عضویت در خبرنامه

سیستم پکیج همکاران

تبدیل تاریخ

تورهای داخلی

هتل ها

معرفی ایران

استان ایلام

استان ایلام

استان مرکزی

استان مرکزی

استان قزوین

استان قزوین

استان خراسان شمالی

استان خراسان شمالی

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان

استان گیلان

استان گیلان

استان ایلام

استان ایلام

استان ايلام با 19680 كيلومتر مربع‌ مساحت‌ در غرب‌ كشور واقع‌ شده‌ است ‌. بر اساس‌ آخرين ‌تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ در سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ ايلام‌ عبارتند از : آبدانان ‌، ايلام ‌، ايوان‌ ، دره‌ شهر ، دهلران ‌، شيروان‌ و چرداول‌ و مهران ‌. شهر ايلام‌ مركز استان‌ ايلام‌ است ‌. اين‌ استان‌ از جنوب‌ با استان خوزستان‌ ، از شرق‌ با استان لرستان‌ و از شمال‌ با استان كرمانشاه‌ و از سمت‌ غرب‌ با 425 كيلومتر مرز مشترك‌ با كشور عراق‌ همجوار است ‌. ناهمواري‌هاي‌ استان‌ ايلام ‌، از چين‌خوردگي‌هاي‌ موازي‌ در جهت‌ شمال‌ غربي‌ و جنوب‌ شرقي‌ به‌ وجود آمده‌اند . كوههاي‌ استان‌ ايلام‌ عمدتاً به‌ دوران‌ دوم‌ و سوم‌ زمين‌ شناسي‌ مربوط‌ است ‌. نواحي‌ شمالي‌ و شمال‌ شرقي‌ استان ايلام‌ كوهستاني‌ و نواحي‌ غرب‌ و جنوب‌ غربي‌ آن‌ از اراضي‌ پست‌ و كم‌ ارتفاع‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ . كبيركوه‌ و ديناركوه‌ مهم‌ترين‌ ارتفاعات‌ استان‌ مي‌باشد . در نواحي‌ كوهستاني‌ شمال‌ و شمال‌ شرقي‌ استان‌ و بين‌ رشته‌ كوهها ، دشت‌هاي‌ كم‌ وسعتي‌ مانند : هليلان ‌، شيروان ‌، ايلام‌ و غيره‌ قرار دارند و در قسمت‌هاي‌ جنوب‌ غربي‌ و غرب‌ استان‌ نيز دشتهاي‌ وسيع‌ و گرمسيري ‌دهلران ‌، دشت‌ عباس‌ واقع‌ شده‌اند كه‌ در شرق‌ به‌ جلگه‌ خوزستان‌ متصل‌ مي‌شوند .اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 487800 نفر جمعيّت‌ داشت‌ كه‌ از اين‌ تعداد 23/53 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 61/۴۴ درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . مطالعات‌ و كشفيات‌ محدود باستان‌ شناسي‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ قوم‌ «گوتي‌» در حدود 4000 سال‌ پيش‌ از ميلاد در اين‌ نواحي‌ بسر مي‌برده‌ است ‌. قوم‌ «كاسي‌» يا «كاسيت‌» بعد از گوتي‌ها احتمالاً از نواحي‌ قفقاز به ‌اين‌ نواحي‌ مهاجرت‌ كرده‌اند . قوم‌ كاسي‌ يكبار به‌ قصد تصرف‌ بابل‌ به‌ بين‌النهرين‌ هجوم‌ برده‌ و شكست‌ خورده ‌است ‌. سپس‌ در حمله‌ ديگري‌ به‌ حكومت‌ بابل‌ پايان‌ داده‌ و نزديك‌ به‌ ۶ قرن‌ حكومت‌ كرده‌ است ‌. كشف‌ آثار برنزي‌ در لرستان ‌، ايلام‌ و طالش‌ تمدن‌ باستاني‌ اين‌ قوم‌ را به‌ هم‌ مرتبط‌ ساخته‌ است ‌. الهه‌ مورد پرستش‌ «كاسي‌ها» رب‌النوع‌ آفتاب‌ به‌ نام‌ «سورياش‌» بوده‌ كه‌ از ارباب‌ انواع‌ آريايي‌ نيز به‌ شمار مي‌رود . سرزميني‌ كه‌ اكنون‌ ايلام‌ نام‌ دارد ، بنا به‌ اسناد تاريخي‌ فراوان‌ بخشي‌ از كشور عيلام‌ باستان‌ بوده‌ است‌ در كتيبه‌هاي‌ بابلي ‌، ايلام‌ را «آلامتو» يا «آلام‌» خوانده‌اند كه‌ به‌ قولي‌ به‌ معناي‌ كوهستان‌ يا كشور طلوع‌ خورشيد است ‌. مدّتي‌ پس‌ از سقوط‌ ايلام ‌، حوزه‌ فرمانروايي‌ آن‌ به‌ دو منطقه‌ تحت‌ نفوذ پارس‌ها در شرق‌ و مادها در غرب‌ تقسيم‌ شد . اقوام‌ ساكن‌ زاگرس‌ در دوره‌ هخامنشي‌ جزئي‌ از امپراطوري‌ هخامنشي‌ بوده‌ است ‌. وجود آثار باستاني‌ فراواني‌ از دوره‌ ساساني‌ در استان‌هاي‌ ايلام‌ و لرستان‌ ، نشان‌ مي‌دهد كه‌ اين‌ منطقه‌ در آن‌ زمان‌ اهميّت‌ ويژه‌اي‌ داشته‌ است ‌. در اواخر قرن‌ چهارم‌ هجري‌ قمري ‌، حسنويه‌ كرد بر ايلام‌ و لرستان‌ فعلي‌ حكومت‌ مي‌كرده ‌است‌ و تا اوايل‌ قرن‌ ششم‌ هجري‌ قمري‌ ، حكومت‌ اين‌ خاندان‌ ادامه‌ داشته‌ است ‌. در فاصله‌ سال‌هاي‌ 570  تا 1006 ه.ق ‌، اتابكان‌ لفر بر پشتكوه‌ و لرستان‌ حكومت‌ كرده‌اند ، اين‌ خاندان‌ بعدها مقر حكومت‌ خود را به ‌پشتكوه‌ «ايلام‌ كنوني‌» منتقل‌ كردند . آخرين‌ والي‌ پشتكوه‌ پس‌ از كودتاي‌ 1299 شمسي‌ به‌ نحوي‌ مسالمت‌آميز ، منطقه‌ تحت‌ حكومت‌ خود را رها كرده‌ و در كشور عراق‌ اقامت‌ گزيد از سال‌ 1309 در تقسيمات‌ كشوري‌ ، ايلام‌ جزء استان‌ پنجم‌ يعني‌ كرمانشاه‌ گرديد . سپس‌ به‌ علّت‌ موقعيت‌ مهّم‌ سياسي‌ - مرزي‌ و محروميت‌هاي‌ فراوان‌ به‌ فرمانداري‌ كل‌ تبديل‌ شد و اكنون‌ يكي‌ از استان‌هاي‌ مهّم‌ كشور محسوب‌ مي‌شود . استان‌ ايلام‌ از جمله‌ مناطق‌ عشاير نشين‌ سرزمين‌ ايران‌ است‌ كه‌ در دهه‌هاي‌ اخير ، مناسبات‌ سنتي‌ مبني‌ بر كوچ‌ در بسياري‌ از نواحي‌ آن‌ در حال‌ منسوخ‌ شدن‌ است‌ . ولي‌ در نظام‌ فرهنگي‌ ، اعتقادات‌ ، ارتباطات‌ اجتماعي ‌، سنت‌ها ، آداب‌ و ديگر رفتارهاي‌ اجتماعي‌ و فرهنگي‌ مردم‌ اين‌ خطه ‌، آثار اين‌ نوع‌ شيوه ‌معيشت‌ و زندگي‌ اجتماعي‌ هنوز مشاهده‌ مي‌شود . استان ايلام‌ از نظر شرايط‌ اقليمي‌ جزو مناطق‌ گرمسيري‌ كشور محسوب‌ مي‌شود ، ولي‌ به‌ علّت‌ وجود ارتفاعات‌ كبيركوه‌ و ديناركوه ‌، اختلاف‌ درجه‌ حرارت‌ و بارندگي‌ در بخش‌هاي‌ شمالي ‌، جنوبي‌ و غربي‌ آن‌ زياد است ‌. به‌ طوري‌ كه‌ مناطق‌ سه‌گانه‌ سردسيري ‌، گرمسيري‌ و معتدل‌ در اين‌ استان‌ شكل‌ گرفته‌ است ‌: مناطق‌ كوهستاني‌ شمال‌ و شمال‌ شرقي‌ استان‌ نسبتاً سردسير با زمستان‌هاي‌ طولاني‌ است ‌، مناطق‌ جلگه‌اي‌ غرب‌ و جنوب‌ غربي‌ استان‌ گرمسير است‌ و مناطق‌ مياني‌ آن‌ آب‌ و هواي‌ معتدل‌ دارد . براساس‌ گزارش‌ ايستگاه‌ سينوپتيك‌ ايلام‌ در سال‌ 1375 ، در شهر ايلام‌ حداكثر مطلق‌ حرارت‌ در ماه‌ مرداد 38 درجه‌ سانتي‌گراد و حداقل‌ آن‌ در بهمن‌ ماه‌ ۴/0 درجه‌ سانتيگراد گزارش‌ شده‌ است ‌. ميزان‌ بارندگي‌ سالانه‌ آن‌ نيز ۴/578 ميليمتر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ آن‌ در فصل‌ زمستان‌ 27 روز ثبت‌ شده‌ است .

