيعي هستند . استان سمنان از لحاظ آداب و رسوم و كنشهاي فرهنگي مردم ، كانون گوناگوني هاست . انجام مراسم مربوط به اعياد ملي و مذهبي ، ازدواج و همسر گزيني ، سوگها و عزاهاي خصوصي و مذهبي و ساير كنشهاي فرهنگي مردم عليرغم تفاوتهاي محسوسي كه با ساير نقاط با هم دارند ، بسيار ديدني و جالب توجه است . اين استان مهد شعرا و دانشمنداني همچون منوچهري دامغاني ، ابن يمين فرومدي ، فروغي بسطامي ، يغمايي جندقي ، ذوقي بسطامي و عارفان و دانشمنداني چون بايزيد بسطامي ، شيخ ابوالحسن خرقاني ، شيخ علاءالدوله سمناني ، شيخ سكاك و بيبي منجمه سمناني بوده است . از مشاهير متاخر نيز ميتوان به حاج علي سمناني ، فيض سمناني ، ذبيح الله صفا و علي معلم اشاره كرد . از آداب و رسوم قابل ذكر اهالي استان سمنان ميتوان به نپوشيدن جامه سياه در هنگام عزاداري اشاره كرد . اين موضوع ظاهراً نمايانگر انزجار مردم اين ديار از پرچم سياه عباسيان است . آب و هواي استان سمنان در نواحي كوهستاني سرد ، در دامنه كوهها معتدل و در حواشي كوير گرم است . آب و هواي شهر دامغان به علت وزش بادهاي شديد شمالي و بارندگيهاي ناشي از بادهاي نواحي گرگان و مازندران زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل دارد . شهر سمنان تابستانهاي گرم و زمستانهاي معتدل دارد . آب و هواي شاهرود در قسمتهاي شمالي سرد و در قسمتهاي مركز معتدل و در قسمتهاي جنوبي گرم است . شهر گرمسار تابستانهاي بسيار گرم و زمستانهاي نسبتاً سرد و باراني دارد . گرمسار در ناحيه صحرايي و خشك قرار دارد .

استان کهگیلویه و بویراحمد
استان كهگيلويه و بويراحمد با 16264 كيلومتر مربع وسعت در جنوب غربي مركز ايران واقع شده است . براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375 ، شهرستانهاي استان عبارتند از : كهگيلويه با مركزيت دهدشت ، بويراحمد با مركزيت ياسوج و گچساران . شهر ياسوج مركز استان كهگيلويه و بويراحمد ميباشد . اين استان ، از شمال با استان چهارمحال و بختياري ، از جنوب با استانهاي فارس و بوشهر ، از شرق با استانهاي اصفهان و فارس و از غرب با استان خوزستان همسايه است . اين استان در سال 1375، حدود 544 هزار نفر جمعيّت داشته كه از اين تعداد 23/39 درصد در نقاط شهري و 20/60 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند و بقيه غير ساكن بودهاند . استان كهگيلويه و بويراحمد منطقهاي ناهموار و كوهستاني است كه در حدود 45 مساحت آن از ارتفاعات و تپه ماهورها تشكيل شده است و 15 بقيه مساحت آن را دشتها و درهها در بر گرفتهاند . بلندترين نقطه استان ، قلّه دنا به ارتفاع 4409 متر و پستترين ناحيه آن بيشتر با ارتفاع 500 متر از سطح دريا ميباشد . در مناطق سردسير ، ارتفاعات بلندتر و تپه ماهورها بيشتر است و در مناطق گرمسير ارتفاعات كوتاهتر و تپه ماهور نيز كمتر است . عمده اراضي كشاورزي استان در دشتها واقع شده است . آب و هوا ، کهگيلويه و بويراحمد در امتداد رشته كوههاي اصلي زاگرس از شمال شرقي