استان مرکزی

استان مرکزی

استان‌ مركزي با 29530 كيلومتر مربع‌ مساحت ‌، حدود 82/1 درصد از مساحت‌ كل‌ كشور را در برگرفته‌ است ‌. شهرستان‌هاي‌ استان‌ عبارتند از : آشتيان ‌، اراك ‌، تفرش ‌، خمين ‌، دليجان ‌، ساوه ‌، سربند و محلات ‌. شهرستان‌ اراك‌ مركز استان‌ مركزي‌ است ‌. اين‌ استان‌ از شمال‌ به‌ استان‌هاي‌ تهران‌ و قزوين ‌، از غرب‌ به‌ استان‌ همدان ‌، از جنوب‌ به ‌استان‌هاي‌ لرستان‌ و اصفهان‌ و از شرق‌ به‌ استان‌هاي‌ قم‌ و تهران‌ و اصفهان‌ محدود است‌ . استان‌ مركزي‌ در قلمرو شرقي‌ تقاطع‌ دو رشته‌ كوه‌ البرز و زاگرس‌ واقع‌ شده‌ است ‌. ناهمواريهاي‌ اين‌ استان‌ را قسمت‌هايي‌ از كوه‌هاي‌ مركزي‌ و پيشكوه‌هاي‌ داخلي‌ زاگرس‌ تشكيل‌ مي‌دهد . پست‌ترين‌ نقطه‌ استان‌ دشت ‌جنوب‌ ساوه‌ با 1200 متر ارتفاع‌ و بلندترين‌ نقطه‌ آن‌ قلّه‌ شهباز با 2288 متر ارتفاع‌ در رشته‌ كوه‌هاي‌ راسوند مي‌باشد . اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 1228800 نفر جمعيت‌ داشت‌ كه‌ از اين‌ تعداد 1/57 درصد در نقاط ‌شهري‌ و 9/42 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . باستناد منابع‌ تاريخي ‌، استان‌ مركزي در هزاره‌ اول‌ قبل‌ از ميلاد جزو ايالات‌ ماد بزرگ‌ بود كه ‌بتمام‌ قسمت‌ مركزي‌ و غربي‌ ايران‌ را در بر مي‌گرفته‌ و از كانون‌هاي‌ قديم‌ استقرارهاي‌ انساني‌ در فلات‌ ايران‌ به‌ شمار مي‌رود . در زمان‌ سلوكيان‌ اين‌ منطقه ‌، مخصوصاً قسمت‌ شمالي‌ آن‌ (دهستان‌ خورهه‌) مورد توجه‌ حكام‌ يوناني‌ قرار گرفت ‌. در زمان‌ خسرو پرويز - پادشاه‌ ساساني ‌- ايران‌ به‌ چهار بخش‌ به‌ نام‌هاي‌ باختر (شمال‌) ، خورآبان ‌(مشرق‌) ، نيمروز (جنوب‌) و خوربران‌ (مغرب‌) تقسيم‌ مي‌شد . استان‌ مركزي‌ در قلمرو خوربران‌ قرار داشت ‌. در قرون‌ اوليه‌ اسلامي‌ اين‌ منطقه‌ به‌ نام‌ ايالت‌ جبال‌ يا قهستان‌ تغيير نام‌ داد . اين‌ منطقه‌ در قرن‌ دوم‌ هجري‌ قمري ‌همراه‌ با همدان‌ ، ري‌ و اصفهان‌ به‌ نام‌ عراق‌ عجم‌ معروف‌ شد . در آغاز قرن‌ چهارم‌ هجري‌ قمري ‌، خورهه‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از شهرهاي‌ معروف‌ ايالت‌ جبال‌ بود . در اواخر همين‌ قرن‌ تفرش‌ به‌ عنوان‌ كانون‌ درجه‌ اول‌ شهري‌ و محلات ‌، خورهه‌ و خمين‌ به‌ عنوان‌ كانون‌هاي‌ مبادله‌ درجه‌ دوم‌ مطرح‌ بودند . شهرهاي‌ مذكور در دوره‌ صفوي‌ نيز آباد و فعال‌ بودند . در دوره‌ قاجار هسته‌ مركزي‌ اراك‌ فعلي‌ روي‌ به‌ آباداني‌ نهاد . در چند دهه‌ اخير با توسعه‌ راه‌آهن‌ و احداث‌ كارخانجات‌ متعدد ، به‌ مرور چهره‌ اين‌ منطقه‌ عوض‌ شد و بعد از تقسيمات‌ جديد كشوري‌ و ايجاد استان‌ تهران‌ و مركزي‌ ، اين‌ استان‌ به‌ مركزيت‌ اراك‌ به‌ وجود آمد . استان‌ مركزي‌ به‌ لحاظ‌ فرهنگي‌ و مذهبي‌ يكي‌ از كانون‌هاي‌ اصلي‌ تربيت‌ و پرورش‌ انديشمندان ‌، شعرا ، عرفا ، سياستمداران‌ و بزرگان‌ مذهب‌ شيعه‌ است ‌. از مشاهير ادبي‌ و فرهنگي‌ اين‌ سرزمين‌ مي‌توان‌ به‌ فخرالدين‌ عراقي ‌، اديب‌ الممالك‌ فراهاني ‌، ميرزا ابوالقاسم‌ قائم‌ مقام‌ ، عباس‌ اقبال‌ آشتياني‌ ، ميرزا تقي‌ خان‌ اميركبير ، قائم‌ مقام ‌فراهاني‌ ، پرفسور محمود حسابي‌ ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ امام‌ خميني‌ (ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ اراكي ‌(ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ آقا نورالدين‌ حسيني‌ (ره‌) ، ملا احمد نراقي‌ (ره‌) ، ملا مهدي‌ نراقي‌ (ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ حاج‌ آقا محسن‌ عراقي‌ (ره‌) و بسياري‌ از علماي‌ طراز اول ‌، مورخين ‌، سياستمداران ‌، شعرا ، عرفا و انديشمندان‌ اشاره‌ كرد . استان‌ مركزي داراي‌ آب‌ و هواي‌ نيمه‌ بياباني ‌، معتدل‌ كوهستاني‌ و سرد كوهستاني‌ است ‌. اين‌ استان‌ تحت ‌تأثير جريان‌ فشار زياد آسياي‌ مركزي‌ ، برف‌ و سرماي‌ زياد ، جريان‌ فشارهاي‌ اقيانوس‌ هند همراه‌ با طوفان‌هاي ‌گرد و خاك ‌، جريان‌ اقيانوس‌ اطلس‌ و درياي‌ مديترانه‌ همراه‌ با رطوبت‌ و باران‌ قرار دارد . به‌ علت‌ تنوع‌ آب‌ و هوايي‌ ، ميزان‌ رطوبت‌ هوا و باران‌ نيز در شهرستان‌هاي‌ استان‌ متفاوت‌ است ‌. ريزش‌هاي‌ جوي‌ در مناطق‌ كوهستاني ‌، اغلب‌ به‌ صورت‌ برف‌ و در مناطق‌ كم‌ ارتفاع‌ بيشتر به‌ صورت‌ باران‌ ظاهر مي‌شود . شمال‌ استان‌ در ناحيه‌ سربند جزو كم‌ باران‌ترين‌ نواحي‌ و ارتفاعات‌ شازند در جنوب‌ غرب ‌، از پر باران‌ترين‌ مناطق ‌استان‌ بشمار مي‌آيند . استان‌ مركزي‌ از ارديبهشت‌ تا شهريور دماي‌ مناسبي‌ براي‌ سفر و جهانگردي‌ دارد .

استان قزوین

استان قزوین

استان‌ قزوين‌ از نظر جغرافيايي ‌، مانند پلي‌ پايتخت‌ كشور را به‌ مناطق‌ شمالي‌ و غربي‌ كشور متصل ‌مي‌كند كه‌ طي‌ نيم ‌قرن‌ اخير به‌ يكي‌ از قطب‌هاي‌ مهم‌ توسعه‌ كشور تبديل‌ شده‌ است ‌. استان‌ قزوين‌ در سال‌ 1375 از استان‌ تهران‌ منفك‌ شد و همراه‌ با شهرستان‌ تاكستان‌ از استان‌ زنجان‌ به‌ عنوان‌ استان‌ قزوين‌ در تقسيمات‌ كشوري‌ جاي‌ گرفت ‌. شهرستان‌ قزوين‌ و تاكستان‌ محدوده‌ سياسي‌ - اداري‌ اين‌ استان‌ را تشكيل‌ مي‌دهند . در سال ‌1375 استان‌ قزوين‌ 968257 نفر جمعيت‌ داشته‌ است ‌. از اين‌ تعداد 11/57 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 89/42 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . نسبت‌ جنسي‌ جمعيت‌ استان‌ برابر 101 است‌ . استان‌ قزوين‌ از نظر موقعيت‌ طبيعي‌ به‌ دو بخش‌ كوهستاني‌ و دشتي‌ تقسيم‌ مي‌شود . منطقه‌ كوهستاني‌ آن‌ در شمال‌ استان‌ قرار دارد و دره‌هاي‌ البرز نيز در دامنه‌هاي‌ جنوبي‌ آن‌ كشيده‌ شده‌اند . آب‌ و هواي‌ استان‌ قزوين‌ در نواحي‌ شمال‌ سرد و در نواحي‌ جنوب‌ معتدل‌ است ‌. و لذا در نواحي ‌شمالي‌ زمستان‌ سرد و پربرف‌ با تابستان‌ معتدل‌ و در نواحي‌ دشتي ‌، زمستان‌ نسبتاً سرد و تابستان‌ گرم‌ دارد . قدمت‌ و سابقه‌ تاريخي‌ منطقه‌ قزوين‌ به‌ دوران‌ حكومت‌ مادها در قرن‌ نهم‌ پيش‌ از ميلاد مي‌رسد . در آن‌ زمان‌ ناحيه‌ قزوين‌ مورد تاخت‌ و تاز اقوام‌ مختلف‌ از جمله‌ ديالمه‌ طبرستان‌ قرار مي‌گرفت ‌. قزوين‌ در اوايل‌ دوران‌ اسلامي‌ محل‌ استقرار نيروهاي‌ فاتح‌ عرب‌ بود و در اوايل‌ دوره‌ صفوي‌ به‌ پايتختي‌ انتخاب‌ شد . در دوره‌ قاجار و معاصر نيز به‌ دليل‌ نزديكي‌ به‌ تهران‌ از كانون‌هاي‌ مهم‌ حكومتي‌ محسوب‌ مي‌شد . شخصيت‌هاي ‌برجسته‌ ادبي‌ و اجتماعي‌ مانند عبيد زاكاني ‌، علامه‌ قزويني ‌، علامه‌ دهخدا و عارف‌ قزويني‌ از شاعران‌ تواناي ‌دوران‌ مشروطيت‌ از اين‌ شهر برخاسته‌اند .

استان خراسان شمالی

استان خراسان شمالی

استان خراسان شمالى 28434 كيلومتر مربع مساحت دارد . آشخانه ، اسفراين ، بجنورد ، جاجرم ، شيروان و فاروج مجموع شهرستانهاى اين استان هستند . مركز استان خراسان شمالى ، شهرستان بجنورد است . استان خراسان شمالى از نظر موقعيت طبيعى به دو بخش شمالى و جنوبى تقسيم ميشود . بخش شمالى كوهستانى است كه در نواحى پست آن ، دشتهاى حاصلخيزى ايجاد شده و شرايط مناسبى براى توسعه كشاورزى و دامدارى فراهم آمده است . بخش جنوبى آن از دشتها و تپه هاى كم ارتفاع تشكيل شده كه با فقر پوشش گياهى مواجه است . استان خراسان شمالى در سال 1375 ، حدود 700000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد حدود 56 درصد در نقاط شهرى و 43 درصد در نقاط روستايى سكونت داشته و بقيه غير ساكن يا عشاير بوده اند . استان خراسان شمالى ، كه در گذشته بخشى از خراسان بزرگ بود ، همواره عرصه دايمى ظهور و سقوط قدرتها و حكومتها در تاريخ گذشته ايران بوده است . در اين سرزمين پهناور اقوام و حكومتهاى ترك و تازى و تاتار ، غز و قجر و قبچان ، مغول ، تركمن و افغان حوادثى بى شمار آفريده اند . جغرافيدانان قديم ، سرزمين ايران بزرگ (ايرانشهر) را به هشت اقليم تقسيم كرده بودند كه خراسان بزرگترين و آبادترين اقليم آن بوده است . اين استان در زمان ساسانيان بوسيله يك اسپهبد اداره ميشد كه به او «پادگوسبان» ميگفتند و چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند كه هر كدام يكى از چهار قسمت خراسان آن روز را اداره ميكردند . خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم ميشد كه هر قسمت آن بنام يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور ، مرو ، هرات و بلخ ناميده ميشد . در سال 31 ه.ق اعراب روانه خراسان شدند و طى همين دوره ساكنين خراسان به دين اسلام گرويدند . سرزمين خراسان تا سال 205ه.ق در تصرف خاندان بني عباس بود . ولى در سال 283 ه.ق سال 283ه.ق بدست طاهريان ، استقلال يافت و در سال 287 ه.ق جزو قلمرو سامانيان گرديد . در سال 384 ه.ق سلطان محمود غزنوى خراسان را متصرف شد و در سال 429 ه.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف كرد . سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد و تركان غزنوى ، سلطان سنجر سلجوقى را به سختى شكست دادند . در سال 552 خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد و در قرن هفتم هجرى قمرى بر اثر حملات مغولها ، اين سرزمين ضميمه متصرفات ايلخانان مغول گرديد . در قرن هشتم هجرى ، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند و در سال 873 ه.ق خراسان به تصرف امير تيمور گوركانى درآمد و شهر هرات نيز پايتخت اعلام شد . در سال 913 ه.ق خراسان به تصرف ازبكان درآمد . پس از مرگ نادرشاه افشار (1160 ه.ق) ، خراسان به تصرف افاغنه درآمد و در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت استعمار انگليس از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان ، سرانجام عهدنامه پاريس (1273 ه.ق) منعقد گرديد و ايران متعهد گرديد كه در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و در همين دوره خراسان به دو قسمت تقسيم شد : قسمت شرقى در افغانستان تحت الحمايه انگليس شد و قسمت غربى در تصرف ايران باقى ماند . به عبارت ديگر ، پرجمعيت ترين نواحى خراسان از ايران جدا شد . استان خراسان شمالى امروز از نظر جاذبه هاى طبيعى يكى از مناطق ديدنى ايران است . درياچه هاى كوچك چشمه هاى طبيعى و آب معدنى ، تفرجگاهها ، مناطق حفاظت شده ، ارتفاعات و قله ها و ... از جاذبه هاى اين منطقه به شمار مي روند . استان خراسان شمالى در ناحيه معتدل شمالى قرار گرفته و بطور كلى آب و هوايى متغير دارد . دماى هواى استان از سمت شمال به سمت جنوب افزايش مي يابد ، ولى از ميزان بارش سالانه آن كاسته ميشود . نواحى مرتفع استان آب و هواى سرد كوهستانى دارند . برخى مناطق بجنورد ، شيروان و نواحى جنوب آلاداغ و قسمتهايى از شهرستانهاى اسفراين و جاجرم داراى آب و هواى معتدل است .