به جنوب غربي در استان كهگيلويه و بويراحمد ، از ارتفاع كوهها و مقدار بارندگي و رطوبت هوا به طور محسوسي كاسته شده و مشخصات اقليمي دوگانهاي را پديد ميآورد . بدين ترتيب اين استان به دو منطقه سردسيري و گرمسيري تقسيم شده است منطقه گرمسيري در قسمت جنوب و غرب استان واقع شده و آب و هوايي گرم و خشك دارد و بادهاي موسمي (فصلي) و محلي متعددي در اين ناحيه ميوزند . باران اين منطقه از آبان ماه آغاز شده و تا ارديبهشت به تناوب ادامه مييابد . در اين مناطق يخبندان بندرت اتفاق ميافتد . منطقه سردسيري در شمال و شرق استان قرار دارد . بارش اين ناحيه معمولاً از آبان ماه شروع و تا ارديبهشت ماه به تناوب و معمولاً به صورت برف ادامه مييابد . اين قسمت از استان كه در واقع جنوبيترين بخش زاگرس مرطوب است با جنگلهاي وسيع و زيباي بلوط پوشيده شده و سرچشمه رودهاي بزرگي است . در اين استان بادهايي با جهات مختلف ميوزند كه مهّمترين آنها عبارتند از : بادهاي موسمي كه به نام باد شمال و باد جنوب معروف هستند . باد شمال از طرف شمال غربي از درياي مديترانه و آبهاي اطراف آن و گاهي از اقيانوس اطلس به داخل منطقه نفوذ ميكند و موجب بارندگي ميشود . باد جنوب از سمت جنوب و جنوب غربي به ويژه در اواخر بهار و تابستان به داخل منطقه نفوذ ميكند و معمولاً با گرما همراه است بادهاي محلي در نواحي مختلف نسبتاً محدود و كم وسعت استان ميوزند كه مهّمترين آنها عبارتند از : باد آشوب ، باد زير روز ، كوه باد ، باد حيران ، باد چوغان ، باد او و باد درخترو . استان كهگيلويه و بويراحمد در گذشتهاي نه چندان دور جزء يكي از بلوكهاي مملكت فارس و مشتمل بر دو قسمت شمال شرقي كه آن را سردسير و كوهستاني و پشت كوه و قسمت جنوبي و غرب بود كه آن را نره كوه بهبهان ميناميدند . تا دوّم تيرماه 1342 شمسي ، قسمتي از استان فعلي كهگيلويه و بويراحمد جزء استان خوزستان و قسمتي نيز جزء استان فارس بود . پانزدهم آبان ماه 1338 ، قسمت گرمسير بهبهان به شهرستان كهگيلويه با مركزيت دهدشت تبديل شد . اين شهرستان كماكان جزء استان خوزستان و بقيه منطقه جزء استان فارس بود . به دنبال شورش ايل بويراحمد در 22 تيرماه 1342 ، منطقه كهگيلويه و بويراحمد طبق تصويب نامه مجلس شوراي ملي وقت ، از استانهاي فارس و خوزستان جدا شد و به يك فرمانداري كل تبديل شد و ياسوج كه تا آن زمان خالي از سكنه بود ، به عنوان مركز آن تعيين گرديد . در اسفندماه 1352 شمسي فرمانداري كل كهگيلويه و بويراحمد به استان تبديل شد . به استناد كتاب "ممسني در گذرگاه تاريخ" مردم لرستان ، كهگيلويه و بويراحمد ، ممسني و حتي دشتستان بوشهر با گذشته تاريخي مشترك از يك نژاد هستند و با يك زبان صحبت ميكنند و آداب و رسوم و فرهنگ مشابهيدارند . كنشهاي فرهنگي مردم كهگيلويه و بويراحمد از روابط اجتماعي موجود مبتني بر نظام عشيرهاي متأثر است . در اين نظام فرهنگي تمام رفتارهاي اجتماعي و فرهنگي مردم تحت تأثير مستقيم روابط قبيلهاي و عشيرتي قرار دارند .