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان

استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ با 179۵۵79 كيلومتر مربع‌ مساحت ‌، پس‌ از استان‌ خراسان‌ بزرگترين‌ استان ‌كشور است‌ و شهرستان‌هاي‌ آن‌ عبارتند از : ايرانشهر ، چابهار ، خاش ‌، زابل ‌، زاهدان ‌، سراوان‌ و نيك‌ شهر . شهر زاهدان‌ مركز استان‌ است‌ . اين‌ استان‌ از دو ناحيه‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ و در سمت‌ شرق‌ با كشورهاي‌ پاكستان‌ و افغانستان‌ مرز مشترك‌ دارد . در قسمت‌ جنوب‌ با درياي‌ عمان‌ و از قسمت‌ شمال‌ و شمال‌ غرب‌ با استان‌ خراسان‌ و در قسمت‌ غرب‌ با استان‌ كرمان‌ و استان‌ هرمزگان‌ همجوار است ‌. استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ از نظر موقعيت‌ طبيعي‌ در اواخر دوران‌ سوم‌ زمين‌ شناسي‌ در اثر جنبش‌هاي ‌كوه ‌زايي‌ از دريا جدا شده‌ و از آن‌ پس‌ ابتدا با رسوبات‌ آهكي‌ از نوع‌ دريايي‌ و سپس‌ از رسوباتي‌ با مواد نسبتاً درشت‌ و نرم‌ روي‌ هم‌ انباشته‌ شده‌ است‌ . قسمت‌ جنوبي‌ استان‌ كه‌ به‌ مكران‌ معروف‌ است ‌، يكي‌ از مناطق‌ در حال‌ فرو نشستن‌ تدريجي‌ است‌ و علّت‌ آن‌ نيز ضخامت‌ زياد رسوبات‌ رس‌ ماسه‌اي‌ دوران‌ سوم‌ است ‌. ارتفاعات ‌استان‌ به‌ دوران‌ دوم‌ و سوم‌ زمين ‌شناسي‌ تعلّق‌ دارد و سنگ‌هاي‌ آن‌ اغلب‌ آهكي‌ و گچي‌ است . بعضي‌ از كوه‌هاي ‌اين‌ استان‌ (مانند آتشفشان‌ تفتان‌) به‌ اواخر دوران‌ سوم‌ و اوايل‌ دوران‌ چهارم‌ تعلّق‌ دارد . ارتفاعات‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ جزو رشته‌ كوه‌هاي‌ مركزي‌ ايران‌ و شامل‌ ناهمواريهاي‌ شرق‌ چاله‌ لوت‌ و ارتفاعات‌ ديواره‌ شرقي‌ و جنوبي‌ چاله‌ جازموريان‌ است ‌. پهناي‌ كوهستان‌ها از شمال‌ به‌ جنوب‌ افزايش‌ مي‌يابد و در فاصله‌ ايرانشهر - كوهك‌ به‌ بيشترين‌ حد خود مي‌رسد . اين‌ ناهمواريها شامل‌ دو قسمت‌ كوه‌هاي‌ سيستان‌ و كوه‌هاي‌ بلوچستان ‌است ‌. اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 722579 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 12/46 درصد در نقاط ‌شهري‌ و 75/52 درصد در نقاط ‌روستايي‌ سكونت‌ داشته‌ و بقيه‌ غيرساكن‌ بوده‌اند . استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ به‌ لحاظ‌ خصوصيات‌ طبيعي‌ و پيشينه‌ اسكان ‌، از دو منطقه‌ كاملاً متمايز سيستان‌ و بلوچستان‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. سيستان‌ امروزي‌ قسمت‌ شمال‌ استان‌ است ‌. مورخين‌ بناي ‌سيستان‌ را به‌ گرشاسب‌ يكي‌ از نوادگان‌ كيومرث‌ نسبت‌ داده‌اند . ناحيه‌ مذكور به‌ دليل‌ موقعيت‌ خاص‌ استراتژيكي ‌و جغرافيايي‌ در تمام‌ دوران‌ تاريخي‌ از اهميّت‌ به‌ سزايي‌ برخوردار بوده‌ است ‌. كتيبه‌هاي‌ بيستون‌ و تخت‌ جمشيد سيستان‌ را يكي‌ از ممالك‌ شرقي‌ داريوش‌ ذكر كرده‌اند . نام‌ سيستان‌ از "سكا" كه‌ يكي‌ از اقوام‌ آريايي‌ بود ، گرفته ‌شده‌ است ‌. "سكاها" در حدود سال‌ 128 پيش‌ از ميلاد سيستان‌ را به‌ تصرف‌ خود در آورده‌اند . در عصر ساسانيان ‌تا قرن‌ اوّل‌ اسلام‌ ولايت‌ سيستان‌ موقعيت‌ ممتازي‌ به‌ دست‌ آورده‌ بود . در زمان‌ اردشير بابكان‌ ، سيستان‌ جزو متعلقات‌ دولت‌ ساساني‌ به‌ شمار مي‌آمد و در سال‌ 23 هجري‌ قمري ‌، اعراب‌ مسلمان‌ به‌ اين‌ سرزمين‌ دست‌ يافتند و سرانجام‌ در زمان‌ معاويه‌ مردم‌ اين‌ خطه‌ به‌ اطاعت‌ كامل‌ اعراب‌ درآمدند . اولين‌ فرمانرواي‌ معروف‌ اين‌ سرزمين‌ "يعقوب‌ ليث‌ صفاري" بود . سيستان‌ تا چند قرن‌ تحت‌ سلطه‌ امراي ‌صفاري‌ باقي‌ ماند . صفاريان ‌، سامانيان ‌، غزنويان‌ و سلجوقيان‌ هر يك‌ مدّتي‌ اين‌ سرزمين‌ را تحت‌ سلطه‌ خود داشته‌اند . در زمان‌ مغولان ‌، خرابي‌هاي‌ زيادي‌ در سيستان‌ بوجود آمد . در سال‌ 914 هجري‌ قمري ‌، شاه‌ اسماعيل‌ صفوي‌ سيستان‌ را تصرف‌ نمود و در زمان‌ حكومت‌ نادر شاه ‌، اختلاف‌هاي‌ داخلي‌ سبب‌ خرابي‌هاي‌ زيادي‌ در اين‌ سرزمين‌ شد . قديمترين‌ نام‌ بلوچستان‌ "مكا" است‌ و به‌ مرور مكران‌ تبديل‌ شده‌ است ‌. مكران‌ به‌ قسمت‌ جنوبي‌ بلوچستان‌ گفته‌ مي‌شود . كلمه‌ بلوچستان‌ نيز از زماني‌ به‌ اين ‌سرزمين‌ اطلاق‌ شد كه‌ بلوچ‌ها در آن‌ سكونت‌ اختيار كردند . طبق‌ آثار بدست‌ آمده‌ از تپه‌هاي‌ بلوچستان ‌، تاريخ‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ 3000 سال‌ پيش‌ از ميلاد مي‌رسد . در زمان ‌خلافت‌ خليفه‌ دوم ‌، اين‌ سرزمين‌ به‌ وسيله‌ اعراب‌ فتح‌ و يكي‌ از سرداران‌ عرب‌ به‌ حكومت‌ آن‌ منصوب‌ شد . در سال‌ 304 هجري‌ قمري‌ ، بلوچستان‌ به‌ وسيله‌ ديلمان‌ فتح‌ شد . سلجوقيان ‌، بلوچستان‌ را اشغال‌ نمودند و بلوچستان‌ تابع‌ كرمان‌ شد . بعد از حكومت‌ نادر ، بلوچستان‌ اسماً جزو ايران‌ بود و حكومت‌ محلي‌ مستقلي‌ نداشت ‌. در زمان‌ محمّدشاه‌ قاجار ناحيه‌ ايرانشهر به‌ تصرف‌ وي‌ درآمد ، پس‌ از آن‌ رفته‌ رفته‌ تمامي‌ نواحي ‌ساحلي‌ بلوچستان‌ زير سلطه‌ حكومت‌ مركزي‌ قرار گرفت ‌. مجموعه‌ اقوام‌ ساكن‌ در استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ همراه‌ با سنن‌ و شيوه‌هاي‌ خاص‌ زندگي ‌، به‌ تنهايي‌ يكي ‌از جاذبه‌هاي‌ بي‌ نظير و چشمگير منطقه‌ است ‌. دو ايل‌ مهّم‌ «براهويي‌ و بلوچ‌» در منطقه‌ سيستان‌ و بلوچستان ‌زندگي‌ مي‌كنند . نحوه‌ معيشت‌ و زيست ‌، الگوهاي‌ سكونت ‌، سنت‌ها و آداب‌ و رسوم‌ و سرانجام‌ ايل‌ راه‌ها از جمله‌ جاذبه‌هاي‌ فرهنگي‌ و ديدني‌ اين‌ شيوه‌ زندگي‌ است ‌. گروهي‌ از دانشمندان‌ و سخن‌سرايان‌ به‌ ايالت‌ سيستان‌ منسوب‌اند كه‌ به‌ آنان‌ سنجري‌ و سگزي‌ گويند . شعراي‌ به‌ نام‌ سيستان‌ عبارتند از : ابوالحسن‌ علي‌ بن‌ جولوغ‌ فرخي‌گزي ، ابوالفرج‌ سجزي ، قاضي‌ احمد و ابوسعيد سگزي‌ . در دوران‌ طلايي‌ سيستان‌ مشاهيري‌ از آن‌ برخاسته‌اند كه‌ عبارتند از : فرخي‌ سيستاني ‌، يعقوب‌ ليث‌ و رستم‌ . منطقه‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ با توجه‌ به‌ موقعيت‌ جغرافيايي ‌، از يك‌ طرف‌ تحت‌ تأثير جريان‌هاي‌ جوي‌ متعدد و از طرفي‌ ديگر تحت‌ تأثير فشار زياد عرض‌هاي‌ متوسط‌ قرار دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ پديده‌ مشهود اقليمي‌ آن‌ گرماست ‌. پديده‌ قابل‌ توجه‌ در وضعيت‌ هوا شناسي‌ اين‌ منطقه ‌، بادهاي‌ شديد موسمي ‌، طوفان‌ شن ‌، رگبارهاي ‌سيل‌آسا ، رطوبت‌ زياد و مه‌ صبحگاهي‌ است ‌. اين‌ استان‌ داراي‌ تابستان‌هاي‌ گرم ‌، طولاني‌ و زمستان‌هاي‌ كوتاه‌ است ‌. سردترين‌ شهر استان‌ ، زاهدان‌ و گرم‌ترين‌ شهر آن‌ ايرانشهر است ‌. نواحي‌ ساحلي‌ درياي‌ عمان‌ به‌ علّت ‌رطوبت‌ ناشي‌ از مجاورت‌ با دريا ، آب‌ و هواي‌ گرم‌ و رطوبت‌ نسبتاً بيشتري‌ دارد . استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ يكي‌ از خشك‌ترين‌ استان‌هاي‌ كشور محسوب‌ مي‌شود . ميزان‌ بارندگي‌ از شرق ‌به‌ غرب‌ استان‌ افزايش‌ مي‌يابد و در نواحي‌ ساحلي‌ استان‌ ميزان‌ رطوبت‌ نسبي‌ بسيار بالاست ‌. استان‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ از جهات‌ مختلف‌ در معرض‌ بادهاي‌ موسمي‌ و فصلي‌ است‌ كه‌ اهم‌ اين‌ جريانات‌ بادي‌ عبارتند از : باد 120 روزه‌ سيستان‌ (لوار) ، باد قوس ‌، باد هفتم‌ (گاوكش‌) ، باد نم‌ بي‌ يا باد جنوب ‌، باد هوشاك‌ ، بادهاي‌ مرطوب‌ و موسمي‌ اقيانوس‌ هند ، باد شمال‌ يا گوريچ‌ و باد غربي‌ يا گرد .

استان گیلان

استان گیلان

قبل از مهاجرت اقوام آریائی به ایران صفحات شمالی ایران ، یعنی نواحی جنوب دریای مازندران ، مسکن اقوامی مانند کادوسیان ، آماردها کاسپیان و تپوریها و ... بود . قدیمی ترین سندی که از قوم کاسی ها یاد می کند مربوط به سده 24 قبل از میلاد و متعلق به (پوزوراین شوشیناک) است هرودوت مورخ یونانی این قسمت را حاکم نشین پانزدهم بر شمرده که ساس ها و کاسپی های ساکن آن دویست تالان خراج به داریوش می پرداختند . استرابن که در 40 ق . م تا 40 میلادی می زیست اقوام گلامی ، کادوس ، ماردی و بعضی قبائل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه البرز دانسته اند . در گذر زمان اعراب کادوسیان را طیلسان خواندند . بعدها این نام نیز تغیر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشیان می نامند . (پلوتارک) مورخ یونانی درباره جنگ کادوسیان با اردشیر ساسانی در 384 میلادی سخن گفته است . پیرنیا با توجه به نوشته های کتزیاس درباره کادوس ها می گوید مادها ابتدا گیلان و حوالی آن را در اختیار داشتند ولی در اواخر دوره مادها به سبب پاره ای اختلافات آن را از دست دادند چنانکه در اواخر عصر هخامنشی نیز کادوسی ها به صورت نیمه مستقل می زیستند نزاع میان مادها و کادوسیان از وقایع مهم اواخر حکومت مادها است . موقعيت جغرافيايي استان‌ گيلان‌ با پهنه‌اي‌ به‌ مساحت‌ 14711 كيلومتر مربع‌ در ميان‌ رشته‌ كوه‌هاي‌ البرز و تالش‌ در ساحل‌ درياي‌ خزر و شمال‌ ايران‌ قرار گرفته‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ عبارتند از : آستارا ، آستانه‌ اشرفيه ‌، بندر انزلي ‌، رشت‌ ، رودبار ، رودسر ، شفت‌ ، صومعه‌ سرا ، طالش ‌، فومن ‌، لاهيجان‌ و لنگرود . شهر رشت‌ مركز استان‌ گيلان‌ است‌ . استان‌ گيلان‌ با استان‌هاي ‌اردبيل‌ در غرب‌ ، مازندران‌ در شرق ‌، زنجان‌ در جنوب‌ و كشور تازه‌ استقلال‌ يافته‌ آذربايجان‌ و درياي‌ خزر در شمال‌ هم‌ مرز و همسايه‌ است ‌. جمعیت استان اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 2241896 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ 83/۴۶ درصد آن‌ در نقاط‌ شهري‌ و 15/53 درصد بقيه‌ در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . ناهمواري‌هاي‌ استان‌ از غرب‌ به‌ شرق‌ شامل ‌: طالش‌ ، ماسوله‌ و پشته‌ كوه‌ و رشته‌ كوه‌ البرز است‌ كه‌ از سه‌ بخش‌ غربي‌ ، مركزي‌ و شرقي‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. البرز غربي ‌مانند حصاري‌ استان‌ گيلان‌ را در بر گرفته‌ است‌ و بلندترين‌ قله‌ آن‌ در گيلان‌ فك‌ يا دلفك‌ (آشيانه‌ عقاب‌) نام‌ دارد . جلگه‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ در ميان‌ دريا و كوهستان‌ تا ارتفاع‌ يكصد متري‌ سطح‌ دريا گسترش‌ يافته‌اند كه‌ به‌ سه ‌قسمت‌ عمده‌ تالش ‌، گيلان‌ غرب‌ و گيلان‌ شرق‌ تقسيم‌ مي‌شوند . تاريخ‌ گيلان تا شش‌ قرن‌ پيش‌ از ميلاد ، يعني‌ تا زماني‌ كه‌ تاريخ‌ نگاران‌ يونان ‌، گوشه‌هايي‌ از تاريخ‌ ايران‌ را روشن‌ كرده‌اند ، تاريك‌ و مبهم‌ است‌ و تنها با تكيه‌ بر پاره‌اي‌ كاوش‌هاي‌ باستان‌ شناختي‌ مي‌توان ‌گوشه‌هايي‌ از آن‌ را روشن‌ كرد .آثار به‌ دست‌ آمده‌ از سرزمين‌هاي‌ سواحل‌ جنوب‌ درياي‌ خزر به‌ دوره ‌پيش‌ از آخرين‌ يخ‌بندان‌ (بين‌ 50 تا 150 هزار سال‌ پيش‌) تعلّق‌ دارند . پيشينه‌ تمدن‌ گيلان‌ به‌ چند هزار سال‌ پيش‌ از ميلاد مسيح‌ مي‌رسد . در آن‌ دوره‌ «كاسي‌»ها براي‌ دستيابي‌ به‌ زمين‌هاي‌ بهتر به‌ نواحي‌ ديگر مهاجرت‌ كردند . در همين‌ زمان‌ ، گروهي‌ از قوم‌هاي‌ مهاجر از‌ جمله‌ آريايي‌ها به‌ علّت‌ تغيير آب‌ و هوا و افزايش‌ سرماي‌ قطبي‌ به‌ اين‌ منطقه‌ كوچ‌ كردند و از آميزش‌ مهاجران‌ و ساكنان‌ بومي‌ منطقه ‌، چندين‌ قوم‌ جديد تشكيل‌ شد كه‌ در اين‌ ميان‌ دو قوم‌ «گيل‌» و «ديلم‌» اكثريت‌ داشته‌اند . در سده‌ ششم‌ پيش‌ از ميلاد ، گيلانيان‌ با كوروش‌ هخامنشي‌ متفق‌ شدند و دولت‌ ماد را سرنگون‌ كردند . زمانيكه‌ سلسله‌ هخامنشي‌ سرنگون‌ شد ، كشور به‌ تصرف‌ اسكندر و سپس‌ سلوكي‌ها در آمد . در زمان‌ سلوكيان‌ ، فرمانروايان‌ محلي‌ گيلان ‌، با استقلال‌ كامل‌ حكومت‌ مي‌كردند . در زمان‌ ساسانيان‌ ، گيلان‌ تا اندازه‌اي‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در زمان‌ خلفاي‌ عباسي ‌، علويان‌ در كوهستان‌هاي‌ ديلم‌ زندگي‌ مي‌كردند و مي‌كوشيدند دست‌ خلفاي‌ عباسي‌ را از ديگر نقاط‌ ايران‌ كوتاه‌ كنند . چنين‌ بود كه‌ بناي‌ اتحاد