استان چهارمحال و بختیاری
استان چهارمحال و بختياري با 28559 كيلومتر مربع وسعت و در قلمرو مركزي رشته كوههاي زاگرس بين پيشكوه هاي داخلي و استان اصفهان استقرار يافته است . اردل ، بروجن ، شهركرد ، فارسان و لردگان 5 شهرستان اين استان ميباشند . شهركرد مركز استان چهارمحال و بختياري است . استان چهارمحال و بختياري در سال 1375 حدود 761168 نفر جمعيت داشته است كه 45 درصد آن شهر نشين ، 8/54 درصد روستانشين و بقيه غير ساكن (كوچ رو) بوده است . نسبت جنسي جمعيت استان 102 نفر ميباشد . تاريخ سرزمين چهارمحال و بختياري با تاريخ ايل بختياري در هم آميخته است . بختياريها شاخهاي از طوايف لر هستند كه در تاريخ ايران به «لر بزرگ» مشهور شدهاند . ايل بختياري به دو دسته بزرگ هفت لنگ و چهار لنگ تقسيم ميشود . قلمرو تابستاني يا ييلاقي چهار لنگها در شمال منطقه و هفت لنگها در جنوب آن واقع است . منطقه بختياري گاهي جزء استان فارس و زماني جزء حكومت خوزستان بود . حيات عشايري بختياريها و ويژگيهاي ناشي از اين نوع زندگي اجتماعي باعث شده است كه آثار تاريخي و باستاني اندكي در استان بوجود آيد ، ولي زيباييهاي طبيعي آن كم نظير و جالب توجه است ، بطوريكه هر بينندهاي را مجذوب ميسازد . تالابهاي دلانگيز و زيبا ، تفرجگاههاي مصفا ، حواشي سرسبز رودخانهها ، گلزارهاي بي نظير ، چشمههاي آبگرم و معدني ، آبشارهاي فرحبخش ، ارتفاعات بلند ، برف فراوان زمستان و دهها عنصر طبيعي ديگر ، جلوههاي بسيار زيبا و ديدني فراهم آورده و زمينههاي مساعدي را براي بهره برداريهاي گردشگاهي و ورزشهاي زمستاني بوجود آورده است . استان چهار محال و بختياري از لحاظ آداب و رسوم و كنشهاي فرهنگي يكي از جالبترين مناطق عشايري ايران است . مراسم ويژه عشايري در ارتباط با زندگي كوچ و كوچ نشيني ، انجام مراسم ويژه در اعياد ملي و مذهبي ، نحوه ازدواج و همسرگزيني ، چگونگي انجام سوگها و عزاهاي خصوصي و مذهبي ، موسيقي و رقص بومي ، نوع پوشش زنان و مردان و ... از جمله جاذبههاي فرهنگي منطقه محسوب ميشوند . استان چهارمحال و بختياري در ناحيه مركزي سلسله جبال زاگرس كه از شمال غربي به جنوب شرقي امتداد دارد واقع شده است . بلندترين استان در ناحيه غربي با 4548 متر ارتفاع در قله زردكوه بختياري و پستترين نقطه آن در ناحيه شرقي چهارمحال است . كوههاي استان سرچشمه اصلي رودخانههاي دائمي زاينده رود و كارون و در سراسر سال پوشيده از برف هستند و جزو حوزههاي آبگير دائمي ايران به شمار ميروند . به دليل شيب ارتفاعات بختياري كه از شمال غربي به جنوب شرقي كشيده شدهاند ، همچنين به دليل بلندي عوارض طبيعي ، موقعيت جغرافيايي و توپوگرافي ، آب و هواي استان نسبتاً سرد است . در ارتفاعات بالاي 2000 متر كه مساحت عمده استان را در برميگيرد ريزش برف و باران از اواسط پاييز تا فروردين ادامه دارد ، ولي در مناطق پست با بيش از 40 درجه حرارت در تابستان ، حجم نزولات جوي كمتر است . فصل سرما از اواسط آبان آغاز و 4 تا 5 ماه ادامه پيدا مييابد . سردترين ماههاي سال ، دي و بهمن است . متوسط درجه حرارت استان 3/10+ درجه سانتيگراد ، حداكثر مطلق درجه حرارت 2/35+ و حداقل مطلق آن 6/15- درجه سانتيگراد ميباشد . ميزان بارندگي سالانه 426 ميليمتر و تعداد روزهاي يخبندان 127 روز است . از ارديبهشت تا آبان جزو ماههاي خشك و ماههاي آذر ، دي ، بهمن و اسفند جزو ماههاي يخبندان به شمار ميرود .

استان اردبیل
استان اردبيل با 18050 كيلومتر مربع وسعت در شمال غرب فلات ايران قرار دارد . اردبيل ، خلخال ، مشكين شهر ، گرمي ، بيلهسوار و پارسآباد از شهرهاي مهم استان و شهر تاريخي و مذهبي اردبيل ، مركز آن است . از استان اردبيل ۵/282 كيلومتر با جمهوري آذربايجان مرز مشترك دارند . در 159 كيلومتر از مرز مشترك رودهاي ارس و بالهارود جريان دارند . دو نقطه اصلاندوز و بيله سوار مغان با جمهوري آذربايجان ارتباط زميني دارد . محور اردبيل - آستارا (گردنه حيران) نزديكترين راه ارتباطي استان با مركز كشور است . اين راه شهرستانهاي استان اردبيل را از راه رشت و قزوين به تهران وصل ميكند . قله سبلان با 4811 متر ارتفاع بلندترين نقطه اين استان است و در شمال غربي شهرستان اردبيل واقع شده است . استان اردبيل در سال 1375 حدود 011/168/1 نفر جمعيت داشته است كه 7/48 درصد آن شهرنشين ، 1/۵1درصد آن روستانشين و 2/2 درصد ديگر آن غير ساكن و عشاير بودهاند . تاريخ استان اردبيل با تاريخ سرزمين آذربايجان در آميخته است . بسياري از مورخان اسلامي بناي شهر اردبيل را به فيروز پادشاه ساساني (489 - 457 م) نسبت ميدهند و بر همين اساس شهر اردبيل بيش از 1500 سال قدمت تاريخي دارد . اردبيل در زمان هخامنشيان اهميت سياسي و نظامي مهمي داشت و مركز استقرار اردوي ايران جهت حفظ و نگهداري مرزهاي شمالي ايران بود . به روايت اوستا ، زردشت پيامبر ايراني در كنار رود «دائييتا» كه امروزه ارس ناميده ميشود به دنيا آمده و كتاب خود را در كوهستان سبلان تحرير كرده و براي ترويج دين خود به شهر اردبيل روي آورده است . در زمان حمله عربها به ايران (22 هجري قمري) اردبيل بزرگترين شهر آذربايجان بود كه به دست سپاهيان اسلام افتاد . بين سالهاي 267 تا 317 ه. ق اين شهر مركز حكمراني طايفه بني ساج بود كه حكومت را از مراغه به اردبيل انتقال داده بودند . اردبيل تا حمله مغول مركز حكومت آذربايجان بود . شاه اسماعيل براي تشكيلحكومت واحد ايراني از اردبيل قيام كرد و تبريز را در سال 906 ه.ق پايتخت رسمي ايران قرار داد . در دوره صفوي اردبيل از لحاظ سياسي و اقتصادي سرآمد شهرهاي ايران بود . اين شهر در مسير شاهراه تجاري ايران و اروپا قرار داشت و ابريشم و مال التجاره وارده از گيلان از طريق اردبيل به اروپا صادر ميشد . علاوه بر اهميت جاذبههاي طبيعي و تاريخي كه زمينه مناسبي را براي توسعه اقتصادي - اجتماعي استان اردبيل فراهم آوردهاند ، موقعيت استراتژيك اين استان بويژه از نظر توريسم عبوري و بازرگاني ، اين شهر را در اهميت درجه اول قرار داده است . گرايشهاي قومي و فرهنگي اخير كه مابين آذربايجان ايران و جمهوري آذربايجان بوجود آمده جريان توريستي دائمي مابين اين جمهوري و استان اردبيل را گسترش داده است . شهرستان اردبيل از ارتفاعات كوهستانهاي سبلان ، طالش و بزغوش ، متأثر است . بيشتر نواحي اردبيل بيش از 3 هزار متر از سطح دريا ارتفاع دارد . قله سبلان با ارتفاع 4811 متر در شمال غربي اين شهرستان واقع شده و در اعتدال هواي آن نقش عمدهاي دارد . شهرستان اردبيل از مناطق سردسير ايران است و بين ۵ تا 8 ماه در سال سرد است . زمستانهاي بسيار سرد و تابستانهاي معتدل از ويژگيهاي آب و هوائي اردبيل است .







.jpg)





.jpg)