ديلميان‌ و علويان‌ پي‌ريزي‌ شد . در حدود سال‌ 290 هجري‌ قمري ‌، مردم‌ گيلان‌ و ديلم‌ به‌ مذهب‌ شيعه‌ روي ‌آوردند . از همين‌ دوره‌ در تاريخ‌ ايران‌ سلسله‌هايي‌ با منشاء گيلاني‌ و ديلمي‌ پديد آمدند . يكي‌ از مهمترين‌ اين ‌سلسله‌ها «آل‌ بويه‌» بود . در قرن‌ هشتم‌ هجري‌ «اولجايتو» مغول‌ موفق‌ شد به‌ طور موقت‌ بر اين‌ سرزمين‌ پيروز شود . گيلانيان‌ در روي‌ كار آمدن‌ خاندان‌ صفوي‌ نقش‌ مهمي‌ ايفا كردند ولي‌ در زمان‌ سلطنت‌ شاه ‌عباس‌ اوّل ‌، گيلان‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در سال‌ 1071 هجري‌ قمري‌ شماري‌ از قزاقان‌ روس‌ به‌ قصد غارت‌ به‌ گيلان‌ هجوم ‌برده‌ و دست‌ به‌ چپاول‌ زدند . نادر شاه‌ به‌ علّت‌ علاقه‌ زياد به‌ افزايش‌ قدرت‌ نيروي‌ دريايي ‌، گيلان‌ را مورد توجه‌ جدي‌ قرار داد . گيلك‌ها در پيروزي‌ انقلاب‌ مشروطه‌ نيز سهي‌ عمده‌ داشتند و آنان‌ در سال‌ 1287 ه.ق‌ پس‌ از دو روز پيكار عليه‌ قزاقان‌ محّمد عليشاه ‌، تهران‌ را فتح‌ كردند . نقش‌ مردم‌ گيلان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ و جنبش‌ ميرزا كوچك‌ خان‌جنگلي‌ از نمونه‌هاي‌ درخشان‌ تاريخ‌ اين‌ خطه‌ است ‌. استان‌ گيلان‌ از نظر فرهنگي‌ نيز يكي‌ از مناطق‌ ويژه‌ ايران‌ است‌ كه‌ مجموعه‌اي‌ از سنن‌ ديرين‌ و باستاني‌ را پديد آورده‌ است‌ . زبان‌ مردم‌ گيلان‌ نيز تحت‌ تأثير تنوع‌ قومي ‌، گويش‌هاي‌ گوناگون‌ دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ آن‌ها گيلكي‌ ، تالشي‌ و ديلمي‌ است ‌. درباره نژاد اقوام ساکن گیلان قبل از ورود آریائی ها نظریه های مختلفی وجود دارد . اغلب پژوهشگران از جمله (هنری فیلد) بر آنند که سومری ها مظاهر تمدن خود را از ناحیه جنوب شرقی دریای مازندران که در آنجا گنجینه ای از اشکال و سفال سومری کشف شده با خود به جلگه بین النهرین آورده اند . در پهلوان نامه گیل گمش از قول پروفسور آمده است : این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان با آریائی های کوهپایه نشین کوهستان های خاوری همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفت های زندگی بخش بین النهرین می کند زبان گویش گیلکی وابسته به زبانهای آریائی است که قرنها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است . گویش گیلکی خود به دو شاخه کلی گیلکی رشتی و لاهیجانی تقسیم می شود . شاید بتوان رودخانه سفید رود را مرز مشخص کننده محدوده های این دو گویش محسوب کرد . مردم گیلان در آغاز به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و در زمان ساسانیان بیشتر مردم گیلان زرتشتی شدند . در روزگار قباد گروهی از گیلانیان به این ایین گرویدند . جنگهای خونینی بین دیلمیان و اعراب باعث شد تا مردم گیلان کم کم با اعتقادات اعراب آشنا شوند و به دین اسلام بگروند . اقليم‌ سرزمين‌ گيلان به‌ آب‌ و هواي‌ معتدل‌ خزري‌ معروف‌ است‌ . كوهستان‌ تالش‌ با جهت‌ شمالي ‌، جنوبي‌ و كوهستان‌ البرز با امتداد غربي‌ - شرقي‌ ، مانند سدي‌ از عبور بخار آب‌ درياي‌ خزر‌ و بادهاي ‌مرطوب‌ شمال‌ غربي‌ به‌ داخل‌ ايران‌ جلوگيري‌ مي‌كند و به‌ علّت‌ ارتفاع‌ زياد موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ در استان ‌گيلان‌ مي‌شود . تبخير گسترده‌ درياي‌ مازندران‌ ضمن‌ افزايش‌ رطوبت‌ هوا در تابستان‌ و كاهش‌ آن‌ در زمستان ‌، مي‌انجامد . از اين‌ رو ، يخ‌ بندان‌ زمستاني‌ در نواحي‌ كناره‌اي‌ دريا بسيار كم‌ گزارش‌ شده‌ است ‌. ميزان‌ بارندگي‌ در استان‌ گيلان‌ به‌ بادهاي‌ مرطوبي‌ بستگي‌ دارد كه‌ در زمستان‌ از شمال‌ غرب‌ در بهار از شرق‌ و در تابستان‌ و پاييز از غرب‌ مي‌وزند . اين‌ بادها ، هواي‌ مرطوب‌ دريا را به‌ سوي‌ جلگه‌ گيلان‌ مي‌رانند و موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ و طولاني‌ مي‌شوند . در سال‌ 1375 ، ميزان‌ بارندگي‌ در رشت‌ ۴/1015 ميليمتر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ سالانه‌ آن ‌20 روز و روزهاي‌ باراني‌ آن‌ 156 روز گزارش‌ شده‌ است ‌. متوسط‌ حداقل‌ دماي‌ رشت‌ 3/۶ درجه‌ سانتي‌گراد و متوسط‌ حداكثر دماي‌ آن‌ 9/20 درجه‌ ثبت‌ شده‌ است ‌.

گالری کشورها

Preobranjenski MonasteryRoman Ruins of VolubilisPotala Temple Seen From Summer Mountain ResorPiazza ArringoInterior of Po Lin Temple, Hong Kong, ChinaAncient Babylonian Palace, Iraq
برای اطلاع از آخرین تورها کلیک کنید
item آب و هوا
item نرخ ارز
item ساعت کشور ها
item تبدیل تاریخ